Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
parquetry
منبت کاری فرش کف اطاق با چوبهای مختلف
Other Matches
stringing
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
fretwork
منبت کاری
wood carving
منبت کاری
pique
منبت کاری
fret
منبت کاری
frette
منبت کاری
fretwork
منبت کاری
turnery
منبت کاری
marquetery
منبت کاری
splays
منبت کاری کردن
purfle
منبت کاری کردن
splay
منبت کاری کردن
splayed
منبت کاری کردن
splaying
منبت کاری کردن
scroll saw
اره منبت کاری
coquillage
منبت کاری صدفی
inlaid
منبت کاری شده
fretsaw
اره منبت کاری
fret saw
اره منبت کاری
xylography
منبت کاری روی چوب
xylograph
منبت کاری روی چوب
chart
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
boss formerly boce
[بلوک منبت کاری شده برجسته]
scrimshaw
اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
veiner
اسکنه منبت کاری روی چوب بشکل حرف v
intarsia
منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
arabesque
منبت کاری
[تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
boulle
تزئین اطاق بصورت مرصع کاری
jigsaws
اره منبت کاری اره مویی
jigsaw
اره منبت کاری اره مویی
protocols
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
distribute
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
protocol
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
distributes
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributing
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
redliner
خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد
stickboy
متصدی نگهداری چوبهای هاکی
processor
استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
long iron
چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
to draw cuts
بوسیله چوبهای کوتاه وبلندقرعه کشیدن
short iron
چوبهای شماره 7 و 8 و 9گلف برای ضربههای کوتاه
outrigger
چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
compartment marking
سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
target discrimination
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
fractional
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
selectable
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
symbiosis
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fdm
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
raised work
منبت
embossing
منبت
paint program
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functioned
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
wood carver
منبت کار
embosser
منبت کار
tersellated
منبت نما
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
busses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
مختلف الجنس و مختلف النوع
profiling
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
wood cutter
هیزم شکن باصمه کارچوب چوب تراش منبت کار
highway
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
hunting design
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
to know the ropes
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torched
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
decollate
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
pence for any thing
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
woodcutter
باسمه کار چوب منبت کار
glid
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
ground
[British]
[floor]
کف اطاق
house room
اطاق
floors
کف اطاق
office
اطاق
roommate
هم اطاق
chambers
اطاق
roommates
هم اطاق
floored
کف اطاق
floor
کف اطاق
chum
هم اطاق
chums
هم اطاق
floor
کف اطاق
rooms
اطاق
room
اطاق
chamber
اطاق
offices
اطاق
parquet
اجرچوبی کف اطاق
guardroom
اطاق کشیک
buffer chamber
اطاق خرج
car
اطاق اسانسور
heating chamber
اطاق گرمکن
chamber of commerce
اطاق تجارت
clearing houses
اطاق پایاپای
garrets
اطاق زیرشیروانی
antechambers
اطاق کفش کن
garret
اطاق زیرشیروانی
cleaning room
اطاق شستشو
fumatorium
اطاق بخار
fumatorium
اطاق دودی
parlors
اطاق پذیرایی
cloak room
اطاق رختکن
gas chamber
اطاق گاز
chambered
اطاق دار
gas chamber
اطاق خرج
gas chambers
اطاق گاز
gas chambers
اطاق خرج
camarilla
اطاق کوچک
carbody
اطاق اتومبیل
cargo compartment
اطاق بار
flooring
فرش کف اطاق
antechamber
اطاق کفش کن
schoolrooms
اطاق درس
courtroom
اطاق دادگاه
schoolroom
اطاق درس
cars
اطاق اسانسور
courtrooms
اطاق دادگاه
chamber of commerce
اطاق بازرگانی
coding room
اطاق رمز
cock loft
اطاق زیرشیروانی
clearing house
اطاق پایاپای
dumb chamber
اطاق بی روزنه
combustion chamber
اطاق خرج
drive's cab
اطاق راننده
attics
اطاق زیرسقف
attic
اطاق زیرسقف
studio
اطاق مطالعه
damp room
اطاق نمناک
drawing rooms
اطاق پذیرایی
cabin
اطاق کوچک
offices
اطاق دفتر
cabins
اطاق کوچک
office
اطاق دفتر
drawing room
اطاق پذیرایی
lavatories
اطاق دستشویی
dwelling room
اطاق نشیمن
room no
اطاق شماره 3
operating rooms
اطاق عمل
operating room
اطاق عمل
draft
اطاق بار
drafted
اطاق بار
drafts
اطاق بار
bed room
اطاق خواب
flighty deck
اطاق پرواز
combat information center
اطاق عملیات
combustion chamber
اطاق انفجار
automobile body
اطاق اتومبیل
enfilade
یک رشتهء اطاق
auto body
اطاق اتومبیل
waiting-rooms
اطاق انتظار
waiting-room
اطاق انتظار
lavatory
اطاق دستشویی
waiting room
اطاق انتظار
chambers
اطاق خرج
snuggery
اطاق خلوت
wheelhouses
اطاق سکان
roundhouse
اطاق عقبی
room lighting
روشنایی اطاق
ready room
اطاق توجیه
reaction chamber
اطاق واکنش
range house
اطاق انبارمیدان
radome
اطاق رادار
parlour
اطاق پذیرایی
dining room
اطاق نهارخوری
parlour
اطاق نشیمن
dining rooms
اطاق نهارخوری
parlors
اطاق نشیمن
test room
اطاق ازمایش
the f. of a room
اثاثیه اطاق
centres
داربست اطاق
wardership
اطاق زندانبان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com