English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (12 milliseconds)
English Persian
current supply منبع جریان
Search result with all words
polarities بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
polarity بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
regulate منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulated منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulates منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulating منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
invisible مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
positive اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
PSU مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
welding source منبع جریان جوش
Other Matches
ups منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
deadlock موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
line source منبع خطی منبع شبکه
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
small reservoir at well top منبع
supplying منبع
supply منبع
supplied منبع
origins منبع
fountain منبع
source code کد منبع
origin منبع
references منبع
receptacles منبع
reference منبع
rootstock منبع
fountains منبع
hotbed منبع
water supply منبع اب
source منبع
water system منبع اب
hotbeds منبع
cistern منبع
cistern منبع اب
pools منبع
pooled منبع
pool منبع
wellspring منبع
cisterns منبع اب
water supplies منبع اب
resourc منبع
resource منبع
head spring منبع
receptacle منبع
fount منبع
cisterns منبع
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
incandescent source منبع ملتهب
aliunde از منبع دیگر
information source منبع اطلاعات
cold body منبع سرد
illuminant منبع نور
grid bias supply منبع ولتاژشبکه
noises منبع تغذیه
attack origine محل یا منبع تک
noise منبع تغذیه
neutron source منبع نوترون
isogenous دارای یک منبع
agency of communications منبع ارتباط
magnetic storage منبع مغناطیسی
lighting source منبع روشنایی
message source منبع پیام
image source منبع تصویر
light point منبع روشنایی
heat supply منبع حرارتی
resource منبع ممر
fountainhead منبع خبر
mains supply منبع شبکه
power source منبع قدرت
data source منبع داده
thermal reservoir منبع گرمایی
mine منبع مامن
mined منبع مامن
mines منبع مامن
system resource منبع سیستم
store of value منبع ارزش
source routine روال منبع
source register ثبات منبع
source program برنامه منبع
source of power منبع انرژی
thermal reservoir منبع گرما
energizer منبع انرژی
word of mouth <idiom> از منبع موثق
wellhead منبع چشمه
voltage source منبع الکتریسیته
voltage source منبع قدرت
voltage source منبع ولتاژ
source منبع منشاء
source منبع برق
elevated tanke منبع اب هوائی
elevator boot منبع بالابر
electron emitter منبع الکترون
source of power منبع قدرت
source listing لیست منبع
power supplay منبع قدرت
radiation source منبع تشعشع
cold water supply منبع ابسرد
authority منبع موثق
power supply منبع انرژی
original منبع سرچشمه
originals منبع سرچشمه
power supply منبع تغذیه
source language زبان منبع
power supplay منبع تغذیه
light source منبع نور
excitation source منبع برانگیختگی
source computer کامپیوتر منبع
source data دادههای منبع
source document سند منبع
second source منبع دوم
cooling water supply منبع اب سرد
resource sharing اشتراک منبع
resource management مدیریت منبع
resource file فایل منبع
resource allocation اختصاص منبع
energy supply منبع انرژی
candlepower شدت نور یک منبع
bonanza منبع عایدی مهم
bonanzas منبع عایدی مهم
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
adscititious دارای منبع خارجی
authority منبع صحیح و موثق
emergency power supply منبع قدرت اضطراری
turn off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
source data automation خودکاری داده منبع
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
resource sharing اشتراک گذاشتن منبع
switched قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switches قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
power supply switch کلید منبع تغذیه
power supply cable کابل منبع قدرت
power supply cable کابل منبع تغذیه
gravy trains منبع در امد نامشروع
gravy train منبع در امد نامشروع
non renewable resource منبع بازگشت ناپذیر
source listing لیست برداری منبع
cisterns حوضچه ارامش منبع
voltage source منبع فشار الکتریکی
provenance منبع [باستان شناسی]
archeological site منبع [باستان شناسی]
site of the find منبع [باستان شناسی]
turn-off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-offs قط ع منبع تغذیه یک ماشین
cash cow <idiom> منبع خوبی از پول
goldmines منبع در آمد سرشار
goldmine منبع در آمد سرشار
x ray source منبع اشعه رونتگن
cistern حوضچه ارامش منبع
non renewable resource منبع تجدید ناپذیر
line source منبع خطی شکل
light source colour رنگ منبع نور
low frequency source منبع فرکانس پایین
radix پایه منبع اصلی
low voltage supply منبع فشار ضعیف
internal power supply منبع تغذیه داخلی
magnetic energy storage منبع انرژی مغناطیسی
magnetic store حافظه یا منبع مغناطیسی
information resource management مدیریت منبع اطلاعات
motored منبع نیروی مکانیکی
magnetic tape store منبع یا حافظه نوارمغناطیسی
motors منبع نیروی مکانیکی
mechanical energy reservoir منبع انرژی الکتریکی
motor منبع نیروی مکانیکی
motor- منبع نیروی مکانیکی
uninterruptable power supply منبع تغذیه وقفه ناپذیر
lay in <idiom> ذخیره منبع وموجودی چیزی
powered توقف منبع تغذیه الکتریکی
power توقف منبع تغذیه الکتریکی
source data automation کنترل خودکار داده منبع
r f power supply منبع توان بسامد رادیویی
aircraft battery منبع الکتریکی برای هواپیما
mains electricity منبع الکتریسیته محلی مشتریان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com