Dictiornary-Farsi | منبع سرچشمه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
original	منبع سرچشمه
originals	منبع سرچشمه


Other Matches

ups	منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply	منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
deadlock	موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
line source	منبع خطی منبع شبکه
fountain head	سرچشمه
well spring	سرچشمه
fountainhead	سرچشمه
hotbed	سرچشمه
origin	سرچشمه
head spring	سرچشمه
origins	سرچشمه
head water	سرچشمه
principle	سرچشمه
hotbeds	سرچشمه
source	سرچشمه
spring	سرچشمه
springs	سرچشمه
derivation	سرچشمه
derivations	سرچشمه
fountain	سرچشمه
genitor	سرچشمه
fountains	سرچشمه
headspring	سرچشمه
headwater	سرچشمه
wellhead	سرچشمه
springhead	سرچشمه
root	سرچشمه زمینه
roots	سرچشمه زمینه
rises	شیب سرچشمه
rise	شیب سرچشمه
originating	سرچشمه گرفتن
originates	سرچشمه گرفتن
originated	سرچشمه گرفتن
originate	سرچشمه گرفتن
mothers	سرچشمه اصل
mothering	سرچشمه اصل
mothered	سرچشمه اصل
mother	سرچشمه اصل
upstream	نزدیک به سرچشمه
origin	سرچشمه مایه
origin	اصل سرچشمه
radix	سرچشمه اولیه
data origination	سرچشمه داده ها
to be derived	سرچشمه گرفتن
the origin of evil	سرچشمه بدی
originationu	سرچشمه گیری
origins	اصل سرچشمه
head stream	سرچشمه رودخانه
origins	سرچشمه مایه
emanating	سرچشمه گرفتن بیرون امدن
rise	ترقی کردن سرچشمه گرفتن
springy	قابل ارتجاع سرچشمه وار
rises	ترقی کردن سرچشمه گرفتن
emanates	سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanated	سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanate	سرچشمه گرفتن بیرون امدن
origin	نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
the parent of all evils	سرچشمه همه بدی ها منشاهمه فسادها
the root of all kinds of evil	سرچشمه همه بدیها منشاهمه فسادها
origins	نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
physiocracy	حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
physiocrat	کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
water supply	منبع اب
head spring	منبع
supplying	منبع
supply	منبع
supplied	منبع
water supplies	منبع اب
small reservoir at well top	منبع
cistern	منبع
rootstock	منبع
water system	منبع اب
cistern	منبع اب
cisterns	منبع
wellspring	منبع
cisterns	منبع اب
receptacle	منبع
receptacles	منبع
fount	منبع
source code	کد منبع
hotbed	منبع
origin	منبع
fountain	منبع
reference	منبع
fountains	منبع
origins	منبع
pool	منبع
pooled	منبع
pools	منبع
hotbeds	منبع
source	منبع
resource	منبع
references	منبع
resourc	منبع
aliunde	از منبع دیگر
source computer	کامپیوتر منبع
attack origine	محل یا منبع تک
source program	برنامه منبع
agency of communications	منبع ارتباط
resource	منبع ممر
source language	زبان منبع
source listing	لیست منبع
source of power	منبع قدرت
source document	سند منبع
source data	دادههای منبع
source of power	منبع انرژی
source	منبع منشاء
cold body	منبع سرد
cold water supply	منبع ابسرد
illuminant	منبع نور
image source	منبع تصویر
incandescent source	منبع ملتهب
information source	منبع اطلاعات
isogenous	دارای یک منبع
light point	منبع روشنایی
light source	منبع نور
lighting source	منبع روشنایی
magnetic storage	منبع مغناطیسی
mains supply	منبع شبکه
message source	منبع پیام
power supply	منبع انرژی
power supply	منبع تغذیه
power supplay	منبع تغذیه
neutron source	منبع نوترون
power supplay	منبع قدرت
heat supply	منبع حرارتی
radiation source	منبع تشعشع
resource management	مدیریت منبع
cooling water supply	منبع اب سرد
second source	منبع دوم
current supply	منبع جریان
resource sharing	اشتراک منبع
data source	منبع داده
electron emitter	منبع الکترون
elevated tanke	منبع اب هوائی
energizer	منبع انرژی
energy supply	منبع انرژی
excitation source	منبع برانگیختگی
resource file	فایل منبع
resource allocation	اختصاص منبع
fountainhead	منبع خبر
grid bias supply	منبع ولتاژشبکه
power source	منبع قدرت
wellhead	منبع چشمه
mines	منبع مامن
noises	منبع تغذیه
mined	منبع مامن
voltage source	منبع الکتریسیته
noise	منبع تغذیه
thermal reservoir	منبع گرمایی
thermal reservoir	منبع گرما
mine	منبع مامن
source	منبع برق
voltage source	منبع ولتاژ
voltage source	منبع قدرت
elevator boot	منبع بالابر
word of mouth <idiom>	از منبع موثق
authority	منبع موثق
store of value	منبع ارزش
source routine	روال منبع
source register	ثبات منبع
system resource	منبع سیستم
motors	منبع نیروی مکانیکی
motored	منبع نیروی مکانیکی
site of the find	منبع [باستان شناسی]
power supply switch	کلید منبع تغذیه
archeological site	منبع [باستان شناسی]
provenance	منبع [باستان شناسی]
radix	پایه منبع اصلی
gravy train	منبع در امد نامشروع
gravy trains	منبع در امد نامشروع
power supply cable	کابل منبع قدرت
cash cow <idiom>	منبع خوبی از پول
goldmines	منبع در آمد سرشار
emergency power supply	منبع قدرت اضطراری
magnetic store	حافظه یا منبع مغناطیسی
motor-	منبع نیروی مکانیکی
magnetic tape store	منبع یا حافظه نوارمغناطیسی
magnetic energy storage	منبع انرژی مغناطیسی
low voltage supply	منبع فشار ضعیف
non renewable resource	منبع بازگشت ناپذیر
power supply cable	کابل منبع تغذیه
line source	منبع خطی شکل
authority	منبع صحیح و موثق
light source colour	رنگ منبع نور
mechanical energy reservoir	منبع انرژی الکتریکی
internal power supply	منبع تغذیه داخلی
non renewable resource	منبع تجدید ناپذیر
information resource management	مدیریت منبع اطلاعات
low frequency source	منبع فرکانس پایین
motor	منبع نیروی مکانیکی
goldmine	منبع در آمد سرشار
x ray source	منبع اشعه رونتگن
bonanzas	منبع عایدی مهم
voltage source	منبع فشار الکتریکی
candlepower	شدت نور یک منبع
switches	قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switched	قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
cisterns	حوضچه ارامش منبع
adscititious	دارای منبع خارجی

original

منبع سرچشمه

originals

منبع سرچشمه