Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
bonanza	منبع عایدی مهم
bonanzas	منبع عایدی مهم
Other Matches
ups	منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply	منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
deadlock	موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
line source	منبع خطی منبع شبکه
yields	عایدی
yielded	عایدی
earnings	عایدی
earning	عایدی
revenue	عایدی
income	عایدی
comings in	عایدی
yield	عایدی
return	عایدی
making	عایدی
returning	عایدی
returns	عایدی
mean	عایدی
meaner	عایدی
meanest	عایدی
returned	عایدی
perquisite	عایدی اکتسابی
profits	عایدی داشتن
profited	عایدی داشتن
profit	عایدی داشتن
perquisites	عایدی اکتسابی
turn over	عایدی فعالیت
yield tax	مالیات بر عایدی
interest profit	عایدی حاصل از بهره
perquisite	عایدی اضافه برحقوق
perquisites	عایدی اضافه برحقوق
water supply	منبع اب
pools	منبع
pooled	منبع
receptacle	منبع
fount	منبع
water supplies	منبع اب
reference	منبع
cistern	منبع اب
receptacles	منبع
cisterns	منبع
cisterns	منبع اب
cistern	منبع
origin	منبع
origins	منبع
resource	منبع
fountains	منبع
hotbeds	منبع
hotbed	منبع
head spring	منبع
fountain	منبع
pool	منبع
references	منبع
water system	منبع اب
resourc	منبع
supply	منبع
rootstock	منبع
supplying	منبع
small reservoir at well top	منبع
source code	کد منبع
wellspring	منبع
source	منبع
supplied	منبع
system resource	منبع سیستم
excitation source	منبع برانگیختگی
attack origine	محل یا منبع تک
cold body	منبع سرد
cold water supply	منبع ابسرد
cooling water supply	منبع اب سرد
current supply	منبع جریان
data source	منبع داده
electron emitter	منبع الکترون
elevator boot	منبع بالابر
energy supply	منبع انرژی
aliunde	از منبع دیگر
agency of communications	منبع ارتباط
thermal reservoir	منبع گرمایی
word of mouth <idiom>	از منبع موثق
source of power	منبع قدرت
wellhead	منبع چشمه
resource	منبع ممر
voltage source	منبع الکتریسیته
voltage source	منبع قدرت
voltage source	منبع ولتاژ
energizer	منبع انرژی
thermal reservoir	منبع گرما
store of value	منبع ارزش
image source	منبع تصویر
resource allocation	اختصاص منبع
radiation source	منبع تشعشع
incandescent source	منبع ملتهب
information source	منبع اطلاعات
power supply	منبع انرژی
isogenous	دارای یک منبع
light point	منبع روشنایی
power supply	منبع تغذیه
power supplay	منبع تغذیه
power supplay	منبع قدرت
power source	منبع قدرت
neutron source	منبع نوترون
light source	منبع نور
lighting source	منبع روشنایی
message source	منبع پیام
magnetic storage	منبع مغناطیسی
resource file	فایل منبع
resource management	مدیریت منبع
illuminant	منبع نور
source routine	روال منبع
source register	ثبات منبع
source program	برنامه منبع
source of power	منبع انرژی
source listing	لیست منبع
source language	زبان منبع
source document	سند منبع
source data	دادههای منبع
source computer	کامپیوتر منبع
fountainhead	منبع خبر
grid bias supply	منبع ولتاژشبکه
heat supply	منبع حرارتی
second source	منبع دوم
resource sharing	اشتراک منبع
mains supply	منبع شبکه
mine	منبع مامن
noise	منبع تغذیه
mined	منبع مامن
source	منبع برق
elevated tanke	منبع اب هوائی
authority	منبع موثق
mines	منبع مامن
source	منبع منشاء
originals	منبع سرچشمه
noises	منبع تغذیه
original	منبع سرچشمه
low voltage supply	منبع فشار ضعیف
magnetic energy storage	منبع انرژی مغناطیسی
light source colour	رنگ منبع نور
authority	منبع صحیح و موثق
line source	منبع خطی شکل
adscititious	دارای منبع خارجی
voltage source	منبع فشار الکتریکی
welding source	منبع جریان جوش
low frequency source	منبع فرکانس پایین
motors	منبع نیروی مکانیکی
candlepower	شدت نور یک منبع
resource sharing	اشتراک گذاشتن منبع
electronic power supply	منبع تغذیه الکترونیکی
non renewable resource	منبع تجدید ناپذیر
emergency power supply	منبع قدرت اضطراری
source data automation	خودکاری داده منبع
source listing	لیست برداری منبع
information resource management	مدیریت منبع اطلاعات
motor	منبع نیروی مکانیکی
internal power supply	منبع تغذیه داخلی
motor-	منبع نیروی مکانیکی
motored	منبع نیروی مکانیکی
magnetic store	حافظه یا منبع مغناطیسی
gravy train	منبع در امد نامشروع
cash cow <idiom>	منبع خوبی از پول
power supply cable	کابل منبع قدرت
cisterns	حوضچه ارامش منبع
power supply switch	کلید منبع تغذیه
non renewable resource	منبع بازگشت ناپذیر
switches	قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switched	قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
power supply cable	کابل منبع تغذیه
switch	قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
site of the find	منبع [باستان شناسی]
archeological site	منبع [باستان شناسی]
provenance	منبع [باستان شناسی]
turn-offs	قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-off	قط ع منبع تغذیه یک ماشین
cistern	حوضچه ارامش منبع
goldmine	منبع در آمد سرشار
x ray source	منبع اشعه رونتگن
magnetic tape store	منبع یا حافظه نوارمغناطیسی
gravy trains	منبع در امد نامشروع
mechanical energy reservoir	منبع انرژی الکتریکی
turn off	قط ع منبع تغذیه یک ماشین
radix	پایه منبع اصلی
goldmines	منبع در آمد سرشار
mains electricity	منبع الکتریسیته محلی مشتریان
powering	توقف منبع تغذیه الکتریکی
symbolically	نوشتن برنامه به زبان منبع
mains power supply unit	واحد منبع تغذیه شبکه
symbolic	نوشتن برنامه به زبان منبع
powers	توقف منبع تغذیه الکتریکی
r f power supply	منبع توان بسامد رادیویی
source data automation	کنترل خودکار داده منبع
gravy train	منبع درامد بدون زحمت
power	توقف منبع تغذیه الکتریکی
aircraft battery	منبع الکتریکی برای هواپیما
uninterruptable power supply	منبع تغذیه وقفه ناپذیر
lay in <idiom>	ذخیره منبع وموجودی چیزی
powered	توقف منبع تغذیه الکتریکی
ghost signals	علایم راداری بدون منبع
gravy trains	منبع درامد بدون زحمت
switches	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
turn on	وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
source	کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
switched	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com