Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
neutron source
منبع نوترون
Other Matches
ups
منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply
منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
deadlock
موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
neutron
نوترون
neutrons
نوترون
line source
منبع خطی منبع شبکه
neutron number
عده نوترون
neutron emitter
متصاعدکننده نوترون
neutron mass
جرم نوترون
slow neutron
نوترون کند
fast neutron
نوترون سریع
neutron number
عدد نوترون
neutron generator
مولد نوترون
activation detector
دستگاه تعیین غلظت نوترون
nucleon
ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
nucleon
پروتون یا نوترون موجود درهسته اتمی
nuclide
انواع اتم هایی که حاوی پروتون و نوترون و مقداری نیرو میباشند
origins
منبع
reference
منبع
cistern
منبع اب
references
منبع
pool
منبع
pooled
منبع
pools
منبع
hotbeds
منبع
receptacles
منبع
receptacle
منبع
cisterns
منبع اب
cisterns
منبع
fountain
منبع
cistern
منبع
fountains
منبع
resource
منبع
fount
منبع
water supply
منبع اب
head spring
منبع
origin
منبع
water supplies
منبع اب
small reservoir at well top
منبع
source code
کد منبع
wellspring
منبع
water system
منبع اب
hotbed
منبع
supplied
منبع
supply
منبع
rootstock
منبع
supplying
منبع
resourc
منبع
source
منبع
electron emitter
منبع الکترون
system resource
منبع سیستم
store of value
منبع ارزش
source routine
روال منبع
source register
ثبات منبع
agency of communications
منبع ارتباط
aliunde
از منبع دیگر
attack origine
محل یا منبع تک
cold water supply
منبع ابسرد
cooling water supply
منبع اب سرد
data source
منبع داده
current supply
منبع جریان
source
منبع منشاء
cold body
منبع سرد
word of mouth
<idiom>
از منبع موثق
wellhead
منبع چشمه
voltage source
منبع الکتریسیته
voltage source
منبع قدرت
voltage source
منبع ولتاژ
thermal reservoir
منبع گرما
thermal reservoir
منبع گرمایی
resource
منبع ممر
elevated tanke
منبع اب هوائی
source computer
کامپیوتر منبع
source data
دادههای منبع
message source
منبع پیام
mains supply
منبع شبکه
magnetic storage
منبع مغناطیسی
source document
سند منبع
lighting source
منبع روشنایی
second source
منبع دوم
resource sharing
اشتراک منبع
power supply
منبع انرژی
power supply
منبع تغذیه
power supplay
منبع تغذیه
power supplay
منبع قدرت
power source
منبع قدرت
resource allocation
اختصاص منبع
resource file
فایل منبع
resource management
مدیریت منبع
source language
زبان منبع
source of power
منبع انرژی
grid bias supply
منبع ولتاژشبکه
fountainhead
منبع خبر
source program
برنامه منبع
excitation source
منبع برانگیختگی
energy supply
منبع انرژی
energizer
منبع انرژی
elevator boot
منبع بالابر
heat supply
منبع حرارتی
illuminant
منبع نور
light source
منبع نور
light point
منبع روشنایی
isogenous
دارای یک منبع
information source
منبع اطلاعات
incandescent source
منبع ملتهب
image source
منبع تصویر
source listing
لیست منبع
source of power
منبع قدرت
radiation source
منبع تشعشع
mined
منبع مامن
authority
منبع موثق
noises
منبع تغذیه
mine
منبع مامن
mines
منبع مامن
source
منبع برق
noise
منبع تغذیه
original
منبع سرچشمه
originals
منبع سرچشمه
gravy trains
منبع در امد نامشروع
information resource management
مدیریت منبع اطلاعات
source data automation
خودکاری داده منبع
bonanza
منبع عایدی مهم
non renewable resource
منبع بازگشت ناپذیر
bonanzas
منبع عایدی مهم
mechanical energy reservoir
منبع انرژی الکتریکی
adscititious
دارای منبع خارجی
gravy train
منبع در امد نامشروع
candlepower
شدت نور یک منبع
resource sharing
اشتراک گذاشتن منبع
motor
منبع نیروی مکانیکی
emergency power supply
منبع قدرت اضطراری
motor-
منبع نیروی مکانیکی
motored
منبع نیروی مکانیکی
electronic power supply
منبع تغذیه الکترونیکی
motors
منبع نیروی مکانیکی
power supply cable
کابل منبع تغذیه
power supply cable
کابل منبع قدرت
non renewable resource
منبع تجدید ناپذیر
power supply switch
کلید منبع تغذیه
line source
منبع خطی شکل
authority
منبع صحیح و موثق
radix
پایه منبع اصلی
magnetic tape store
منبع یا حافظه نوارمغناطیسی
switches
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
cash cow
<idiom>
منبع خوبی از پول
low voltage supply
منبع فشار ضعیف
cistern
حوضچه ارامش منبع
cisterns
حوضچه ارامش منبع
low frequency source
منبع فرکانس پایین
site of the find
منبع
[باستان شناسی]
archeological site
منبع
[باستان شناسی]
provenance
منبع
[باستان شناسی]
switch
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
light source colour
رنگ منبع نور
switched
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
goldmines
منبع در آمد سرشار
goldmine
منبع در آمد سرشار
source listing
لیست برداری منبع
internal power supply
منبع تغذیه داخلی
magnetic store
حافظه یا منبع مغناطیسی
turn off
قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-off
قط ع منبع تغذیه یک ماشین
magnetic energy storage
منبع انرژی مغناطیسی
voltage source
منبع فشار الکتریکی
welding source
منبع جریان جوش
turn-offs
قط ع منبع تغذیه یک ماشین
x ray source
منبع اشعه رونتگن
powering
توقف منبع تغذیه الکتریکی
mains electricity
منبع الکتریسیته محلی مشتریان
symbolically
نوشتن برنامه به زبان منبع
mains power supply unit
واحد منبع تغذیه شبکه
symbolic
نوشتن برنامه به زبان منبع
ghost signals
علایم راداری بدون منبع
aircraft battery
منبع الکتریکی برای هواپیما
gravy trains
منبع درامد بدون زحمت
power
توقف منبع تغذیه الکتریکی
gravy train
منبع درامد بدون زحمت
powered
توقف منبع تغذیه الکتریکی
uninterruptable power supply
منبع تغذیه وقفه ناپذیر
powers
توقف منبع تغذیه الکتریکی
lay in
<idiom>
ذخیره منبع وموجودی چیزی
r f power supply
منبع توان بسامد رادیویی
source data automation
کنترل خودکار داده منبع
switches
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
source
کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
turn on
وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
switch
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
data packet
منبع ارسال سری داده در یک بسته
switched
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
sagged
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
powered
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powers
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
read in
ارسالی داده از منبع خارجی به کامپیوتر اصلی
power
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
sags
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
output
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
bare base
فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
outputs
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
sag
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com