Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (1 milliseconds)
English
Persian
trepan
منجر شدن به
Search result with all words
turnover
خطای منجر به از کف دادن توپ
lead
منجر شدن
leads
منجر شدن
assist
پاس منجر به گل
assisted
پاس منجر به گل
assisting
پاس منجر به گل
assists
پاس منجر به گل
internationalism
روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
cruelty
در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
recital
قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
recitals
قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
path
محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
paths
محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
bomb
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed out
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombs
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
concussion
صدمه وتکان مغز که منجر به بیهوشی میشود
conducive
منجر شونده
amuck
یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
blow resulting in death
ضربه منجر به موت
buttending
خطای چوب منجر به پنالتی
conduce
منجر شدن
endo
تصادف منجر به واژگونی
eventuate
منجر شدن
explusion foul
خطای منجر به اخراج
pinning combination
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
probative
حقایقی که مالا" به اثبات مساله اصلی منجر شود
redound
منجر شدن
russian revolution
وقایعی که در فاصله سالهای 5091 تا 7191 درروسیه اتفاق افتاد و بالاخره به تشکیل دولت سوسیالیستی در ان کشور منجر شد
south american revolution
انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
stalement
گره خوردن منجر به اعلام سرپا
upwash
حرکت هوا بطرف بالا درجلوی لبه حمله بال مادون صوت که منجر به تولید برامیگردد
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge.
روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
Sophrosyne
وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com