English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
production possibility curve منحنی امکانات تولید
Other Matches
utility possibility curve منحنی امکانات مطلوبیت
production possibility frontier مرز امکانات تولید
production possibility bondary مرز امکانات تولید
production indifference curve منحنی بی تفاوتی تولید
curvilineal دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
phillips curve منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
evolute بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
lead curve خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
curving خط منحنی منحنی مسیر
curve خط منحنی منحنی مسیر
curves خط منحنی منحنی مسیر
embryophyte گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
component 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
capabilities امکانات
facilities امکانات
possibilities line خط امکانات
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconding مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
iso product curve منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
shift of a demand curve انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
employment opportunities امکانات اشتغال
dispatching توزیع امکانات
consumption possibility line خط امکانات مصرف
despatching توزیع امکانات
despatches توزیع امکانات
dispatched توزیع امکانات
despatched توزیع امکانات
dispatch توزیع امکانات
upgraded بهبود امکانات
action لیست امکانات
dispatches توزیع امکانات
upgrading بهبود امکانات
actions لیست امکانات
upgrade بهبود امکانات
upgrades بهبود امکانات
facilities management مدیریت امکانات
euler theorem در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
dispatcher اعزام کننده امکانات
investment opportunities امکانات سرمایه گذاری
diagnostics امکانات عیب شناسی
utility possibility frontier مرز امکانات مطلوبیت
dispatcher توزیع کننده امکانات
production overheads هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
outsides اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outside اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
threat study بررسی امکانات رزمی دشمن
ate امکانات بررسی کنترل کامپیوتر
out of <prep.> بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم
increasing cost industry حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
inverter دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
declassified cost هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
interface human machine interface امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
saunters در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunter در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
sauntered در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
sauntering در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
oem شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
human computer امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
texts نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
text نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
newsgroup خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند
matrixes چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
topology که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
Windows . اولین نسل جدید ویندوز که حاوی امکانات OLE و کشیدن و قراردادن بود
foreground processing اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
unix امکانات نرم افزاری که کپی کردن داده را برای کاربر از یک کامپیوتر ساده تر میکند.
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
centralized امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
spermary غده تولید کننده منی محل تولید منی
common carrier شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
depth contour خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
interrupts اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupting اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupt اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
automatics کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
background program برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
Video for Windows مجموعه درایورهای نرم افزاری و امکانات ویندوز ماکروسافت . سافت ماکروسافت که به فایلهای با فرمت AVI امکان نمایش روی یک پنجره می دهند
curve tracer منحنی کش
curves خط منحنی
curve plotter منحنی کش
curve منحنی
curves منحنی خم
curves منحنی
curve منحنی خم
curve خط منحنی
curvated منحنی
crump منحنی
curved منحنی
curvate منحنی
bent منحنی
curls خم منحنی
curled خم منحنی
curl خم منحنی
curving منحنی
curving منحنی خم
curving خط منحنی
v curve منحنی "وی "
j curve منحنی جی
round منحنی
out of straight منحنی
s curve منحنی S
s curve منحنی اس
node منحنی
wrap-around منحنی
inflexion خم منحنی
nodes منحنی
roundest منحنی
development support library امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
absorption curve منحنی جذب
achievement curve منحنی پیشرفت
asymptotic curve منحنی مجانب
plotting a curve رسم یک منحنی
ogee منحنی پیوند
ogive منحنی درصدی
slopes شیب منحنی
slope شیب منحنی
percentile curve منحنی صدکی
contour lines منحنی تراز
phillips curve منحنی فیلیپس
sloped شیب منحنی
offer curve منحنی پیشنهاد
shift of a curve انتقال یک منحنی
cost curve منحنی هزینه
correlation curve منحنی همبستگی
contract curve منحنی قرارداد
contract curve منحنی مبادله
contourline منحنی تراز
contour line خط میزان منحنی
contour line منحنی تراز
normal curve منحنی بهنجار
conchoid منحنی نیقومیدس
characteristic curve منحنی شاخص
characteristic curve منحنی مشخصه
cam throw ارتفاع منحنی
normal curve منحنی نرمال
bezier curve منحنی بزیه
ballistic trajectory منحنی بالیستیکی
mass diagram منحنی نجموع
pressure curve منحنی فشار
curvature lines خطوط منحنی
apophyge منحنی خارجی
apophysis منحنی خارجی
apothesis منحنی خارجی
arch-brace بست منحنی
arch-ring منحنی باربر
bell-arch قوس منحنی
curved brace حایل منحنی
range منحنی مبنا
ranged منحنی مبنا
ranges منحنی مبنا
buckets منحنی پیوند
bucket منحنی پیوند
camber منحنی کردن
cambers منحنی کردن
y عرض منحنی
x طول منحنی
probability curve منحنی احتمال
reaction curve منحنی واکنش
shift of a curve جابجائی یک منحنی
sine curve منحنی سینوسی
solidus curve منحنی انچماد
spherometer منحنی سنج
summation curve منحنی تراکمی
supply curve منحنی عرضه
tensile curve منحنی کشش
three centred curve منحنی سه مرکزی
total cost curve منحنی هزینه کل
total revenue curve منحنی درامد کل
transformation curve منحنی تبدیل
voltage curve منحنی ولتاژ
work curve منحنی کار
back water curve منحنی برگشت اب
envelopes پوشش منحنی
income consumption curve منحنی درامد
exponential curve منحنی نمایی
exponential curve منحنی توانی
load curve منحنی بار
envelope curve پوش منحنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com