English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
English Persian
auctorial منسوب به نویسنده یا مولف
Other Matches
penster نویسنده بویژه نویسنده مزدور
writers مولف
writer مولف
wordsmith مولف
the present writer مولف
authors مولف ها
author مولف
writers مولف ها
compiler مولف
autographical دستخط مولف
fatherless فاقد مولف معلوم
infringement of copyright تجاوز به حقوق مولف یامخترع
owing منسوب
attributed منسوب
of kin منسوب
relative منسوب
sib منسوب
affined منسوب
ammino منسوب به امونیاک
aeolian منسوب به ائولوس
dantesque منسوب به دانته
ecclesiastical منسوب به کلیسا
refer منسوب داشتن
strategic منسوب به strategy
sib منسوب نسبی
relativization منسوب کردن
consular منسوب به کنسول
refers منسوب داشتن
fairness منسوب به پریان
kin خویشی منسوب
referred منسوب داشتن
agnatic منسوب از طرف پدر
capitalistic منسوب به سرمایه داری
astrophysical منسوب به فیزیک نجومی
amaranthine منسوب به تاج خروس
detrital منسوب به اوار سایشی
copyright حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyrights حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
astrological منسوب به علم ستاره شناسی
autonomic منسوب به دستگاه عصبی خودکار
iliad داستان حماسی منسوب به هومر
adenoidal منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
in law خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
next of kin نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
adenoid شبیه غده منسوب به بافت غدهای ولنفاوی
ulysses اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
draconic منسوب به اقشزخ قانون گذاراتنی در 621 پیش ازمیلاد
Dantesqua [منسوب به دانته احیاگر سبک گوتیک در قرن نوزدهم]
bluestockings منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestocking منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
craftsman نویسنده
writers نویسنده ها
authors نویسنده ها
penman نویسنده
composer نویسنده
composers نویسنده
authoress نویسنده زن
wordsmith نویسنده
craftsmen نویسنده
the present writer نویسنده
scrivener نویسنده
scribbler نویسنده بد
author نویسنده
writer نویسنده
writers نویسنده
penwoman زن نویسنده
quill driver نویسنده
fantast نویسنده خیالپرست
garreteer نویسنده بی نوا
technical writer نویسنده فنی
neoteric نویسنده تازه
report writer نویسنده گزارش
drafter نویسنده پیام
hacked نویسنده مزدور
hacks نویسنده مزدور
devils نویسنده مزدور
author نویسنده موسس
devil نویسنده مزدور
hack نویسنده مزدور
librettists نویسنده اشعار اپرا
nomographer نویسنده کتاب درباره
bel esprit سخنران یا نویسنده باذوق
authorial موبوط به مصنف یا نویسنده
mannerism سبک بخصوص نویسنده
reporter جمله ساز نویسنده ناصادق
pen-names نام مستعار نویسنده
pen-name نام مستعار نویسنده
pen name نام مستعار نویسنده
miscellanist نویسنده مطالب مختلف
librettist نویسنده اشعار اپرا
matthew نویسنده انجیل متی
encyclopaedist نویسنده دایره المعارف
to make good as a writer نویسنده موفقی شدن
hagiologist نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
headliner نویسنده سرمقاله روزنامه
mannerisms سبک بخصوص نویسنده
idem همان نویسنده در همانجا
odyssey قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
wanted clerks دبیر یا نویسنده لازم است
He fabcies himself as a writer (author). به خیال خودش نویسنده است
hagiographer نویسنده شرح حال مقدسین
screenwriter نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
phraseologist جمله ساز نویسنده ناصادق
screenwriters نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
posthumous منتشر شده پس از مرگ نویسنده
magazin نویسنده مقاله برای مجله
memorialist نویسنده یاد بود یا لوحه
city editor نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
comedist نویسنده نمایشهای خنده دار
tragedian نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
pornographer نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
dramaturge نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
belletrist نویسنده شعر و اثارادبی زیبا ادیب
monographist نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
interactive سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
heading تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
headings تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
think piece مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
free lance مفرد کار کردن نویسنده غیر وابسته
ethic روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
Spanish knot گره اسپانیایی [این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
jude یهودا نویسنده رساله یهوداکه از رسالات عهد جدیدمسیحیان است
symbolist نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
liter any executor کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود
publicists نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicist نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
Mohtasham design طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
holotype نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
copyright که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
copyright اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
copyrights اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
'The Catcher in the Rye' [by Salinger / work title] ! ناطور دشت ! یا ! ناتور دشت ! [نام رمانی اثر نویسنده آمریکایی سالینجر]
palmette گل شاه عباسی [این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
copyrights اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyright اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
contra preferentum rule درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
shareware نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
Gabbeh گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
bakuninism اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
Mina-khani design طرح میناخانی [این طرح منسوب به شخصی به همین نام و اهل تبریز است. گل های بزرگ بکار رفته بصورت قرینه و بندی کل متن را در بر گرفته و بوسیله شبکه های لوزی شکل یا الماسی شکل به یکدیگر متصل می شوند.]
Khotan rug فرش ختن [این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
pragmatism مصلحت گرایی روش فکری منسوب به ویلیام جیمز امریکایی که درمقابل تعریفی که فلسفه مابعدالطبیعه از حقیقت میکند به این شرح " مطابقت ذهن با واقعیت خارجی "تعریف جدیدی وضع نموده است به این شکل " ان چه درعمل مفید افتد حقیقت است "
grub مزدور نویسنده مزدور
grubbed مزدور نویسنده مزدور
grubs مزدور نویسنده مزدور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com