Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 221 (13 milliseconds)
English
Persian
area of operation
منطقه عملیات
Search result with all words
aerospace
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
sweep
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
aerospace projection operations
بالای منطقه عملیات
air area operations
عملیات منطقه هوایی
air surface zone
منطقه عملیات ضد زیردریایی
air surface zone
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area coordination group
گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
area security
تامین منطقه عملیات
assault area diagram
نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
proportional clothing
لباس هماهنگ یا همرنگ زمین یا منطقه عملیات
ratline
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
secondary landing
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
staging area
منطقه شروع عملیات
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
transfer area
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transient forces
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
zone of action
منطقه عملیات یکان
Other Matches
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
sanctuary
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
polynia
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
area oriented
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
skid row
<idiom>
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
crossing area
منطقه گذار منطقه پایاب
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
remoter
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
remote
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
remotest
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagated
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
عملیات کنترل زمین عملیات
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
line crosser
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
area of operational interest
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
operation
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
sectors
منطقه
district
منطقه
districts
منطقه
block
منطقه
blocked
منطقه
blocks
منطقه
zone
منطقه
zones
منطقه
sector
منطقه
territories
منطقه
regions
منطقه
locale
منطقه
areas
منطقه
territory
منطقه
local
<adj.>
منطقه ای
regional
<adj.>
منطقه ای
locales
منطقه
separation zone
منطقه حد
area
منطقه
region
منطقه
shingles
منطقه
belts
منطقه
belted
منطقه
belt
منطقه
collecting point
منطقه تجمع
dispersal area
منطقه پراکندگی
destruction site
منطقه تخریب
cone of silence
منطقه کور
tropical
منطقه استوایی
communication zone
منطقه مواصلات
commercial area
منطقه تجاری
demilitarized zone
منطقه غیرنظامی
danger zone
منطقه خطر
dead area
منطقه بیروح
danger area
منطقه خطرناک
danger area
منطقه خطر
dead spot
منطقه ساکت
defended area
منطقه زیرپدافند
crossing area
منطقه عبور
defense sector
منطقه پدافندی
critical region
منطقه بحرانی
defense zone
منطقه پدافند
controlled area
منطقه ممنوعه
defiladed area
منطقه پوشیده
control area
منطقه کنترل
contiguous zone
منطقه مجاور
contact area
منطقه اخذتماس
contact area
منطقه تماس
demilitarized zone
منطقه بی طرف
infiltrate
نفوذ به منطقه
area search
کاوش منطقه
area fire
تیر منطقه
assembling area
منطقه تجمع
assembly area
منطقه تجمع
attack zone
منطقه حمله
area command
فرماندهی منطقه
frontcourt
منطقه حمله
attacting zone
منطقه دروازه
goal area
منطقه دروازه
alternate aerodrome
منطقه فرودیدکی
area of fire
منطقه اتش
area interdiction
ممانعت در منطقه
area of influence
منطقه نفوذ
area security
تامین منطقه
area of war
منطقه جنگ
area of war
منطقه نبرد
pits
منطقه فرود
sector of responsibility
منطقه مسئولیت
area of responsibility
منطقه مسئولیت
area of influence
منطقه اثر
area study
بررسی منطقه
area support
پشتیبانی منطقه
pit
منطقه فرود
aeration zone
منطقه هواگیر
beatten zone
منطقه مضروبه
blind zone
منطقه کور
buffer zones
منطقه تامین
closed area
منطقه ممنوعه
buffer zones
منطقه پیشگیری
coastal zone
منطقه ساحلی
buffer zone
منطقه تامین
buffer zone
منطقه پیشگیری
infiltrating
نفوذ به منطقه
infiltrates
نفوذ به منطقه
infiltrated
نفوذ به منطقه
combat area
منطقه رزم
closed area
منطقه بسته
defensive
منطقه دفاع
zodiac
منطقه البروج
lay-bys
منطقه توقف
lay-by
منطقه توقف
lay by
منطقه توقف
caution area
منطقه خطر
cerebral localization
منطقه بندی مخ
boxes
منطقه پنالتی
box
منطقه پنالتی
combat zone
منطقه رزم
drop zone
منطقه فرود
industrial area
منطقه صنعتی
lethal area
منطقه کشندگی
lethal area
منطقه تلفات
life zone
منطقه حیاتی
zones
منطقه دفاعی
neutral zone
منطقه خنثی
zones
منطقه عمل
zones
منطقه ناحیه
living area
منطقه زندگی
zone
منطقه دفاعی
zone
منطقه عمل
sphere of influence
منطقه نفوذ
staging area
منطقه عملیاتی
landing zone
منطقه فرود
inner zone
منطقه داخلی
to move
[across]
[از]
[منطقه ای]
رد شدن
strike zone
منطقه خط سیر
intake area
منطقه ابگیر
joint zone
منطقه مشترک
sectors
منطقه واگذاری
kill area
منطقه کشندگی
sector
منطقه واگذاری
kill zone
منطقه کشتاردشمن
landing area
منطقه فرود
zone
منطقه ناحیه
lodgment area
منطقه استقرار
sector of search
منطقه کاوش
sector of fire
منطقه اتش
zine of saturation
منطقه اشباع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com