English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
sequential logic منطق ترتیبی
Other Matches
serials دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
serial دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
organum کتاب منطق منطق ارسطو
propositional calculus منطق گزاره ای [ریاضی] [منطق]
formal logic منطق صوری [منطق]
isam Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
logistic منطق نمادی مربوط به منطق نمادی
indexed sequential file پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
reasons منطق
novum organum منطق
inept بی منطق
rationale منطق
reason منطق
logic منطق
illogic خلاف منطق
logician منطق دان
formmal logic منطق صوری
logicians منطق دان
frame منطق اسکلت
fuzzy logic منطق نامعلوم
formal logic منطق صوری
dialectician منطق دان
control logic منطق کنترل
cryptologic منطق رمز
current mode logic منطق جریانی
computer logic منطق کامپیوتر
logical positivism منطق عملی
dialectics منطق جدلی
afortiori با منطق محکمتر
affective logic منطق عاطفی
nonsense خارج از منطق
canonic منطق اپیکوری
double rail logic منطق دو خطی
fluid logic منطق سیلانی
formal logic منطق مجرد
formal logic منطق رمزی
boolean logic منطق بولی
logic منطق ریاضی
symbolic logic منطق نمادی
symbolic logic منطق رمزی
symbolic logic منطق سمبلیک
threshold logic منطق استانهای
to chop logic منطق بافتن
transistor transistor logic منطق TTL
two level logic منطق دوسطحی
structural logic منطق ساختی
single rail logic منطق تک خطی
shared resource منطق اشتراکی
logical empiricism منطق عملی
mathematical logic منطق ریاضی
n level logic منطق N سطحی
negative logic منطق منفی
novum organum منطق بیکن
positive logic منطق مثبت
propositional logic منطق گزارهای
shared logic منطق اشتراک
proposition گزاره [منطق]
well advised ازروی عقل و منطق
dialectician پیرو منطق استدلالی
dialectology علم منطق جدلی
dialectically مطابق قواعد منطق
logic arithmetic unit واحد منطق و حساب
reactionary مخالفت گرای بی منطق
arithmetic logic unit واحد حساب و منطق
logistic محاسبهای علم منطق
arithmetically منطق قاعده حساب
inference rule قواعد استنتاج [منطق]
reactionaries مخالفت گرای بی منطق
heterotaxis بی ترتیبی
heterotaxy بی ترتیبی
bewilderment بی ترتیبی
irregularity بی ترتیبی
sequential ترتیبی
ordinal ترتیبی
serials ترتیبی
serial ترتیبی
mismanagement بی ترتیبی
disarrangement بی ترتیبی
disjointedness بی ترتیبی
disorder بی ترتیبی
disorders بی ترتیبی
desultorness بی ترتیبی
De Morgan's laws قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
denying the consequent نفی تالی [منطق] [ریاضی]
transformation rule قواعد استنتاج [منطق] [ریاضی]
truth table جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
rule of inference, قواعد استنتاج [منطق] [ریاضی]
To be amenable to reason . اهل منطق ودلیل بودن
modus tollendo tollens نفی تالی [منطق] [ریاضی]
De Morgan's laws قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
sequential file پرونده ترتیبی
sequential control کنترل ترتیبی
sequential search جستجوی ترتیبی
sequential computer کامپیوتر ترتیبی
sequential machine ماشین ترتیبی
serial port درگاه ترتیبی
serial mouse ماوس ترتیبی
sequential circuit مدار ترتیبی
sequential process فرایند ترتیبی
sequential access دستیابی ترتیبی
sequence structure ساختار ترتیبی
sequence control کنترل ترتیبی
sequence checking مقابله ترتیبی
sequence check بررسی ترتیبی
sequential file فایل ترتیبی
sequential list لیست ترتیبی
sequential algorithm الگوریتم ترتیبی
sequence curcuit مدار ترتیبی
sequential processing پردازش ترتیبی
disorders بی ترتیبی اشفتگی
disorder بی ترتیبی اشفتگی
ordinal numbers اعداد ترتیبی
excursively ازروی بی ترتیبی
sequential opreation عمل ترتیبی
sequential device دستگاه ترتیبی
anarchy بی ترتیبی سیاسی
ordinal position جایگاه ترتیبی
ordinal scale مقیاس ترتیبی
ordinal utility مطلوبیت ترتیبی
alethiology قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
propositional calculus حساب گزاره ها [فلسفه] [منطق] [ریاضی]
propositional calculus حساب گزاره ای [فلسفه] [منطق] [ریاضی]
nonesequential computer کامپیوتر غیر ترتیبی
sequential data structure ساختار ترتیبی داده
sequential access device دستگاه با دستیابی ترتیبی
ascii sort order نظم ترتیبی اسکی
sequential access method روش دستیابی ترتیبی
sequence control structure ساختار کنترل ترتیبی
ordinal data داده ترتیبی یا وصفی
serial ترتیبی جزء بجزء
sequential storage device دستگاه انباره ترتیبی
multisequencing عملکرد چند ترتیبی
solecism غلط اصطلاحی بی ترتیبی
solecisms غلط اصطلاحی بی ترتیبی
serials ترتیبی جزء بجزء
sequential data set مجموعه ترتیبی داده
sequential file organization سازمان دهی ترتیبی فایل
well-ordering principle اصل خوش ترتیبی [ریاضی]
well-ordering theorem قضیه خوش ترتیبی [ریاضی]
flowchart ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flow diagram ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
sequential مرتب شده به صورت ترتیبی
basic sequential access method روش دستیابی ترتیبی اساسی
indexed sequential access method روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
ccd که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
queued sequential access method روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده
plato منطق برنامه ریزی شده برای عملیات خودکار اموزشی
scholastically موافق اصول اموزشگاهها مطابق منطق قدیمی ها طلبه وار
random access توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
serials کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
serial کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
scatter load بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
basic indexed sequential acess method روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
arithmetic logic unit بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
loads بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
bsam Access Sequential Basicروش دستیابی ترتیبی اساسی ethod
qisam فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به بافر می خواند
queued indexed sequential access method روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده
clustering مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند
addressing روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و...
intercalated strata چینه هایی که ازروی بی ترتیبی در میان چینههای دیگرقرارگرفته باشند
serials فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
qsam Access QueuedSequential روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده ethod
serial فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
queue صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
queueing صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
sequential access صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
queued صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
random access رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
random access حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
queues صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
alu Unit Logic Arithmetic بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
dtl Logic Transistor Diod منطق میکروالکترونیکی که براتصالات میان دیودهای نیمه هادی و ترانزیستور استواراست
function key یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
edit ترتیبی از حروف یا کلیدها که باید انتخاب شوند تا تابعی یا ویرایشگری فعال شود
charge که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
charges که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
edited ترتیبی از حروف یا کلیدها که باید انتخاب شوند تا تابعی یا ویرایشگری فعال شود
qisam Access IndexedSequential Queued روش دستیابی ترتیبی اندیس دارصف بندی شده ethod
serials حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serial حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
sam Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod
sequences ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
sequence ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
partitions فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partition فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
if and only if اگر و تنها اگر [ریاضی] [منطق] [کامپیوتر]
queueing فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queue فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
random number روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
rams حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
ram حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rammed حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com