English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
Other Matches
comprehensive insurance بیمه کامل
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
excess loss cover بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
reassurances بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policy بیمه نامه ورقه بیمه
policies بیمه نامه ورقه بیمه
reassurance بیمه اتکایی بیمه ثانوی
full mobilization تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
completed case جعبه کامل خشاب کامل
full annealing بازپخت کامل تاباندن کامل
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
I'd like ... من ... میخواهم.
I'd like ... من ... را میخواهم.
I'd like a ... من یک ... میخواهم.
I'd like some orange juice. من آب پرتقال میخواهم.
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
i am in a hurry for it زود میخواهم
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I'd like some hair gel. من کمی ژل مو میخواهم.
iam inclined to think میخواهم بگویم
I'd like a dye. من رنگ مو میخواهم.
I'd like some ... من کمی ... میخواهم.
I'd like a shave. میخواهم ریشم را بزنم.
i beg leave to say اجازه میخواهم بگویم
I will be staying a few days من میخواهم یک هفته بمانم.
I will be staying a month من میخواهم یک ماه بمانم.
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
I'd like some coffee. من یه مقدار قهوه میخواهم.
I'd like a double room من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like some soup. من مقداری سوپ میخواهم.
I'd like a dessert, please. لطفا دسر میخواهم.
an inceptive یعنی میخواهم لرزکنم
I'd like to try ... من میخواهم ... را امتحان کنم.
I'd like to pay. میخواهم پرداخت کنم.
Fine, I will take it. خوب من اتاق را میخواهم.
i express my regret for it پوزش میخواهم که چنین شد
i want you to go میخواهم شما بروید
I need them urgently. من آنها را فوری میخواهم.
I'd like a room with bath. من یک اتاق با حمام میخواهم.
I'd like a room with twin beds. من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
i wish to stay here میخواهم اینجا بمانم
I'd like a face-pack. من ماسک صورت میخواهم.
I need them today. من آنها را امروز میخواهم.
I need them tonight. من آنها را امشب میخواهم.
I'd like breakfast, please. لطفا صبحانه میخواهم.
I'd like something to eat. چیزی برای خوردن میخواهم.
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
I want one of these please. لطفا من یکی از اینها را میخواهم.
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
I'd like a shave. میخواهم صورتم را اصلاح کنم.
I will be staying a few days من میخواهم چند روزی بمانم.
I'd like something to drink. چیزی برای نوشیدن میخواهم.
I'd like a shampoo and set. شامپو و خشک کردن میخواهم.
i beg your pardon پوزش میخواهم معذرت می خواهم
I'd like to hire a car. من میخواهم یک اتومبیل اجاره کنم.
I need them before friday. من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
I'd like some small change. من قدری پول خرد میخواهم.
I'd like to change some 1000 euro. میخواهم ۱۰۰۰ یورو را تبدیل کنم.
I'd like a shampoo for greasy hair. من یک شامپو برای موهای چرب میخواهم.
I'd like a haircut, please. لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
I'd like a shampoo for normal hair. من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
I want these clothes washed. من میخواهم این لباس ها شسته شود.
I want these clothes ironed. من میخواهم این لباس ها اتو شود.
I'd like a shampoo for dry hair. من یک شامپو برای موهای خشک میخواهم.
I want these clothes cleaned. من میخواهم این لباس ها تمیز شود.
imago حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough بطور کامل کامل
I want to leave the car in the railway station من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Without wishing to belittle [disparage] [denigrate] the importance of this issue, I would like to ... بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
give someone an inch and they will take a mile <idiom> اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
underwriters بیمه گر
underwriter بیمه گر
insurance permium حق بیمه
insurance premium حق بیمه
insurance بیمه
insurer, underwriter بیمه گر
level premium حق بیمه
assurer بیمه گر
assurances بیمه
assurance بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif& بیمه
insurers بیمه گر
insurer بیمه گر
aids to trade بیمه
premiums حق بیمه
premium حق بیمه
insurance حق بیمه
contingency insurance بیمه احتیاطی
reinsurer بیمه گر اتکائی
insurance policy سند بیمه
social insurance بیمه اجتماعی
insurance policy بیمه نامه
industrial insurance بیمه صنعتی
insurance policies سند بیمه
insurance policy قرارداد بیمه
insurance agent عامل بیمه
health insurance بیمه تندرستی
credit insurance بیمه اعتبار
deductible فرانشیز بیمه
unemployment insurance بیمه بیکاری
employer's liability insurance company شرکت بیمه
wagering policy بیمه قماری
old age insurance بیمه بازنشستگی
hull insurance بیمه بدنه
health insurance بیمه بهداشتی
health insurance بیمه بهداشت
fire insurance بیمه حریق
accident insurance بیمه حوادث
accident insurance بیمه تصادفات
national insurance بیمه اجتماعی
term insurance بیمه موقت
insure بیمه کردن
policy holder دارنده بیمه
national insurance بیمه ملی
coinsurance بیمه اتکایی
to u. a policy of insurance سند بیمه
assurance گستاخی بیمه
reinsurance بیمه اتکایی
assurer بیمه کننده
actuary متخصص بیمه
insurance cover پوشش بیمه
actuary کارشناس بیمه
insurance company شرکت بیمه
insurance certificate گواهی بیمه
actuaries متخصص بیمه
cargo insurance بیمه محمولات
cargo insurance بیمه بار
cargo insurance بیمه محموله
marine insurance بیمه دریایی
leading insurer بیمه گر اصلی
joint insurance بیمه اشتراکی
blanket insurance بیمه کلی
insurance پول بیمه
insured, policy holder بیمه شده
insurant بیمه گذار
pension insurance بیمه بازنشستگی
class d allotment کسورات بیمه
actuaries کارشناس بیمه
reinsurance بیمه مجدد
insurability بیمه برداری
comprehensive insurance بیمه جامع
reinsurance بیمه اتکائی
assurable بیمه کردنی
insurance policies قرارداد بیمه
marine insurance بیمه بحری
property insurance بیمه دارائی
insurable بیمه شدنی
insurable بیمه کردنی
co insurance بیمه مشترک
coinsurance بیمه مشترک
insurance certificate بیمه اتکایی
insurance certificate بیمه مشترک
insurance broker واسطه بیمه
insurance broker دلال بیمه
insurance agent نماینده بیمه
insurable قابل بیمه
insurance policies بیمه نامه
assured بیمه شده
assurance بیمه عمر
assures بیمه کردن
life insurance بیمه زندگی
liability insurance بیمه بدهی
liability insurance بیمه تعهدی
assurances گستاخی بیمه
assurances بیمه عمر
assured بیمه گزار
assure بیمه کردن
life insurance بیمه عمر
premiums مبلغ بیمه
premiums وثیقه حق بیمه
assuring بیمه کردن
insured بیمه گذار
insured بیمه شده
life assurance بیمه جان
insured بیمه شونده
life assurance بیمه عمر
policies بیمه نامه
premium مبلغ بیمه
premium وثیقه حق بیمه
policy بیمه نامه
insured value ارزش بیمه شده
assure بیمه کردن عمر
cif بیمه و هزینه حمل
assuring بیمه کردن عمر
blanket policy بیمه نامه جامع
socialized medicine بیمه پزشکی همگانی
reinsure بیمه اتکایی کردن
assures بیمه کردن عمر
reinsure دوباره بیمه کردن
blanket policy بیمه نامه کلی
dole حق بیمه ایام بیکاری
assurer بیمه کنندهء عمر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com