Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (8 milliseconds)
English
Persian
I'd like some soup.
من مقداری سوپ میخواهم.
Search result with all words
I'd like some ...
من مقداری ... میخواهم.
I'd like some ...
من مقداری ... میخواهم.
I'd like some ...
من مقداری ... میخواهم.
Other Matches
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
quantity equation of exchange
یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
I'd like ...
من ... میخواهم.
I'd like a ...
من یک ... میخواهم.
I'd like ...
من ... را میخواهم.
I'd like some orange juice.
من آب پرتقال میخواهم.
i am in a hurry for it
زود میخواهم
I'd like a dye.
من رنگ مو میخواهم.
I'd like some hair gel.
من کمی ژل مو میخواهم.
iam inclined to think
میخواهم بگویم
I'd like some ...
من کمی ... میخواهم.
qualitative
مقداری
quantitatively
مقداری
quantitative
مقداری
I will be staying a few days
من میخواهم یک هفته بمانم.
I need them today.
من آنها را امروز میخواهم.
I need them tonight.
من آنها را امشب میخواهم.
I'd like a face-pack.
من ماسک صورت میخواهم.
i beg leave to say
اجازه میخواهم بگویم
I'd like a dessert, please.
لطفا دسر میخواهم.
i express my regret for it
پوزش میخواهم که چنین شد
i want you to go
میخواهم شما بروید
i wish to stay here
میخواهم اینجا بمانم
I'd like to try ...
من میخواهم ... را امتحان کنم.
I'd like to pay.
میخواهم پرداخت کنم.
I'd like a room with bath.
من یک اتاق با حمام میخواهم.
I need them urgently.
من آنها را فوری میخواهم.
Fine, I will take it.
خوب من اتاق را میخواهم.
I will be staying a month
من میخواهم یک ماه بمانم.
I want full insurance.
من با بیمه کامل میخواهم.
I'd like a sinlge room.
من یک اتاق یک نفره میخواهم.
I'd like breakfast, please.
لطفا صبحانه میخواهم.
I'd like a shave.
میخواهم ریشم را بزنم.
I'd like some coffee.
من یه مقدار قهوه میخواهم.
an inceptive
یعنی میخواهم لرزکنم
I'd like a double room
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like a room with twin beds.
من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
some hot water
مقداری آب گرم
quantitative value
ارزش مقداری
some crisps
مقداری چیپس
single valued function
تابع یک مقداری
value parameter
پارامتر مقداری
volume discont
تخفیف مقداری
drop in the bucket
<idiom>
مقداری جزئی
some cold water
مقداری آب سرد
some milk
مقداری شیر
quantitative methods
روشهای مقداری
bill of quantities
صورت مقداری
extensive property
خاصیت مقداری
parameters
مقداری از یک مدار
parameter
مقداری از یک مدار
quantitative analysis
تحلیل مقداری
i beg your pardon
پوزش میخواهم معذرت می خواهم
I want one of these please.
لطفا من یکی از اینها را میخواهم.
I need them before friday.
من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
I'd like a shave.
میخواهم صورتم را اصلاح کنم.
I'd like a double bed room.
من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
I'd like something to eat.
چیزی برای خوردن میخواهم.
I'd like something to drink.
چیزی برای نوشیدن میخواهم.
I'd like a cup of coffee, please.
لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
I'd like to hire a car.
من میخواهم یک اتومبیل اجاره کنم.
I'd like some small change.
من قدری پول خرد میخواهم.
I'd like a shampoo and set.
شامپو و خشک کردن میخواهم.
I will be staying a few days
من میخواهم چند روزی بمانم.
amounts
مقداری از داده یا کاغذ یا...
amount
مقداری از داده یا کاغذ یا...
amounted
مقداری از داده یا کاغذ یا...
amounting
مقداری از داده یا کاغذ یا...
Some sugar, please.
لطفا مقداری شکر.
applicative
صفت مقداری مانندsome یا every
size distribution of income
توزیع درامد مقداری
quantity theory of money
نظریه مقداری پول
I'd like to change some 1000 euro.
میخواهم ۱۰۰۰ یورو را تبدیل کنم.
I'd like a shampoo for greasy hair.
من یک شامپو برای موهای چرب میخواهم.
I'd like a shampoo for dry hair.
من یک شامپو برای موهای خشک میخواهم.
I want these clothes cleaned.
من میخواهم این لباس ها تمیز شود.
I'd like a shampoo for normal hair.
من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
I want these clothes ironed.
من میخواهم این لباس ها اتو شود.
I want these clothes washed.
من میخواهم این لباس ها شسته شود.
I'd like a haircut, please.
لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
quantity theory of money and prices
نظریه مقداری پول و قیمت
augmenter
مقداری که به دیگری اضافه میشود
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
I want to leave the car in the railway station
من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
The welfare budget has been cut down.
از بودجه رفاهی مقداری زده اند
to have a limit
[of up to something]
[تا]
به حد
[چیزی یا مقداری]
اعتبار داشتن
[اقتصاد]
to run to a quantity
[to run into a sum]
بر مبلغی
[مقداری]
بالغ شدن
[یا بودن]
transparency
مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
to have a maximum limit
[of something]
[به]
حداکثر
[چیزی یا مقداری]
اعتبار داشتن
[اقتصاد]
transparencies
مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
leakage
مقداری که معمولابرای کسری در اثرنشتی درنظر میگیرند
leakages
مقداری که معمولابرای کسری در اثرنشتی درنظر میگیرند
parameters
مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
May I have some ...?
آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
handily
ذخیره کردن مقداری از انرژی از طرف اسب
lipoprotein
مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
parameter
مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
give someone an inch and they will take a mile
<idiom>
اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
Without wishing to belittle
[disparage]
[denigrate]
the importance of this issue, I would like to ...
بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
plough land
مقداری زمین که با هشت گاومیتوانستند در یک سال شخم بزنند
soft valve
شیر ترمویونیکی که مقداری هوا به داخل ان نشت کرده است
oversale
پیش فروش چیزی به مقداری که بعدا` نتوان تحویل داد
dragged
مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
drags
مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
drag
مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
nuclide
انواع اتم هایی که حاوی پروتون و نوترون و مقداری نیرو میباشند
default
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
water hole
سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
defaulted
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
biases
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
plene administrative preter
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
defaulting
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
bias
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
defaults
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
creditor's bill
رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
default
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
multipe expansion of credit
استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
defaults
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulted
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulting
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
earnest
مقداری از مبیع که پیش از قبض واقباض کل مبیع و ثمن به خریدار تسلیم میشود
whisker
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
quantity theory of money
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
continental shelf
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
classical theory of money
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com