English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (6 milliseconds)
English Persian
I'd like to see Mr. ... من می خواهم آقای ... را ببینم.
Other Matches
I'd like to see Mr. ... من می خواهم آقای ... را ملاقات کنم.
waiter آقای پیشخدمت
Dear Mr. Green . آقای گرین عزیز ( محترم )
Where can I contact Mr …. ? کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . . از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
i know that place by sight ببینم می شناسم
if i see him اگر او را ببینم
Well discuss it at dinner. سرت رابلند کن ببینم
we shall see تا ببینم بعد معلوم میشود
I wish I could meet ( see ) her . کاش می توانستم اورا ببینم
May I see the room? آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
Tell me how you escaped? بگو ببینم چطور فرار کردی ؟
i will t. you for the book شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
we must see what can be done به ببینم چه میتوان کرد بایددید چه میشود کرد
to beg your pardon پوزش می خواهم
i shall be خواهم بود
i will go خواهم رفت
i shall go خواهم رفت
excuse me پوزش می خواهم
to beg your pardon معذرت می خواهم
willed فعل کمکی "خواهم "
I'd like to reserve ... می خواهم یک ... رزرو کنم؟
he said i will come اوگفت خواهم امد
he said he shoued go اوگفت خواهم رفت
he said گفت خواهم امد
will فعل کمکی "خواهم "
wills فعل کمکی "خواهم "
I want to take a couple of days off . یک ردوروز مرخصی می خواهم
Please excuse me . عذرمی خواهم ( ببخشید )
i will see sbout it من به ان رسیدگی خواهم کرد
he said گفت که خواهم امد
I am thinking of your own good. من خو بی شما رامی خواهم
I'd like a train timetable. من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
I'd like to cancel my flight. می خواهم پروازم را لغو کنم.
I'd like to confirm my flight. می خواهم پروازم را اوکی کنم.
I wI'll sign for him . من بجای اوامضاء خواهم کرد
I want my steak well done. می خواهم استیکم خوب پخته با شد
He owes me some money. از او پول می خواهم (طلب دارم )
i wish you happiness خوشی یا سعادت شما را می خواهم
No offence! نمی خواهم توهین کنم!
No harm meant! نمی خواهم توهین کنم!
I ll pay him back in his own coin . حقش را کف دستش خواهم گذارد
I would like to have something to drink . می خواهم گلویی تازه کنم
I dont know and I dont want to know . نه می دانم ونه می خواهم بدانم
I'd like to confirm my flight. می خواهم پروازم را تائید کنم.
i beg your pardon پوزش میخواهم معذرت می خواهم
I'll be at home today . امروز منزل خواهم بود
i will return his kindness مهربانی او را تلافی خواهم کرد
I'll look into the matter. من موضوع را دنبال خواهم کرد.
I'd like to cancel my flight. می خواهم پروازم را کنسل کنم.
I'll think it over. در این خصوص فکر خواهم کرد.
I would like to [ undress] take off my clothes. من می خواهم [لخت بشوم] لباسهایم را در بیاورم.
I'll do that. من این کار را انجام خواهم داد.
Don't let me keep you. نمی خواهم که خیلی معطلتان کنم.
I'd like to have a place of my own [to call my own] . من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
I will be instigating [initiating] legal proceedings. من دعوی حقوقی را آغاز خواهم کرد.
I'd like to book a flight to london. یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
i will send him my book کتاب خود را برای او خواهم فرستاد
with you بی پرده با شما سخن خواهم گفت
i wish you a happy new year سال نوسعیدی را برای شما می خواهم
I'd like to leave my luggage, please. من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
I wI'll achieve my purpose (goals) quietly. بی سروصدا منظورم راعملی خواهم کرد
i will speak to him about it در این خصوص با او صحبت خواهم کرد
I wI'll do that all by myself. من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
I wI'll do it on my own responsibility . به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
Talking of Europe ,please allow me … حالا که صحبت از اروپ؟ است اجازه می خواهم ...
This is just what I want . This is the very thing I want . این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
I don't want to say anything about that. من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
I wI'll sign for (on behalf of)my brother. از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
I want to get off at St. Paul's. من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
I'll speak at length on this subject. دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
I would like tovisit ( see, meet ) you more often . می خواهم باز هم بیشتر پیش شما بیایم
I want to look at old coins. من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
It makes me sick just thinking about it! وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
You have to listen to me. شما باید به من گوش بکنید [ببینید چی می خواهم بگویم] .
I'll get you all fixed up. همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
tomorow morning . I wI'll leavew for london. فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
I want to depart tomorrow morning [noon, afternoon] at ... o'clock. من می خواهم فردا صبح [ظهر شب] ساعت ... حرکت کنم.
I wI'll go flat out to do it. بهر جان کندنی باشد اینکا رراانجام خواهم داد
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now. من فردا با او [مرد] تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
One day I want to have a horse of my very own. روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
I wI'll gradually get used to it . یواش یواش عادت خواهم کرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com