Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
Other Matches
expedite rule
مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
to make a goal
یک بازی بردن
lemons
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
lemon
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
free wheeling
بازی بدون نقشه قبلی
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
maiden over
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
kick about
فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
movement off-the-ball
بازی بدون توپ
[تمرین ورزش فوتبال]
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
To play for love .
عشقی بازی کردن ( بدون شرط بندی پولی )
play out one's option
ادامه بازی در تیم پس ازپایان قرارداد بدون قراردادجدید
carry one's bat
تا پایان بازی ادامه دادن کارتوپزن بدون سوختن
cutback
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
cutbacks
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
gimmick
اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
gimmicks
اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
nude contruct
قرارداد بدون وجه التزام تخلف
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
he muddled through
بدون هیچ زرنگی یا مهارت بمقصود خود رسید
set the score
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
falconine
بازی
basics
بازی
partie
بازی
clearance
بازی
game
بازی
play
بازی
played
بازی
plays
بازی
action
بازی
playing
بازی
dibasic
دو بازی
basic
بازی
slackness
بازی
actions
بازی
fun
بازی
plain dealing
بازی
watermanship
اب بازی
gaming
بازی
hopscotch
بازی لی لی
home
بازی
homes
بازی
solitaires
تک بازی
solitaire
تک بازی
sportiveŠetc
بازی کن
grey hound
سگ بازی
openness
بازی
patulousness
بازی
bandy
چوگان بازی کچ
paperwork
کاغذ بازی
hanky panky
روباه بازی
bandying
چوگان بازی کچ
hanky panky
حقه بازی
bandied
چوگان بازی کچ
half back
میان بازی کن
hanky-panky
حقه بازی
halt back
میان بازی کن
grandstand play
بازی مهیج
bandies
چوگان بازی کچ
hard game
بازی دشوار
harlepuinade
حقه بازی
flimflam
حقه بازی
trick
شعبده بازی
soccer
بازی فوتبال
favoritism
پارتی بازی
tricked
شعبده بازی
tricking
شعبده بازی
holdouts
خودداری از بازی
golfing
بازی گلف
skating
اسکیت بازی
half time
نیمه بازی
fitting clearance
بازی مناسب
chicaneries
حیله بازی
chicanery
حیله بازی
first hand
نخستین بازی کن
field of play
زمین بازی
gallant
زن بازی کردن
playfully
با خنده و بازی
the game is up
بازی باخت
the social evil
جنده بازی
gaming
قمار بازی
fornication
جنده بازی
team game
بازی گروهی
taw
مهره بازی
bonfires
اتش بازی
swordsmanship
شمشیر بازی
game ball
توپ بازی
four handed game
بازی چهارنفره
the fancy
مشت بازی
free handedness
دست بازی
free play
بازی ازاد
the game is up
بازی تمام شد
pantomimes
لال بازی
pantomime
لال بازی
monkey business
کچلک بازی
game cycle
دوره بازی
full-time
09 دقیقه بازی
game of chance
بازی قمار
doubled
بازی دوبل
solitaires
بازی یک نفره
doubled up
بازی دوبل
fencing
ششمشیر بازی
surf riding
موج بازی
bonfire
اتش بازی
fireworks
اتش بازی
firework
آتش بازی
double
بازی دوبل
hanky-panky
روباه بازی
game plan
استراتژی بازی
game theory
نظریه بازی
game theory
تئوری بازی
speculation
سفته بازی
three knights' game
بازی سه اسب
figure skating
یخ بازی نمایشی
gamesomeness
بازی گوشی
charade
نوعی بازی
solitaire
بازی یک نفره
chuck farthing
بازی شیریاخط
gimmickry
حقه بازی
trapze
بند بازی
Frisbees
بازی با فریزبی
box score
حساب بازی
Frisbee
بازی با فریزبی
bosh
حقه بازی
bonefire
اتش بازی
swordplay
فن شمشیر بازی
trickiness
حقه بازی
catch
بازی دستش ده
tricksy
بازی کن خنده کن خنده و بازی کن
playground
زمین بازی
playgrounds
زمین بازی
holdout
خودداری از بازی
sand lot
بازی غیررسمی
choose up game
بازی غیررسمی
charlatanry
زبان بازی
charlatanism
زبان بازی
charlatanism
چاچول بازی
centre game
بازی مرکزی
video games
بازی دیدنی
cats cradle
نخ بازی سرانگشت
sharp practice
حقه بازی
tooth clearance
بازی دندانه
hawking
قوش بازی
buggery
بچه بازی
child's play
بازی کودکان
child's play
بچه بازی
playtime
هنگام بازی
wargaming
بازی جنگ
bump
بازی کردن
sport
بازی شوخی
war game
بازی جنگ
basketball
بازی بسکتبال
agiotage
سفته بازی
actuble
بازی کردن
active sodomy
بچه بازی
acrobatism
ریسمان بازی
acrobacy
بند بازی
stick
چوب بازی
wordplay
بازی با لغات
whoredom
فاحشه بازی
sported
بازی شوخی
winners
برنده بازی
billiard
بازی بیلیارد
basket ball
یکجورتوپ بازی
basification
بازی شدن
mime
لال بازی
basicity
قدرت بازی
mimed
لال بازی
mimes
لال بازی
basic salt
نمک بازی
miming
لال بازی
basic dye
رنگینه بازی
threesome
بازی سه نفری
threesomes
بازی سه نفری
winner
برنده بازی
sports
بازی شوخی
achate
مهرهء بازی
sporting
بازی دوست
factionalism
فرقه بازی
cover
بازی دفاعی
coverings
بازی دفاعی
covers
بازی دفاعی
power game
بازی قدرتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com