English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
English Persian
craft مهارت نیرنگ
crafts مهارت نیرنگ
Other Matches
proficiency rating طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
qualification card کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
artfully با نیرنگ
craftily به نیرنگ
arts نیرنگ
art نیرنگ
witchcraft نیرنگ
trick نیرنگ
trickery نیرنگ
tricked نیرنگ
craftiy به نیرنگ
deceptions نیرنگ
tricking نیرنگ
deception نیرنگ
tricklery نیرنگ
collusion سازش هم نیرنگ
trickier نیرنگ باز
trickiest نیرنگ امیز
quibbling نیرنگ درسخن
trickly نیرنگ باز
tricky نیرنگ امیز
artful نیرنگ باز
tricky نیرنگ باز
trickier نیرنگ امیز
quibbles نیرنگ درسخن
fakement نیرنگ جازنی
artifices اختراع نیرنگ
quibble نیرنگ درسخن
quibbled نیرنگ درسخن
artifice اختراع نیرنگ
tricker نیرنگ باز
trickiest نیرنگ باز
trap نیرنگ فریب دهان
ploy نیرنگ [اصطلاح روزمره]
shtick نیرنگ [اصطلاح روزمره]
vulpine نیرنگ باز حیله گر
trickster گول زن نیرنگ باز
jockey نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
jockeys نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
skilless بی مهارت
technique مهارت
masterkiness مهارت
unskillful بی مهارت
technique فن مهارت
expertise مهارت
competence مهارت
proficiency pay حق مهارت
skill less بی مهارت
light handedness مهارت
techniques فن مهارت
proficiency مهارت
adroitness مهارت
inexpert بی مهارت
gripe مهارت
adeptness مهارت
artifice مهارت
deftness مهارت
dextrously به مهارت
handiness مهارت
techniques مهارت
expertise مهارت
grooves مهارت
groove مهارت
sophistication مهارت
knack مهارت
ham handed بی مهارت
unskilled بی مهارت
incompetent بی مهارت
ham fisted بی مهارت
know-how مهارت
skill مهارت
maladroit بی مهارت
workmanship مهارت
qualification مهارت
facility مهارت
artifices مهارت
credential مهارت
skill مهارت
inapt بی مهارت
executed مهارت
ingenuity مهارت
ham-fisted بی مهارت
executing مهارت
executes مهارت
execute مهارت
cissy آدم بی مهارت
pantywaist [Am En] آدم بی مهارت
skillful Šetc با مهارت ماهرانه
pussy [Am E] آدم بی مهارت
weenie [Am E] آدم بی مهارت
skill learning مهارت اموزی
jessy آدم بی مهارت
skill level پایه مهارت
jessie آدم بی مهارت
weed آدم بی مهارت
salesmanship مهارت در فروشندگی
up one's alley <idiom> مهارت درچیزی
versatility روانی مهارت
sissy آدم بی مهارت
unskil ناشی بی مهارت
wimp آدم بی مهارت
softie/softy آدم بی مهارت
wuss(y) آدم بی مهارت
weakling آدم بی مهارت
namby-pamby آدم بی مهارت
mollycoddle آدم بی مهارت
wet آدم بی مهارت
milquetoast آدم بی مهارت
sport skill مهارت ورزشی
natatorial skill مهارت در شنا
combat proficiency مهارت رزمی
qualification کسب مهارت
seamanship مهارت در دریانوردی
skill مهارت فنی
qualification مهارت فنی
tactless بی مهارت بی سلیقه
proficiency مهارت تخصص
tactlessly بی مهارت بی سلیقه
tact کاردانی مهارت
manipulation انجام با مهارت
credential مهارت فنی
competence مهارت فنی
qualify کسب مهارت
qualification مهارت فنی
dauber نقاش بی مهارت
motor skill مهارت حرکتی
manual skill مهارت دستی
human skill مهارت انسانی
fundamental skill مهارت بنیادی
fine skill مهارت فریف
expertness خبرویت مهارت
qualifies کسب مهارت
conveyancing مدیریت از روی مهارت
fine art هر مهارت هنری وفریف
wonderwork کار عجیب مهارت
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
spiller خوش شانسی نه مهارت
diplomatically از روی مهارت و بصیرت
skill level پایه مهارت فنی
showboating نمایش دادن مهارت
expert badge نشان مهارت در تیراندازی
seaman ship مهارت در راندن قایق
qualification record پرونده مهارت فنی
qualification badge نشان مهارت در تیراندازی
facileness مهارت عدم ثبات
stickhandling مهارت در استفاده از چوب
surfmanship مهارت در موج سواری
skill مهارت عملی داشتن
master کسب مهارت کردن
mastered کسب مهارت کردن
masters کسب مهارت کردن
technomotorial skill مهارت تکنیکی- حرکتی
sword play مهارت در بکارگیری شمشیر
rate میزان مهارت شدت تغییرات
quaint از روی مهارت عجیب و جالب
rates میزان مهارت شدت تغییرات
techniques اصول مهارت روش فنی
dan درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
technique اصول مهارت روش فنی
overwrought تهیه شده ازروی مهارت
veteran skill مهارت و کهنه کاری کارازمودگی
overmaster مهارت کامل پیدا کردن در
ropemanship مهارت دربندبازی یا بالارفتن از طناب
to play a poor game ناشی بودن مهارت نداشتن
syllogist کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
seeds رده بندی برحسب مهارت وقدرت
seed رده بندی برحسب مهارت وقدرت
cats استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
cat استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
gymkhanas مسابقه مهارت اتومبلرانی درمحوطه پارکینگ
gymkhana مسابقه مهارت اتومبلرانی درمحوطه پارکینگ
up one's street [British English] , down one's alley [American English] مناسب ذوق وسلیقه [مهارت درچیزی ]
technique روش با مهارت برای انجام کاری
to be out of one's depth از توانایی و یا مهارت [کسی] خارج بودن
techniques روش با مهارت برای انجام کاری
metrist کسی که در متر کردن مهارت دارد
mallet goal نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
seaman's eye دقت پیش بینی ملوانی مهارت دریایی
test examiner مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
slugger بوکسوری که بیشتر به قدرت خود اتکا دارد تا مهارت
solocross مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
triple threat بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
don't give up the day job <idiom> [در مورد کاری خبره نبودن و ناتوانی انجام آن با مهارت]
he muddled through بدون هیچ زرنگی یا مهارت بمقصود خود رسید
to be unable to hold a candle to somebody <idiom> در برابر کسی پائین رتبه بودن [در توانایی یا مهارت و غیره]
trials مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trial مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
self- که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
ship handling مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
reconditioning training اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
advanced level پایه مهارت عالی در سطح عالی
trickier خدعه امیز مهارت امیز
tricky خدعه امیز مهارت امیز
trickiest خدعه امیز مهارت امیز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com