English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English Persian
barricade مهار هواپیما سد جاده
barricaded مهار هواپیما سد جاده
barricades مهار هواپیما سد جاده
barricading مهار هواپیما سد جاده
Other Matches
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
arresting sheave پل مهار هواپیما
aircraft arresting hook قلاب مهار هواپیما
aircraft arrestment عملیات مهار هواپیما
tie down مهار هواپیما یا کشتی
aircraft arresting complex وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting دستگاه مهار هواپیما
arresting system payout بازده سیستم مهار هواپیما
arresting sheave ریل و سرسره مهار هواپیما
arresting net stanchion قلاب تور مهار هواپیما
hook cable کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
aircraft arresting reset unit وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
arresting system purchase element وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
divided highway [American E] شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
road screen پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
service road جاده کناری جاده سرویس
going وضع جاده زمین جاده
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
ties متصل کردن مهار کردن مهار
tie متصل کردن مهار کردن مهار
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
brace مهار
anchoring مهار
anchors مهار
chucking مهار
halters مهار
halter مهار
make fast مهار
guide rope مهار
braced مهار
restraint مهار
span مهار
spanned مهار
spanning مهار
spans مهار
bond مهار
guy مهار
guys مهار
restraints مهار
anchorage مهار
anchorages مهار
control مهار
controlling مهار
controls مهار
anchor مهار
unbridle بی مهار
chainage مهار
frenum مهار
bearing rein مهار
belaying pin مهار
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
cross brace مهار عرضی
stayband حلقه مهار
tawie سست مهار
span wire سیم مهار
daedman مهار وزنی
drogue مهار چتری
electrical shant مهار برقی
sagrod مهار عرضی
clamping مهار کردن
bollards میله مهار
clamps مهار کردن
bollard میله مهار
guy wire سیم مهار
mooring pendant سیم مهار
gripping jaw فک مهار کننده
foot trap مهار توپ با کف پا
sag rod مهار عرضی
clamped مهار کردن
chucks مهار کردن
tractable سست مهار
chuck مهار کردن
ball control مهار توپ
anchor pole دیرک مهار
topping lift مهار بالایی
anchor rod میل مهار
wiring harness مهار سیم
restrained مهار شده
stay تکیه مهار
bridling زنجیر مهار
bridling مهار ناو
bridles زنجیر مهار
tie rod میل مهار
chucked مهار کردن
chucking مهار کردن
bridle مهار ناو
bridle زنجیر مهار
bridled مهار ناو
bridled زنجیر مهار
bridles مهار ناو
stayed تکیه مهار
clamp مهار کردن
uncontrolled مهار نشده
mooring buoy بویه مهار
holdfast مهار گیر
knee-brace مهار زانویی
martingale مهار جلو
mooring swivel مدور مهار
controlled مهار شده
mooring ring حلقه مهار
mooring rope طناب مهار
angle-tie مهار قطری
angle-tie مهار گوشه
raker تیر مهار
prony brake مهار پرونی
knee brace مهار زانوئی
bollard تیر مهار
mooring line سیم مهار
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
restraining نگهداشتن مهار کردن
mooring line طناب مهار مین
clamping fixture گیره مهار کننده
buoy pendant زنجیر مهار بویه
escalate از مهار خارج شدن
chucking automatic مهار کردن خودکار
moorage محل مهار کشتی
restrains نگهداشتن مهار کردن
restrain نگهداشتن مهار کردن
mooring swivel خودگر مهار مین
clamping sleeve مفصل مهار کننده
escalating از مهار خارج شدن
clamps مهار گیره عقربک
clamping مهار گیره عقربک
escalates از مهار خارج شدن
escalated از مهار خارج شدن
clamped مهار گیره عقربک
restraining forces نیروهای مهار کننده
clamp مهار گیره عقربک
anchored filament افروزه مهار شده
forward bow spring طناب مهار کشتی
leg trap مهار توپ با ساق پا
bolster plate صفحه برای مهار کردن
equitation هنر سواری و مهار اسب
afterbow طناب مهار سینه ناو
clamping jaw فکهای مهار کننده گیره
dragon-piece [مهار تیر شیروانی نبش]
ground tackle وسیله مهار کردن قایق
dragging-piece [مهار تیر شیروانی نبش]
point of no return نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
binding مهار کردن بار در روی پالت
triple team سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
uncleat بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
bindings مهار کردن بار در روی پالت
shifted تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shift تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
mooring نقطه مهار کردن قایق به ساحل
shifts تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
blocking and chocking مهار بار روی وسیله ترابری
stanchion مهار یامحدودکردن تیر دار کردن
headfast طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
strings attached <idiom> تحت کنترل قرار دادن،مهار کردن
smothers شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smother شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
mooring line طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
smothering شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
forestay مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی
lie نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lied نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lies نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
chock قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
fender بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com