Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (5 milliseconds)
English
Persian
moonlight
مهتاب مشروبات
moonlighted
مهتاب مشروبات
moonlighting
مهتاب مشروبات
moonlights
مهتاب مشروبات
Other Matches
queen of the tides
مهتاب
lanternmoon
مهتاب
inlocate
مهتاب
moon
مهتاب
moons
مهتاب
moonlights
نور مهتاب
moonlighting
نور مهتاب
moonlighted
نور مهتاب
stoop through
مهتاب با دو دست
roman candle
افتاب مهتاب
giant swing
افتاب یا مهتاب
moonlight
نور مهتاب
We went swimming in the moonlight (by moonlight ) .
درزیر نور ماه ( مهتاب ) شنا کردیم
al cololic drinks
مشروبات
spirits
مشروبات الکلی
spirit
مشروبات الکلی
home-brew
مشروبات خانگی
spiriting
مشروبات الکلی
home brew
مشروبات خانگی
alcohol
هرنوع مشروبات الکلی
sappy
کودن معتاد به مشروبات
popped
ترکیدن مشروبات گاز دار
milk punch
مشروبات مخلوط با شیر وقند
pops
ترکیدن مشروبات گاز دار
pop
ترکیدن مشروبات گاز دار
speakeasy
محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
sour mash
غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
booze
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozed
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozes
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozing
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
swizzle
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
teetotaler
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotallers
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
mull
معطر کردن وبعمل اوردن مشروبات
teetotaller
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
abstinence
ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
abstemious
مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
rumrunner
ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
acrasy
بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
jake leg
فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
acnerosacea
ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
bartender
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartenders
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com