English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
armed ammunition مهمات اماده انفجار
Other Matches
supercritical حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
detonative اماده انفجار
armed mine مین اماده انفجار
poised mine مین اماده انفجار
ready reserve ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
antimateriel ammunition مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
ground readiness اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
explosive train مدار انفجار مسیر انفجار
blast line مسیرموج انفجار خط موج انفجار
burning train مسیر انفجار سیکل انفجار
chemical horn مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
on guard اماده توپگیری اماده برای توگیری
ramp alert اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
winterize اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
inventory fraction نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
warning order دستور اماده باش اعلام اماده باش
crater analysis تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
laager هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
ammo مهمات
munitions مهمات
ordnace مهمات
ammunition مهمات
munition مهمات
ordnance مهمات
ammunition pit چاله مهمات
inert ammunition مهمات مشقی
inert ammunition مهمات بی اثر
cave زاغه مهمات
blank ammunition مهمات مشقی
explosive ordnance مهمات منفجره
munitions of war مهمات جنگی
load بارگیری مهمات
ball ammunition مهمات مانوری
igloo space زاغههای مهمات
fixed ammunition مهمات ثابت
caves زاغه مهمات
munitioneer مهمات ساز
cook off گل کردن مهمات
bunkers زاغه مهمات
bunker زاغه مهمات
live ammunition مهمات جنگی
lived مهمات جنگی
chemical ammunition مهمات شیمیایی
piggy back کیسه مهمات
caisson واگون مهمات
armed ammunition مهمات مسلح
caisson صندوق مهمات
practice ammunition مهمات مشقی
live مهمات جنگی
blank ammunition مهمات مانوری
separate ammunition مهمات مجزا
drill ammunition مهمات مشقی
ammunition dump زاغه مهمات
ammunition dump انبار مهمات
ammunition depot انبار مهمات
ammunition credit سهمیه مهمات
ammunition condition وضعیت مهمات
ammunition chest جعبه مهمات
ammunition carrier خودرو مهمات کش
ammunition barricade بستههای مهمات
ammo zero مهمات تمام
magazines انبار مهمات
magazine انبار مهمات
tracers مهمات رسام
tracer مهمات رسام
ammunition handler متصدی مهمات
ammunition trains بنه مهمات
inert مهمات مشقی
artillery ammunition مهمات توپخانه
ammunition pit زاغه مهمات
loads بارگیری مهمات
service ammunition مهمات رزمی
ammunition lot نوبه مهمات
lot نوبه مهمات
ammunition loading line خط بارگیری مهمات
ammunition identification code کد شناسایی مهمات
service ammunition مهمات جنگی
separate loading مهمات مجزا
ammunition carrier مهمات بیار
alert force نیروهای اماده باش نیروهای اماده
armement مهمات کشتی جنگی
gun room مخزن مهمات درکشتی
ammo plus مهمات بیش از نصف
ammo minus مهمات کمتر از نصف
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
ammunition handler متصدی جابجایی مهمات
ammunition point نقطه اماد مهمات
ammunition lift capability مقدورات حمل مهمات
loading بارگیری مهمات درهواپیما
ammunition depot محل نگهداری مهمات
ammunition depot محل تدارک مهمات
ammunition day of supply روز اماد مهمات
destruction area منطقه تخریب مهمات
ammunition credit سهمیه مهمات ذخیره
ordnance مربوط به اسلحه و مهمات
ammunition modification بهتر سازی مهمات
ordnance مهمات ساز وبرگ
arsenals انبار مهمات جنگی
arsenal انبار مهمات جنگی
gunrunner قاچاقچی اسلحه و مهمات
type load نوع بار مهمات
magazine space محوطه زاغه مهمات
lot number شماره نوبه مهمات
paracaisson گاری مهمات کش دستی
wracked قفسه مهمات و وسایل
prescribed load بار مهمات مجاز
rack قفسه مهمات و وسایل
racked قفسه مهمات و وسایل
racks قفسه مهمات و وسایل
inventory lot نوبه ذخیره مهمات
igloo space زاغه بتونی مهمات
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
semifixed مهمات نیمه ثابت
type load نوع مهمات هواپیما
wracks قفسه مهمات و وسایل
shell room انبار مهمات ناو
ammunition lift capability فرفیت حمل ونقل مهمات
required supply rate نواخت مهمات مورد نیاز
color codig علامت گذاری کردن مهمات
deck board کف یا رویه پالت حمل مهمات
ammunition available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
ammunition in hands of troops مهمات موجود در دست یگانها
horizontal loading پر کردن مهمات به طور افقی
feed belt نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
basic load بار مبنای مهمات یا وسایل
dunnage روپوش مهمات ضربه گیر
burst انفجار
displosion انفجار
blasts انفجار
blasting انفجار
blast انفجار
bursts انفجار
blastment انفجار
brisance انفجار
pops انفجار
popped انفجار
pop انفجار
plosion انفجار
blow out انفجار
explosions انفجار
eruption انفجار
blow-up انفجار
detonations انفجار
detonation انفجار
explosion انفجار
blow up انفجار
blow-ups انفجار
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
tarpaulins بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
tarpaulin بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
inventory lot نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
small lot نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
ordnance data اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
depots ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
depot ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
ammunition and toxic material open space انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
magazine flooding system سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
magazine space زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
inert ammunition مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
color band نوار رنگی روی جعبه مهمات
functional condition code کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
ordnance service خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
crackled صدای انفجار پی در پی
crackles صدای انفجار پی در پی
detonation انفجار ناگهانی
bust انفجار ترکیدگی
detonation انفجار ضربهای
detonations انفجار ضربهای
crackle صدای انفجار پی در پی
detonations انفجار ناگهانی
busted انفجار ترکیدگی
blast صدای انفجار
aerial burst انفجار هوایی
sonic booms انفجار صوتی
outbursts انفجار غضب
outburst انفجار غضب
sonic boom انفجار صوتی
blasts ضربه انفجار
blast ضربه انفجار
the force of the explosion شدت انفجار
POW صدای انفجار
busting انفجار ترکیدگی
busts انفجار ترکیدگی
explosive قابل انفجار
POWs صدای انفجار
blasts صدای انفجار
explosive force نیروی انفجار
detonating slab مسیر انفجار
ignitor وسیله انفجار
explosiveness قابلیت انفجار
detonatable قابل انفجار
gust انفجار فوت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com