Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (8 milliseconds)
English
Persian
inert
مهمات مشقی
blank ammunition
مهمات مشقی
drill ammunition
مهمات مشقی
inert ammunition
مهمات مشقی
practice ammunition
مهمات مشقی
Other Matches
antimateriel ammunition
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
blankest
مشقی
blank
مشقی
dummy cartridge
فشنگ مشقی
drill mine
مین مشقی
inert mine
مین مشقی
target rifle
تفنگ مشقی
drill ammunition
گلوله مشقی
exercise mine
مین مشقی
dummies
گلوله مشقی ادمک
dummy
گلوله مشقی ادمک
sham fight
جنگ مشقی یا دروغی
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
target range
مسافت هدف میدان تیر مشقی
inventory fraction
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
spotting charge
خرج مشقی برای تصحیحات دیدبانی خرج مخصوص تنظیم تیر
writing pad
زیر دستی زیر مشقی
ordnance
مهمات
ammo
مهمات
munitions
مهمات
ammunition
مهمات
ordnace
مهمات
munition
مهمات
service ammunition
مهمات رزمی
ball ammunition
مهمات مانوری
ammunition dump
زاغه مهمات
artillery ammunition
مهمات توپخانه
ammunition handler
متصدی مهمات
armed ammunition
مهمات مسلح
separate loading
مهمات مجزا
ammunition trains
بنه مهمات
ammunition pit
چاله مهمات
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
ammunition pit
زاغه مهمات
ammunition lot
نوبه مهمات
ammunition loading line
خط بارگیری مهمات
service ammunition
مهمات جنگی
blank ammunition
مهمات مانوری
inert ammunition
مهمات بی اثر
igloo space
زاغههای مهمات
fixed ammunition
مهمات ثابت
explosive ordnance
مهمات منفجره
munitioneer
مهمات ساز
munitions of war
مهمات جنگی
piggy back
کیسه مهمات
cook off
گل کردن مهمات
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
separate ammunition
مهمات مجزا
caisson
واگون مهمات
caisson
صندوق مهمات
live ammunition
مهمات جنگی
ammunition dump
انبار مهمات
ammunition depot
انبار مهمات
tracer
مهمات رسام
magazines
انبار مهمات
magazine
انبار مهمات
loads
بارگیری مهمات
load
بارگیری مهمات
bunkers
زاغه مهمات
bunker
زاغه مهمات
lived
مهمات جنگی
live
مهمات جنگی
caves
زاغه مهمات
cave
زاغه مهمات
lot
نوبه مهمات
tracers
مهمات رسام
ammo zero
مهمات تمام
ammunition barricade
بستههای مهمات
ammunition condition
وضعیت مهمات
ammunition credit
سهمیه مهمات
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
ammunition chest
جعبه مهمات
ammunition carrier
مهمات بیار
racks
قفسه مهمات و وسایل
rack
قفسه مهمات و وسایل
igloo space
زاغه بتونی مهمات
gun room
مخزن مهمات درکشتی
semifixed
مهمات نیمه ثابت
gunrunner
قاچاقچی اسلحه و مهمات
wracked
قفسه مهمات و وسایل
ammunition lift capability
مقدورات حمل مهمات
loading
بارگیری مهمات درهواپیما
wracks
قفسه مهمات و وسایل
ordnance
مربوط به اسلحه و مهمات
paracaisson
گاری مهمات کش دستی
magazine space
محوطه زاغه مهمات
ammunition credit
سهمیه مهمات ذخیره
lot number
شماره نوبه مهمات
ammunition day of supply
روز اماد مهمات
ammunition handler
متصدی جابجایی مهمات
prescribed load
بار مهمات مجاز
inventory lot
نوبه ذخیره مهمات
ordnance
مهمات ساز وبرگ
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
racked
قفسه مهمات و وسایل
ammunition depot
محل نگهداری مهمات
type load
نوع بار مهمات
ammunition depot
محل تدارک مهمات
type load
نوع مهمات هواپیما
ammunition modification
بهتر سازی مهمات
ammo minus
مهمات کمتر از نصف
ammo plus
مهمات بیش از نصف
armement
مهمات کشتی جنگی
armed ammunition
مهمات اماده انفجار
ammunition point
نقطه اماد مهمات
arsenals
انبار مهمات جنگی
destruction area
منطقه تخریب مهمات
arsenal
انبار مهمات جنگی
shell room
انبار مهمات ناو
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
ammunition available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
basic load
بار مبنای مهمات یا وسایل
dunnage
روپوش مهمات ضربه گیر
feed belt
نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
practice ammunition
مهمات مخصوص تمرین هدف
color codig
علامت گذاری کردن مهمات
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
ammunition lift capability
فرفیت حمل ونقل مهمات
required supply rate
نواخت مهمات مورد نیاز
ammunition in hands of troops
مهمات موجود در دست یگانها
horizontal loading
پر کردن مهمات به طور افقی
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
small lot
نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
magazine flooding system
سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
tarpaulin
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
depot
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
functional condition code
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
depots
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
inert ammunition
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
inventory lot
نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
ammunition and toxic material open space
انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
color band
نوار رنگی روی جعبه مهمات
magazine space
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
tarpaulins
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
ordnance data
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
standard load
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
x site
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
delivery
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
tumbrel or bril
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
deliveries
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
scabbing
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
season cracking
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
rack space
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
lot integrity
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
sponson
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
wet stowage
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
rearming
تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
what state
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
half area
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
y site
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
magazine
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
water displacement
زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
limber chest
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
destruction site
منطقه تخریب مهمات محل تخریب
dump
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
pallets
چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
pallet
چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
unexploded
عمل نکرده مهمات عمل نکرده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com