English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (16 milliseconds)
English Persian
system engineering مهندسی سیستم
Search result with all words
ices System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
kinematics فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
stop [Engineering] توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
end stop [Engineering] توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
Other Matches
to react to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
to respond to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
engineers قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineered قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineer قسمت مهندسی رسته مهندسی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
desk accessory در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
bifuel propulsion سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
native کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
chcp در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
download فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
ES IS سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demands نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
tar سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
standbys سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
automatic levelling سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
three phase four wire system سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
standby سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
building block principle طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
mttf متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failures بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failure بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
warm boot شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
expansion card کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slice مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
open 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
system flowchart نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
mastered ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
compatibility پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
shell نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
conversion تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
system's design مدل سیستم طرزساخت سیستم
conversions تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
power system سیستم قدرت سیستم انرژی
crossover تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
drainage system سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
engineer's scale خط کش مهندسی
architecht's scale خط کش مهندسی
slide rules خط کش مهندسی
slide rule خط کش مهندسی
sliding rule خط کش مهندسی
engineering مهندسی
engineered مهندسی
engineers مهندسی
engineer مهندسی
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
oases یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
buddy system سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
delayed opening سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
fuel engineering مهندسی سوخت
genetic engineering مهندسی ژنتیک
electric engineering مهندسی برق
division engineer مهندسی لشگر
architecht's scale خط کش مقیاس مهندسی
to come to a stop ایستادن [مهندسی]
abrasive cutting برش [مهندسی]
engineering surveys مطالعات مهندسی
engineering steel فولاد مهندسی
engineering office دفتر مهندسی
hydrulic engineering مهندسی هیدرولیک
sapper قسمت مهندسی
engineering material مصالح مهندسی
engineering economics اقتصاد مهندسی
sappers قسمت مهندسی
theodo;ite دوربین مهندسی
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
engineer division قسمت مهندسی
engineer battalion گردان مهندسی
illuminating engineering مهندسی روشنایی
gas engineering مهندسی گاز
engineered مهندسی کردن
sanitary engineering مهندسی بهداشت
structural engineering مهندسی محاسب
radio engineering مهندسی رادیو
radar engineering مهندسی رادار
social engineering مهندسی اجتماعی
quality engineering مهندسی کیفیت
engineers مهندسی کردن
civil engineering مهندسی ساختمان
municipal engineering مهندسی شهرسازی
knowledge engineer مهندسی دانش
mechanical engineering مهندسی مکانیک
computer engineering مهندسی کامپیوتر
metallurgical engineering مهندسی متالوژی
combat engineer مهندسی رزمی
knowledge engineer مهندسی اگاهی
knowledge engineering مهندسی معلومات
lighting engineering مهندسی روشنایی
chemical engineering مهندسی شیمی
engineer مهندسی کردن
communication engineering مهندسی مخابرات
bios توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
paching central سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
description بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
descriptions بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
genetic engineering مهندسی زاد شناختی
precision engineering مهندسی ابزار دقیق
capacitor خازن [فیزیک] [مهندسی]
superconductor ابررسانا [فیزیک] [مهندسی]
cutting wire سیم برش [مهندسی]
to turn up [collar] به بالا کج کردن [مهندسی]
rectifier یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
theodolites زاویه سنج مهندسی
catch [latch] دندانه [چفت] [مهندسی]
division engineer یکان مهندسی لشگر
software engineering مهندسی نرم افزار
abrasive cutting اره کاری [مهندسی]
diode دیود [فیزیک] [مهندسی]
to tilt up به بالا کج کردن [مهندسی]
to hinge up به بالا کج کردن [مهندسی]
to fold up به بالا کج کردن [مهندسی]
rectifier دیود [فیزیک] [مهندسی]
pioneer unit یگان مهندسی رزمی
self-aligning <adj.> خود تنظیمگر [مهندسی]
highway engineering مهندسی جاده سازی
high frequency engineering مهندسی فرکانس بالا
civil engineering مهندسی راه و ساختمان
official calibration واسنجی رسمی [مهندسی]
human factors engineering مهندسی عوامل انسانی
telephone engineering تکنیک یا مهندسی تلفن
light current engineering مهندسی جریان ضعیف
low voltage engineering مهندسی فشار ضعیف
tin snips قیچی اهن بر مهندسی
diode یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
tunnel diode مهندسی دیود تانل
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
gas cutting برشکاری گازی [مهندسی]
theodolite زاویه سنج مهندسی
flame cutting جوش بری [مهندسی]
to come to a stop از کار افتادن [مهندسی]
to come to a stop متوقف شدن [مهندسی]
to zeroize صفر کردن [مهندسی]
parallax error خطای پارالاکس [مهندسی]
to zeroise [British E] صفر کردن [مهندسی]
BAT file extension مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
piggybacks سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
computerization عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
inertial navigation سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
piggyback سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
bomb sighting system سیستم نشانه روی بمب سیستم هدف گیری بمب
notch دستگیره [دندانه] [چفت] [مهندسی]
engineering drawing طراحی و نقشه کشی مهندسی
uprating بهبود میزان کارائی [مهندسی]
high frequency electrical engineering مهندسی برق فرکانس بالا
Internet مهندسی و مدیریت اینترنت است
railroad engineering مهندسی یا تکنیک راه اهن
high tension engineering مهندسی فشار قوی الکتریکی
power pack باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
accumulator باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
adjustable stop توقف قابل تنظیم [مهندسی]
IAB مهندسی و مدیریت اینترنت است
Barlow's wheel چرخ بارلو [مهندسی برق]
lift [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
mechanical equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
static equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com