English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (2 milliseconds)
English Persian
municipal engineering مهندسی شهرسازی
Other Matches
municipal engineering شهرسازی
town planning شهرسازی
urbanism شهرسازی
civil engineer مهندس شهرسازی
civil engineers مهندس شهرسازی
to react to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
to respond to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
engineered قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineer قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineers قسمت مهندسی رسته مهندسی
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
engineered مهندسی
architecht's scale خط کش مهندسی
engineering مهندسی
slide rules خط کش مهندسی
slide rule خط کش مهندسی
engineer's scale خط کش مهندسی
engineer مهندسی
sliding rule خط کش مهندسی
engineers مهندسی
engineer division قسمت مهندسی
fuel engineering مهندسی سوخت
engineering economics اقتصاد مهندسی
engineering steel فولاد مهندسی
engineering material مصالح مهندسی
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
engineering surveys مطالعات مهندسی
engineering office دفتر مهندسی
hydrulic engineering مهندسی هیدرولیک
system engineering مهندسی سیستم
structural engineering مهندسی محاسب
sanitary engineering مهندسی بهداشت
radio engineering مهندسی رادیو
radar engineering مهندسی رادار
quality engineering مهندسی کیفیت
metallurgical engineering مهندسی متالوژی
mechanical engineering مهندسی مکانیک
lighting engineering مهندسی روشنایی
genetic engineering مهندسی ژنتیک
knowledge engineer مهندسی دانش
knowledge engineer مهندسی اگاهی
illuminating engineering مهندسی روشنایی
theodo;ite دوربین مهندسی
engineer battalion گردان مهندسی
engineer مهندسی کردن
architecht's scale خط کش مقیاس مهندسی
abrasive cutting برش [مهندسی]
social engineering مهندسی اجتماعی
sappers قسمت مهندسی
sapper قسمت مهندسی
to come to a stop ایستادن [مهندسی]
knowledge engineering مهندسی معلومات
civil engineering مهندسی ساختمان
engineers مهندسی کردن
engineered مهندسی کردن
chemical engineering مهندسی شیمی
gas engineering مهندسی گاز
division engineer مهندسی لشگر
electric engineering مهندسی برق
communication engineering مهندسی مخابرات
combat engineer مهندسی رزمی
computer engineering مهندسی کامپیوتر
to zeroize صفر کردن [مهندسی]
parallax error خطای پارالاکس [مهندسی]
to turn up [collar] به بالا کج کردن [مهندسی]
to tilt up به بالا کج کردن [مهندسی]
to hinge up به بالا کج کردن [مهندسی]
to fold up به بالا کج کردن [مهندسی]
cutting wire سیم برش [مهندسی]
genetic engineering مهندسی زاد شناختی
official calibration واسنجی رسمی [مهندسی]
catch [latch] دندانه [چفت] [مهندسی]
to come to a stop از کار افتادن [مهندسی]
to zeroise [British E] صفر کردن [مهندسی]
to come to a stop متوقف شدن [مهندسی]
self-aligning <adj.> خود تنظیمگر [مهندسی]
capacitor خازن [فیزیک] [مهندسی]
gas cutting برشکاری گازی [مهندسی]
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
rectifier یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
civil engineering مهندسی راه و ساختمان
high frequency engineering مهندسی فرکانس بالا
highway engineering مهندسی جاده سازی
human factors engineering مهندسی عوامل انسانی
flame cutting جوش بری [مهندسی]
rectifier دیود [فیزیک] [مهندسی]
diode دیود [فیزیک] [مهندسی]
abrasive cutting اره کاری [مهندسی]
theodolites زاویه سنج مهندسی
diode یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
theodolite زاویه سنج مهندسی
division engineer یکان مهندسی لشگر
light current engineering مهندسی جریان ضعیف
low voltage engineering مهندسی فشار ضعیف
precision engineering مهندسی ابزار دقیق
pioneer unit یگان مهندسی رزمی
software engineering مهندسی نرم افزار
superconductor ابررسانا [فیزیک] [مهندسی]
telephone engineering تکنیک یا مهندسی تلفن
tin snips قیچی اهن بر مهندسی
tunnel diode مهندسی دیود تانل
electrical outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
lift [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
point [wall socket] [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
socket [wall socket] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power point [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
output [of a circuit or device] خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
power outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
diode دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
rectifier دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
mechanical equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
static equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
mechanical equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
static equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
electrical circuit مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
oil level indicator نشانگر سطح روغن [مهندسی]
Parts-per notation بخش در یکای سنجش [مهندسی]
convenience outlet [American] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
uprating بهبود میزان کارائی [مهندسی]
high frequency electrical engineering مهندسی برق فرکانس بالا
receptacle پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power pack باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
Barlow's wheel چرخ بارلو [مهندسی برق]
accumulator باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
railroad engineering مهندسی یا تکنیک راه اهن
notch دستگیره [دندانه] [چفت] [مهندسی]
adjustable stop توقف قابل تنظیم [مهندسی]
cutting press پرس قطع کننده [مهندسی]
engineering drawing طراحی و نقشه کشی مهندسی
high tension engineering مهندسی فشار قوی الکتریکی
IAB مهندسی و مدیریت اینترنت است
Internet مهندسی و مدیریت اینترنت است
to plug متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
globe valve شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
to start up something دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
to put something into operation دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
faulty connection رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
globe valve شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
automotive engineering تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
charge carrier حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
cae Engineering ComputerAided مهندسی توسط کامپیوتر
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
theodolites دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
deep discharge تخلیه الکتریکی عمیق [مهندسی برق یا الکترونیک]
theodolite دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
dimensionless quantity کمیت بدون بعد [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
to tap ولتاژ مشخص کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
upgrading به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
guarded output خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
to tap وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
ices System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
stressing یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
default تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default value تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
stress یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
default setting تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
set value تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default setting تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default value تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
to tap با پایانه در وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
set value تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
fits units with ... connection مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
fortran یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
stop [Engineering] توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
end stop [Engineering] توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
macdraw معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
kinematics فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
fields مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fielded مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
to anneal سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
international ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
0.02 mm - Point-zero-two millimeters [American E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
0.02 mm - Nought-point-nought-two millimetres [British E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
to block and bleed [valve] مسدود کردن و تخلیه کردن [دریچه] [مهندسی]
bionics مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
pioneer tools وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com