Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
high tension engineering
مهندسی فشار قوی الکتریکی
Other Matches
rectifier
دوقطبی الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
electrical circuit
مدار الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
diode
دوقطبی الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
deep discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[مهندسی برق یا الکترونیک]
low voltage engineering
مهندسی فشار ضعیف
voltage
فشار الکتریکی
voltages
فشار الکتریکی
electric tension
فشار الکتریکی
voltage stability
ثبات فشار الکتریکی
ignition voltage
فشار الکتریکی احتراق
voltage stabilization
تثبیت فشار الکتریکی
contact potential
فشار الکتریکی تماسی
voltage source
منبع فشار الکتریکی
constant voltage
فشار الکتریکی ثابت
voltage drop
افت فشار الکتریکی
instantaneous voltage
مقدار لحظهای فشار الکتریکی
internationals
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
contact electricity
فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
voltage swing
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
output voltage
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
to respond to something
واکنش نشان دادن به چیزی
[مهندسی برق]
[مهندسی ماشین آلات]
to react to something
واکنش نشان دادن به چیزی
[مهندسی برق]
[مهندسی ماشین آلات]
civil engineering works
بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
engineered
قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineer
قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineers
قسمت مهندسی رسته مهندسی
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
electrostatic
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
cabin pressure
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
دارای فشار یکسان خط هم فشار
electrical and otherwise
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
low head plant
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
gas electric generating set
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
engineer
مهندسی
engineers
مهندسی
architecht's scale
خط کش مهندسی
slide rules
خط کش مهندسی
engineering
مهندسی
sliding rule
خط کش مهندسی
engineered
مهندسی
slide rule
خط کش مهندسی
engineer's scale
خط کش مهندسی
division engineer
مهندسی لشگر
social engineering
مهندسی اجتماعی
radio engineering
مهندسی رادیو
radar engineering
مهندسی رادار
sapper
قسمت مهندسی
combat engineer
مهندسی رزمی
municipal engineering
مهندسی شهرسازی
sanitary engineering
مهندسی بهداشت
abrasive cutting
برش
[مهندسی]
sappers
قسمت مهندسی
metallurgical engineering
مهندسی متالوژی
quality engineering
مهندسی کیفیت
computer engineering
مهندسی کامپیوتر
communication engineering
مهندسی مخابرات
mechanical engineering
مهندسی مکانیک
illuminating engineering
مهندسی روشنایی
system engineering
مهندسی سیستم
engineering economics
اقتصاد مهندسی
engineering material
مصالح مهندسی
engineering steel
فولاد مهندسی
engineering surveys
مطالعات مهندسی
knowledge engineer
مهندسی دانش
genetic engineering
مهندسی ژنتیک
knowledge engineer
مهندسی اگاهی
engineering office
دفتر مهندسی
theodo;ite
دوربین مهندسی
fuel engineering
مهندسی سوخت
to come to a stop
ایستادن
[مهندسی]
gas engineering
مهندسی گاز
engineer's scale
خط کش محاسبه مهندسی
lighting engineering
مهندسی روشنایی
knowledge engineering
مهندسی معلومات
electric engineering
مهندسی برق
engineered
مهندسی کردن
civil engineering
مهندسی ساختمان
hydrulic engineering
مهندسی هیدرولیک
chemical engineering
مهندسی شیمی
engineer
مهندسی کردن
architecht's scale
خط کش مقیاس مهندسی
structural engineering
مهندسی محاسب
engineer battalion
گردان مهندسی
engineer division
قسمت مهندسی
engineers
مهندسی کردن
low voltage distribution system
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
to come to a stop
متوقف شدن
[مهندسی]
to zeroise
[British E]
صفر کردن
[مهندسی]
to zeroize
صفر کردن
[مهندسی]
official calibration
واسنجی رسمی
[مهندسی]
to come to a stop
از کار افتادن
[مهندسی]
light current engineering
مهندسی جریان ضعیف
software engineering
مهندسی نرم افزار
to fold up
به بالا کج کردن
[مهندسی]
to hinge up
به بالا کج کردن
[مهندسی]
self-aligning
<adj.>
خود تنظیمگر
[مهندسی]
to tilt up
به بالا کج کردن
[مهندسی]
to turn up
[collar]
به بالا کج کردن
[مهندسی]
abrasive cutting
اره کاری
[مهندسی]
tunnel diode
مهندسی دیود تانل
highway engineering
مهندسی جاده سازی
human factors engineering
مهندسی عوامل انسانی
rectifier
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
cutting wire
سیم برش
[مهندسی]
capacitor
خازن
[فیزیک]
[مهندسی]
civil engineering
مهندسی راه و ساختمان
rectifier
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
telephone engineering
تکنیک یا مهندسی تلفن
flame cutting
جوش بری
[مهندسی]
gas cutting
برشکاری گازی
[مهندسی]
genetic engineering
مهندسی زاد شناختی
gear cutting
دنده تراشی
[مهندسی]
high frequency engineering
مهندسی فرکانس بالا
tin snips
قیچی اهن بر مهندسی
diode
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
precision engineering
مهندسی ابزار دقیق
parallax error
خطای پارالاکس
[مهندسی]
theodolites
زاویه سنج مهندسی
theodolite
زاویه سنج مهندسی
pioneer unit
یگان مهندسی رزمی
superconductor
ابررسانا
[فیزیک]
[مهندسی]
catch
[latch]
دندانه
[چفت]
[مهندسی]
diode
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
division engineer
یکان مهندسی لشگر
delivery
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
capacity
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
delivery
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
delivery
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
Barlow's wheel
چرخ بارلو
[مهندسی برق]
lift
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
capacity
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
lift
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
lift
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
discharge rate
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
oil level indicator
نشانگر سطح روغن
[مهندسی]
capacity
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
railroad engineering
مهندسی یا تکنیک راه اهن
discharge rate
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
discharge rate
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
IAB
مهندسی و مدیریت اینترنت است
mechanical equilibrium
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
static equilibrium
تعادل استاتیک
[فیزیک]
[مهندسی]
notch
دستگیره
[دندانه]
[چفت]
[مهندسی]
mechanical equilibrium
تعادل استاتیک
[فیزیک]
[مهندسی]
uprating
بهبود میزان کارائی
[مهندسی]
convenience outlet
[American]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
static equilibrium
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
cutting press
پرس قطع کننده
[مهندسی]
adjustable stop
توقف قابل تنظیم
[مهندسی]
Parts-per notation
بخش در یکای سنجش
[مهندسی]
engineering drawing
طراحی و نقشه کشی مهندسی
outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
Internet
مهندسی و مدیریت اینترنت است
output
[of a circuit or device]
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
accumulator
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
high frequency electrical engineering
مهندسی برق فرکانس بالا
power pack
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
socket
[wall socket]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
point
[wall socket]
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power point
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
solar cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
globe valve
شیر سوپاپی
[صنعت]
[تکنولوژی ]
[مهندسی]
charge carrier
حامل بار
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
globe valve
شیر بشقابی
[صنعت]
[تکنولوژی ]
[مهندسی]
photovoltaic cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
to plug
متصل کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
cae
Engineering ComputerAided مهندسی توسط کامپیوتر
automotive engineering
تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
faulty connection
رابطه اشتباه
[الکترونیک مهندسی برق]
to put something into operation
دستگاهی
[کارخانه ای]
را راه انداختن
[مهندسی]
to start up something
دستگاهی
[کارخانه ای]
را راه انداختن
[مهندسی]
to tap
وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
upgrading
به روز رسانی
[معاوضه قسمتهای قدیمی]
[مهندسی]
to tap
ولتاژ مشخص کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
dimensionless quantity
کمیت بدون بعد
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
theodolite
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
theodolites
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
guarded output
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
stresses
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stress
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com