English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
English Persian
computer engineering مهندسی کامپیوتر
Search result with all words
field مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fielded مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fields مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
cae Engineering ComputerAided مهندسی توسط کامپیوتر
kinematics فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
Other Matches
to react to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
to respond to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
engineered قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineers قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineer قسمت مهندسی رسته مهندسی
minicomputer کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
upload 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
mini کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
remotest نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
slaving کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
assembler اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
slaves کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaved کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
literate قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
load module یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
downward توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
downsize انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
processor استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
interfacing سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
host computer کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computers کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
identification حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
identification تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
CTR کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
preprocessor کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
naive user شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
output 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
outputs 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
reset key کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
layer استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layers استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
infra red link سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
computing مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
number cruncher کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی
special purpose computer کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
applebus امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
voice grade channel ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
automonitor ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
computer memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main store حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
primary memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
three address computer کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
processor پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
remote سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
bootstrap مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
RPC روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
engineers مهندسی
engineering مهندسی
engineer's scale خط کش مهندسی
engineered مهندسی
slide rules خط کش مهندسی
slide rule خط کش مهندسی
architecht's scale خط کش مهندسی
sliding rule خط کش مهندسی
engineer مهندسی
stored program computer کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده
communication engineering مهندسی مخابرات
structural engineering مهندسی محاسب
social engineering مهندسی اجتماعی
system engineering مهندسی سیستم
engineering material مصالح مهندسی
theodo;ite دوربین مهندسی
sapper قسمت مهندسی
to come to a stop ایستادن [مهندسی]
sappers قسمت مهندسی
genetic engineering مهندسی ژنتیک
engineers مهندسی کردن
abrasive cutting برش [مهندسی]
electric engineering مهندسی برق
architecht's scale خط کش مقیاس مهندسی
chemical engineering مهندسی شیمی
engineered مهندسی کردن
metallurgical engineering مهندسی متالوژی
engineer مهندسی کردن
knowledge engineer مهندسی دانش
mechanical engineering مهندسی مکانیک
lighting engineering مهندسی روشنایی
municipal engineering مهندسی شهرسازی
quality engineering مهندسی کیفیت
radar engineering مهندسی رادار
hydrulic engineering مهندسی هیدرولیک
combat engineer مهندسی رزمی
division engineer مهندسی لشگر
illuminating engineering مهندسی روشنایی
sanitary engineering مهندسی بهداشت
radio engineering مهندسی رادیو
knowledge engineer مهندسی اگاهی
knowledge engineering مهندسی معلومات
engineer battalion گردان مهندسی
engineering surveys مطالعات مهندسی
gas engineering مهندسی گاز
engineer division قسمت مهندسی
fuel engineering مهندسی سوخت
engineering economics اقتصاد مهندسی
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
civil engineering مهندسی ساختمان
engineering steel فولاد مهندسی
engineering office دفتر مهندسی
RAM [random access memory] رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
Random-access memory رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
remote روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remoter روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remotest روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
pioneer unit یگان مهندسی رزمی
superconductor ابررسانا [فیزیک] [مهندسی]
telephone engineering تکنیک یا مهندسی تلفن
abrasive cutting اره کاری [مهندسی]
to turn up [collar] به بالا کج کردن [مهندسی]
to tilt up به بالا کج کردن [مهندسی]
to hinge up به بالا کج کردن [مهندسی]
to fold up به بالا کج کردن [مهندسی]
highway engineering مهندسی جاده سازی
self-aligning <adj.> خود تنظیمگر [مهندسی]
light current engineering مهندسی جریان ضعیف
parallax error خطای پارالاکس [مهندسی]
official calibration واسنجی رسمی [مهندسی]
civil engineering مهندسی راه و ساختمان
low voltage engineering مهندسی فشار ضعیف
flame cutting جوش بری [مهندسی]
to zeroise [British E] صفر کردن [مهندسی]
gas cutting برشکاری گازی [مهندسی]
to zeroize صفر کردن [مهندسی]
division engineer یکان مهندسی لشگر
precision engineering مهندسی ابزار دقیق
catch [latch] دندانه [چفت] [مهندسی]
tunnel diode مهندسی دیود تانل
to come to a stop از کار افتادن [مهندسی]
to come to a stop متوقف شدن [مهندسی]
diode یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
diode دیود [فیزیک] [مهندسی]
rectifier یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
cutting wire سیم برش [مهندسی]
genetic engineering مهندسی زاد شناختی
tin snips قیچی اهن بر مهندسی
theodolite زاویه سنج مهندسی
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
theodolites زاویه سنج مهندسی
rectifier دیود [فیزیک] [مهندسی]
capacitor خازن [فیزیک] [مهندسی]
software engineering مهندسی نرم افزار
human factors engineering مهندسی عوامل انسانی
high frequency engineering مهندسی فرکانس بالا
IBM اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
level two cache حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
NIC تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
pens نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penning نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
electrical circuit مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
cutting press پرس قطع کننده [مهندسی]
notch دستگیره [دندانه] [چفت] [مهندسی]
adjustable stop توقف قابل تنظیم [مهندسی]
mechanical equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
Barlow's wheel چرخ بارلو [مهندسی برق]
power pack باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
accumulator باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
rectifier دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
railroad engineering مهندسی یا تکنیک راه اهن
Parts-per notation بخش در یکای سنجش [مهندسی]
diode دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
static equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
mechanical equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
static equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
IAB مهندسی و مدیریت اینترنت است
discharge rate [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
high tension engineering مهندسی فشار قوی الکتریکی
oil level indicator نشانگر سطح روغن [مهندسی]
high frequency electrical engineering مهندسی برق فرکانس بالا
Internet مهندسی و مدیریت اینترنت است
socket [wall socket] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power point [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
point [wall socket] [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
convenience outlet [American] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
lift [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
engineering drawing طراحی و نقشه کشی مهندسی
discharge rate [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
uprating بهبود میزان کارائی [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com