Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (9 milliseconds)
English
Persian
telecommunication engineer
مهندس ارتباطات
Other Matches
flight engineer
مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
voice grade channel
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
resident engineer
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
engineer
مهندس
engineer in chief
سر مهندس
engineers
مهندس
engineered
مهندس
electric engineer
مهندس برق
design engineer
مهندس طراح
electronic engineer
مهندس الکترونیک
computer engineer
مهندس کامپیوتر
engineer battalion
گردان مهندس
communication engineer
مهندس مخابرات
consulting engineer
مهندس مشاور
baccalaureate
لیسانسیه یا مهندس
automotive engineer
مهندس مکانیک
civil engineer
مهندس ساختمان
civil engineer
مهندس شهرسازی
civil engineers
مهندس ساختمان
civil engineers
مهندس شهرسازی
bachelor
لیسانسیه مهندس
bachelors
لیسانسیه مهندس
field engineer
مهندس پایکار
first engineer
مهندس اول
rolling mill engineer
مهندس نوردکاری
town planner
مهندس شهرساز
specialist engineering
مهندس متخصص
structual engineering
مهندس ساختمانی
structual engineering
مهندس سازهای
supervisor engineer
مهندس نافر
system engineer
مهندس سیستم
systems engineer
مهندس سیستم
road engineer
مهندس راه
flight engineer
مهندس پرواز
mechanical engineer
مهندس مکانیک
metallogical engineer
مهندس متالوژی
production engineer
مهندس تولید
pioneers
مهندس حفار
engineer
افسر مهندس
pioneered
مهندس استحکامات
engineered
افسر مهندس
engineers
افسر مهندس
pioneered
مهندس حفار
architect
مهندس معمار
pioneer
مهندس استحکامات
pioneer
مهندس حفار
pioneers
مهندس استحکامات
architects
مهندس معمار
communications
ارتباطات
telecommunication
ارتباطات
communication
ارتباطات
comms
ارتباطات
customer engineer
مهندس سخت افزاز
road engineer
مهندس جاده سازی
software engineer
مهندس نرم افزار
railway engineer
مهندس راه اهن
applied economics engineer
مهندس اقتصاد صنعتی
customer engineer
مهندس سخت افزار
field engineer
مهندس پای کار
software engineering
مهندس نرم افزار
civil engineers
مهندس راه و ساختمان
civil engineers
مهندس راه وساختمان
we are in need of two engineer
ما بدو تن مهندس نیازمندنیستیم
civil engineer
مهندس راه و ساختمان
civil engineer
مهندس راه وساختمان
agency of communications
شعبه ارتباطات
electrical communications
ارتباطات الکترونیکی
communications program
برنامه ارتباطات
communications protocol
پروتکل ارتباطات
comunications parameters
پارامترهای ارتباطات
voice communications
ارتباطات صوتی
digital communications
ارتباطات دیجیتالی
communication
ارتباطات مواصلات
telecommunications
ارتباطات از دور
communication chief
رئیس ارتباطات
telecommunication network
پبکه ارتباطات
avionics
ارتباطات هوایی
avionics
ارتباطات فضایی
telecommunication technique
تکنیک ارتباطات
signal communications
ارتباطات مخابراتی
telecommunication tower
برج ارتباطات
telecommunication traffic
ترافیک ارتباطات
communication theory
نظریه ارتباطات
optical communications
ارتباطات نوری
telecommunication installation
تاسیسات ارتباطات
communications
خطوط مواصلاتی ارتباطات
telecommunications
ارتباطات راه دور
logic
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
telecommunication
ارتباطات از راه دور
main center office
مرکز اصلی ارتباطات
data communications processor
پردازنده ارتباطات داده ها
data communications equipment
تجهیزات ارتباطات داده ها
data communication system
سیستم ارتباطات داده
binary synchronous communication
ارتباطات همزمان دودویی
communications controller
کنترل کننده ارتباطات
He works as engineer.
او
[مرد]
به عنوان مهندس کار می کند.
Several engineeres were removed from office.
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
pioneered
پیش قدم سرباز مهندس حفار
pioneer
پیش قدم سرباز مهندس حفار
pioneers
پیش قدم سرباز مهندس حفار
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
telecommunications specialist
متخصص ارتباطات راه دور
dce
CommunicationsEquipment Dataتجهیزات ارتباطات داده
telemedicine
استفاده از ارتباطات راه دور
tcam
TelecommunicationsAccessروش دستیابی ارتباطات دورethod
logical
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
adccp
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده
telecommunications access method
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
combined communication board
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
We are living in the age of mass communication.
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
tariff
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariffs
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
advanced
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
microcomputer
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
basic telecommunications access method
روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
micros
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
micro
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
service
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
serviced
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
ack
علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
framework
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
frameworks
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
EDAC
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
fcc
CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات
office of the future
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
Ergonomics
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
transborder
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
charts
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
Manchester coding
روش کدگذاری داده و سیگنالهای زمانی که در ارتباطات به کار می رود
charting
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
btam
BasicTelecommunicationsAccess روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی ethod
integral controller
واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
chart
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
pacts
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
pact
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
ccitt v.
در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
basic
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
teleinformatic services
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
basics
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
bytes
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
architecture
فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
down line processor
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
byte
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
point
نقط های در تخته مدار یا در نرم افزار که به مهندس امکان بررسی سیگنال یا داده را میدهد
coalition
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalitions
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
cluster
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
clusters
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
multimedia
قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
sna
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
internal telecommunications unions
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
dual
حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
db/dc
DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده
MMX
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
data scope
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
systems network architecture
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
regenerator
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
Intel
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
aux
در DOS اختصار پورت یادرگاه کمکی است که پورت ارتباطات را در DOS به عنوان پیش فرض استفاده میکند
framing
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
collision detection
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
paching central
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
carrier
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
rs c
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com