English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
structual engineering مهندس ساختمانی
Search result with all words
resident engineer مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
Other Matches
flight engineer مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
engineered مهندس
engineers مهندس
engineer مهندس
engineer in chief سر مهندس
town planner مهندس شهرساز
telecommunication engineer مهندس ارتباطات
systems engineer مهندس سیستم
automotive engineer مهندس مکانیک
civil engineers مهندس ساختمان
civil engineers مهندس شهرسازی
bachelor لیسانسیه مهندس
bachelors لیسانسیه مهندس
baccalaureate لیسانسیه یا مهندس
system engineer مهندس سیستم
supervisor engineer مهندس نافر
first engineer مهندس اول
field engineer مهندس پایکار
mechanical engineer مهندس مکانیک
engineer battalion گردان مهندس
metallogical engineer مهندس متالوژی
electronic engineer مهندس الکترونیک
electric engineer مهندس برق
production engineer مهندس تولید
design engineer مهندس طراح
road engineer مهندس راه
rolling mill engineer مهندس نوردکاری
consulting engineer مهندس مشاور
specialist engineering مهندس متخصص
computer engineer مهندس کامپیوتر
communication engineer مهندس مخابرات
structual engineering مهندس سازهای
flight engineer مهندس پرواز
civil engineer مهندس شهرسازی
architect مهندس معمار
pioneered مهندس حفار
pioneer مهندس استحکامات
pioneer مهندس حفار
architects مهندس معمار
engineered افسر مهندس
engineers افسر مهندس
pioneered مهندس استحکامات
engineer افسر مهندس
pioneers مهندس حفار
civil engineer مهندس ساختمان
pioneers مهندس استحکامات
we are in need of two engineer ما بدو تن مهندس نیازمندنیستیم
applied economics engineer مهندس اقتصاد صنعتی
software engineer مهندس نرم افزار
software engineering مهندس نرم افزار
customer engineer مهندس سخت افزار
civil engineers مهندس راه وساختمان
road engineer مهندس جاده سازی
customer engineer مهندس سخت افزاز
civil engineers مهندس راه و ساختمان
railway engineer مهندس راه اهن
civil engineer مهندس راه و ساختمان
civil engineer مهندس راه وساختمان
field engineer مهندس پای کار
pioneered پیش قدم سرباز مهندس حفار
pioneer پیش قدم سرباز مهندس حفار
Several engineeres were removed from office. چندین مهندس از کار بر کنار شدند
He works as engineer. او [مرد] به عنوان مهندس کار می کند.
pioneers پیش قدم سرباز مهندس حفار
service توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
serviced توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
structurally ساختمانی
constructional ساختمانی
structural ساختمانی
building line بر ساختمانی
organic ساختمانی
Construction works . عملیات ساختمانی
structrual stability استحکام ساختمانی
monumentality عظمت ساختمانی
structural draftsman نقشه کش ساختمانی
structural drawing نقشه ساختمانی
structural factor ضریب ساختمانی
structural joints درزهای ساختمانی
structural member عضو ساختمانی
structural steel فولاد ساختمانی
structural timber الوار ساختمانی
structural crack ترک ساختمانی
structural concrete بتن ساختمانی
site building زمین ساختمانی
to found a building ساختمانی بینادکردن
structrual stability ثبات ساختمانی
structrual steelwork فولاد ساختمانی
grillage شبکه ساختمانی
basic unit assembly group گروه ساختمانی
building site کارگاه ساختمانی
construction joints درزهای ساختمانی
constructive مفید ساختمانی
contractors plant ماشینهای ساختمانی
timber چوب ساختمانی
members جزء ساختمانی
member جزء ساختمانی
sites زمین ساختمانی
sites کارگاه ساختمانی
building sites کارگاه ساختمانی
site office دفتر ساختمانی
contractors yard واحد ساختمانی
basic construction unit واحد ساختمانی
ashler سنگ ساختمانی
building limes اهک ساختمانی
building material مصالح ساختمانی
artificial stone سنگ ساختمانی
building operations عملیات ساختمانی
building unit واحد ساختمانی
building work کار ساختمانی
sited زمین ساختمانی
sited کارگاه ساختمانی
site زمین ساختمانی
ashlar سنگ ساختمانی
construction joint درز ساختمانی
component جزء ساختمانی
components جزء ساختمانی
site کارگاه ساختمانی
intelligent building [ساختمانی با سرویس هوشمند]
ashlar سنگ ساختمانی تراشیده
to pull down a building خراب کردن ساختمانی
structural transformation تغییر شکل ساختمانی
public works کارهای ساختمانی همگانی
to tear down a building خراب کردن ساختمانی
to demolish a building خراب کردن ساختمانی
module مدلهای نمونه ساختمانی
modules مدلهای نمونه ساختمانی
fabrique [ساختمانی در محوطه باغ]
to tear down a building متلاشی کردن ساختمانی
to pull down a building متلاشی کردن ساختمانی
to demolish a building متلاشی کردن ساختمانی
refractory ماده ساختمانی نسوز
corbeling پیش امدگی ساختمانی
material storage area انبار مصالح ساختمانی
material testing laboratory ازمایشگاه مصالح ساختمانی
light weight unit واحد ساختمانی سبک
steel fabric بافت فولاد ساختمانی
constitutive تشکیل دهنده ساختمانی
construction cost index شاخص هزینه ساختمانی
corbelling پیش امدگی ساختمانی
sidewalk superintendent نافر عملیات ساختمانی
sheer plan نقشه ساختمانی ناو
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
masonry lining پوشش با مصالح ساختمانی
masonery مصالح ساختمانی سنگتراشی
building machinery ماشین الات ساختمانی
structural steel sheet ورق فولاد ساختمانی
structural analysis محاسبات طرح ساختمانی
home wiring سیم کشی ساختمانی
building craftsman کارگر ماهر ساختمانی
structural design طرح و محاسبات ساختمانی
To make a forcible entry into a building. بزور وارد ساختمانی شدن
bombproof ساختمانی که پناه بمب باشد
structural steel تیر فولاد یا اهن ساختمانی
piers پایه نصب ستونهای ساختمانی
pier mount پایه نصب ستونهای ساختمانی
building unit جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
pier پایه نصب ستونهای ساختمانی
structual constituent جزء تشکیل دهنده ساختمانی
anti drag wire اجزاء بست کاری ساختمانی
studding مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
modular design مدل ساختمانی پیش ساخته
erection crane جراثقال برای کارهای ساختمانی
point نقط های در تخته مدار یا در نرم افزار که به مهندس امکان بررسی سیگنال یا داده را میدهد
physiologic وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
homomorphy شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
factories ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
embryonic membrane ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
nut structure ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
factory ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
physiological وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
to plan a building نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
hauls فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul road راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
dolmen ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
to burgle [British E] / burglarize [American E] a building. با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
masonary مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
to break into a building با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
ashlering [مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
interlacing arches طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
dimension stone سنگ ساختمانی که به ابعاد معین بریده شده است
pin joint اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
beef up افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
heterology عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
earthquake factor مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
cellulose nitrate ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
free haul در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
bulb angle جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
operating bridge پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
polymer جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymers جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
gurantee period مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
bed drop or bod fall اختلاف سطح کف نهر دردوطرف ساختمانی که روی نهر ساخته میشود
offices اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
cross member عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com