Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (2 milliseconds)
English
Persian
backing material
مواد محافظ
Search result with all words
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
resist
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisted
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisting
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resists
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
optical
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
Other Matches
crash protected
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
guards
صفحه محافظ روکش محافظ
guard
صفحه محافظ روکش محافظ
guarding
صفحه محافظ روکش محافظ
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
ptomaine
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
durable material
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
screens
محافظ
shelterer
محافظ
protective
محافظ
guardians
محافظ
herder
محافظ
preserver
محافظ
screen
محافظ
screening, screenings
محافظ
preservatives
محافظ
preservative
محافظ
screened
محافظ
keepers
محافظ
keeper
محافظ
guards
محافظ
guarding
محافظ
guard
محافظ
guardian
محافظ
protective contact
کنتاکت محافظ
helmet
ماسک محافظ
line choking coil
پیچک محافظ
protective reactor
راکتانس محافظ
surveillant
محافظ بپا
line choking coil
پیچک محافظ خط
guards
محافظ گارد
heel cut
محافظ پاشنه پا
guarding
محافظ گارد
exposure suit
لباس محافظ
guard
محافظ گارد
goggles
عینک محافظ
parries
محافظ باش
helmets
ماسک محافظ
bulwark
دیواره محافظ
bulwarks
دیواره محافظ
frigate
ناو محافظ
protective cover
روکش محافظ
frigates
ناو محافظ
protect fuse
فیوز محافظ
vizard
نقاب محافظ
jet blast deflector
توری محافظ
protective clothing
روپوش محافظ
banch wall
دیواره محافظ
protective earthing
زمین محافظ
guard plank
تخته محافظ
sustentacular
نگهدارنده محافظ
light shield
محافظ نور
parrying
محافظ باش
parry
محافظ باش
parried
محافظ باش
protective switch
کلید محافظ
escort guard
گارد محافظ
keeper
[protector]
[presever]
نگاهدار
[محافظ ]
thoracopods
قفسه محافظ
cowling
روپوش محافظ
mouthguard
محافظ دندان
pod
پوسته محافظ
controlled atmosphere
گاز محافظ
shielded plate
صفحه محافظ
fender curbs
جدول محافظ
conservator
نگهدارنده محافظ
casings
لوله محافظ
casing
لوله محافظ
squirrel cage
قفسه محافظ
preservative coating
روکش محافظ
face guard
ماسک محافظ
pods
پوسته محافظ
soil saving dam
سد محافظ خاک
leathers
لباس چرمی محافظ
hoods
پوشش محافظ چیزی
shield
حفاظ پوشش محافظ
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
shields
حفاظ پوشش محافظ
hood
پوشش محافظ چیزی
packing
ماده محافظ کالاها.
protective layer
لایه یا روکش محافظ
protective gas welding
جوشکاری با گاز محافظ
coquille
محافظ دست شمشیرباز
glacis
حصاریا مانع محافظ
shell
عامل محافظ حفاظ
protective coat
لایه یا قشر محافظ
shelling
عامل محافظ حفاظ
protection hood
کلاهک یا روپوش محافظ
shells
عامل محافظ حفاظ
escort of the color
گارد محافظ پرچم
tutelary
دارای محافظ وحامی
bent
محافظ قالب بتن
radiator grille
شبکه محافظ رادیاتور
bibs
محافظ گلوی شمشیرباز
on guard
بحالت محافظ باش
facing
روکش محافظ دیوار
windshields
شیشه محافظ باد
windshield
شیشه محافظ باد
loricate
دارای پوسته محافظ
handshield
سپر محافظ جوشکاری
face mask
ماسک محافظ صورت
bracer
محافظ بازوی کمانگیر
chain case
جعبه محافظ زنجیر
fire curtain
پرده محافظ اتش
wardress
نگهبان و محافظ زن در زندان
sconce
پرده یاپوشش محافظ
facings
روکش محافظ دیوار
brazing atmosphere
گاز محافظ جوش
bib
محافظ گلوی شمشیرباز
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
concierges
پلیس محافظ درب ورودی
fault current protective switch
کلید محافظ جریان خطا
cable duct
لوله محافظ کابل برق
fault tension protective switch
کلید محافظ ولتاژ عیب
eave
[محافظ روی پشت بام]
anti skid chain
زنجیر محافظ در برابر لغزش
radiator shutter
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
dustcover
پوشش محافظ برای یک ماشین
enclosure
پوشش محافظ برای وسیلهای
escort ship
ناو محافظ کاروان دریایی
voltage surge protector
محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
scattershield
پوشش محافظ کلاچ و پدال
concierge
پلیس محافظ درب ورودی
enclosures
پوشش محافظ برای وسیلهای
channelling
لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
household troops
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
write protect notch
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
plastron
محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
case
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
cases
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
slips
محل توپگیر پشت محافظ میله
slipped
محل توپگیر پشت محافظ میله
radome
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
slip
محل توپگیر پشت محافظ میله
armguard
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
screen saver utility
برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
gas mixture shielded metal arc welding
جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
shells
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
shell
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shelling
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
conduits
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
conduit
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
surcharged wall
دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
fence
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
chimney-cricket
[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
periodontics
مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
foreign military sales
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
racked
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
universal receiver
گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
chest protector
لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
racks
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracks
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracked
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
burladero
دیوار چوبی محافظ هنگام تعقیب شدن گاوباز بوسیله گاو
snick
توپی که با لبه چوب ضربه خورده و به عقب به سمت محافظ میله می رود
racks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
totem poles
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
racked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
totem pole
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
rack
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
materials
مواد
material
مواد
supplies
مواد
provisions
مواد
narcotic drugs
مواد مخدر
assets
مواد لازم
operating supplies
مواد کمکی
cohesive material
مواد چسبا
petroleum
مواد نفتی
magnetic materials
مواد مغناطیسی
maintenance materials
مواد تعمیرات
muffling material
مواد میرایی
cohesive materials
مواد چسبنده
coherent materials
مواد چسبنده
natural products
مواد طبیعی
off the shelf
مواد در دسترس
fixed material
مواد پایدار
prints
مواد چاپی
printed
مواد چاپی
fission products
مواد اتمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com