English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
coagulase مواد منعقد کننده
Other Matches
concluder منعقد کننده
coagulant منعقد کننده
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
tightening material مواد اب بندی کننده
cleaner مواد پاک کننده
tightening material مواد عایق کننده
coagulase مواد دلمه یالخته کننده
oxydizing agents مواد اکسید کننده در رنگرزی و یا محیط
pyrotechnics مواد فشفشفهای فشفشه روشن کننده
saprophagous تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
screed شمشه جمع کننده مواد اضافی در سطح
fastness of bleaching ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
form utility در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
tamping بستن مواد مشتعل کننده به دور خرج کیپ کردن خرج
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
ptomaine مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
in session منعقد
concluded منعقد
conclude منعقد کردن
hold منعقد کردن
caseate منعقد شدن
concludes منعقد کردن
holds منعقد کردن
durable material مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate مواد فرانشت شده مواد مترشحه
conclude a contract منعقد کردن عقد
to hold an a دیوان منعقد کردن
enter into a contract منعقد کردن عقد
enter into an agreement قراردادی را منعقد کردن
to hold a session جلسه منعقد کردن
to hold a meeting جلسه منعقد کردن
take out an insurance policy قرارداد بیمه را منعقد کردن
thrombus خون منعقد شده در رگ لخته
simple contract عقد منعقد درسند عادی
to enter into an agreement پیمان یا قراردادی منعقد کردن
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
consular convention عهد نامهای که جهت مبادله کنسول بین دو کشور منعقد میشود
rio treaty پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
materials مواد
provisions مواد
supplies مواد
material مواد
warsaw treaty پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
inorganic materials مواد غیرالی
magnetic materials مواد مغناطیسی
oddments مواد گوناگون
sealing compound مواد ضد نشت
glacial drift مواد یخرفته
practice material مواد تمرینی
muffling material مواد میرایی
assets مواد لازم
narcotic drugs مواد مخدر
natural products مواد طبیعی
stocks مواد ذخیره
dissolved solids مواد محلول
nutrition مواد غذائی
raw materials مواد اولیه
raw materials مواد خام
prints مواد چاپی
accessory substances مواد فرعی
acetone bodies مواد استونی
printed مواد چاپی
print مواد چاپی
acaricide مواد کنه کش
printed matter مواد چاپی
coherent materials مواد چسبنده
cohesive materials مواد چسبنده
washing agent مواد شوینده
indirect materials مواد غیرمستقیم
off the shelf مواد در دسترس
organic compound مواد شیمیایی
organic compound مواد آلی
suspended load مواد غوطه ور
defense articles مواد پدافندی
materials management مدیریت مواد
materials requisition درخواست مواد
overburden مواد رویی
colorant مواد رنگی
materials transfer notes دستورانتقال مواد
organic materials مواد الی
operating supplies مواد کمکی
fixes مواد مخدره
fix مواد مخدره
testing of materials ازمایش مواد
materials handling جابجایی مواد
supplies officer مسئول مواد
material costs هزینههای مواد
miscellaneous provisions مواد متفرقه
cohesive material مواد چسبا
composite material مواد مرکب
maintenance materials مواد تعمیرات
direct material مواد مستقیم
lubricants مواد روغنی
explosives مواد سوزا
mineral مواد معدنی
cryptomaterial مواد رمز
lubricant مواد روغنی
substitute material مواد جانشینی
material balance موازنه مواد
material control کنترل مواد
protein مواد سفیدهای
explosive ordnance مواد منفجره
proteins مواد سفیدهای
jointing material مواد پرکننده
insulating compound مواد عایق
insulating material مواد عایق
radioactive material مواد رادیواکتیو
instructional material مواد اموزشی
instruction material مواد درسی
producer's goods مواد تولیدی
purview مواد اساسی
intromission مواد الحاقی
qualifying clauses مواد اصلاحی
joint sealing material مواد درزبندی
joint filling compound مواد درزبندی
joint filler مواد درزبندی
fine aggregate مواد ریز
alluvial deposit مواد رسوبی
active material مواد عامل
fission products مواد اتمی
medics مواد دارویی
raw material مواد خام
petroleum مواد نفتی
letter press مواد چاپی
excess stock مواد اضافی
balsamic materials مواد بلسانی
backing material مواد محافظ
fertile meterial مواد بارخیز
bill of materials فهرست مواد
fixed material مواد پایدار
bill of material فهرست مواد
fatigue of material فرسودگی مواد
feed stock مواد اولیه
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
supplies research تحقیق درخصوص مواد
fusion ترکیب مواد منفجره
offal مواد زائد لاشه
fusions ترکیب مواد منفجره
exhausted materials مواد تمام شده
consumable stores مواد فاسد شدنی
surface active agents مواد فعال در سطح
back up material مواد پشت بند
bin مخزن مواد اولیه
surfactants مواد فعال در سطح
provisions of a contract مواد قرار داد
provision room انبار مواد غذایی
pyrotechnics مواد اتش زنه
raw material stock موجودی مواد اولیه
hypes اعتیاد به مواد مخدره
supplies مواد وتجهیزات لازم
high explosive مواد منفجره قوی
ferriferous دارای مواد اهنی
raw stock موجودی مواد خام
fissionable material مواد شکافت پذیر
petrochemicals مواد شیمیایی نفتی
core نمونه مواد حفاری
tankage مواد زائد کشتارگاه
materials transfer notes برگه انتقال مواد
curds مواد معلقدر شیر
Adulterated foodstuff. مواد غذایی تقلبی
unadulterated بدون مواد خارجی
exudation پخش یا پرتاب مواد
quantity surveyors ارزیاب کمیت مواد
materials utilisation control کنترل بکارگیری مواد
quantity surveyor ارزیاب کمیت مواد
fine aggregate مواد دانه ریز
keying material مواد اصلی رمز
cores نمونه مواد حفاری
anti-moth مواد ضد بید فرش
herbicides مواد ضد رویش گیاه
neurodynamic substances مواد پویاساز اعصاب
petrolum chemicals مواد شیمیایی نفتی
medicals مواد دارویی و پزشکی
nonferrous بدون مواد اهنی
article بصورت مواد در اوردن
articles بصورت مواد در اوردن
animalization وجود مواد حیوانی
pyrotechnics مواد اتش بازی
materials returned note برگه مواد برگشتی
coagulation تجمع مواد در یک ناحیه
carpet materials مواد اولیه فرش
herbicide مواد ضد رویش گیاه
materials utilisation control کنترل مصرف مواد
drug trafficking قاچاق مواد مخدر
drug trafficker قاچاقچی مواد مخدر
staple food مواد غذائی ضروری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com