Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
cryogenic materials
مواد یا الیاژهایی که دردماهای بسیار پایین قابل استفاده اند
Other Matches
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
friendly front end
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
cryogenic memory
استفاده از خصوصیات هدایت مواد
archival quality
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
cryoelectronic storage
یک وسیله ذخیره شامل موادی که در دماهای بسیار پایین بعنوان هادیهای عالی عمل می کنند
learning curve
که استفاده از آن بسیار سخت باشد
inflammable substances
مواد قابل اشتعال
explosives
مواد قابل انفجار
inflammables
مواد قابل اشتعال
defect skipping
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
benzine
انواع مواد نفتی قابل اشتعال
rene alloys
الیاژهایی برای دماهای بالا
electroplat
قرار دادن یک فلز بر روی سطح مواد با استفاده ازالکترولیز
action architecture
[معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده]
automation
استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
presumable
قابل استنباط قابل استفاده
inlaid work
[نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
acid house
نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
cards
ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
card
ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
igniter
ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
y alloys
الیاژهایی از الومینیم که میتواند استقامت خود را تادمای 052 تا 033 درجه سانتیگراد حفظ کند
purposive
<adj.>
قابل استفاده
purposeful
<adj.>
قابل استفاده
purpose-built
<adj.>
قابل استفاده
proper
<adj.>
قابل استفاده
practicable
<adj.>
قابل استفاده
applicatory
<adj.>
قابل استفاده
usable
<adj.>
قابل استفاده
operational
قابل استفاده
functional
<adj.>
قابل استفاده
expedient
<adj.>
قابل استفاده
handy
[useful]
<adj.>
قابل استفاده
practicals
قابل استفاده
helpful
<adj.>
قابل استفاده
utile
[archaic]
[useful]
<adj.>
قابل استفاده
exploitable
قابل استفاده
valuable
<adj.>
قابل استفاده
beneficial
<adj.>
قابل استفاده
convenient
<adj.>
قابل استفاده
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
قابل استفاده
advantageous
<adj.>
قابل استفاده
practical
<adj.>
قابل استفاده
utilitarian
[useful]
<adj.>
قابل استفاده
fit for use
قابل استفاده
handier
قابل استفاده
utilisable
[British]
<adj.>
قابل استفاده
useful
<adj.>
قابل استفاده
suitable
<adj.>
قابل استفاده
applicable
<adj.>
قابل استفاده
serviceable
<adj.>
قابل استفاده
serviceable
قابل استفاده
utilizable
<adj.>
قابل استفاده
allowable
قابل استفاده
handy
<adj.>
قابل استفاده
profitable
قابل استفاده
handiest
قابل استفاده
compression
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
crowding out effect
اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
green phosphor
فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد
reusable
قابل استفاده مجدد
commonable
قابل استفاده عموم
instrumental
مفید قابل استفاده
handiest
بسهولت قابل استفاده
out of commission
غیر قابل استفاده
handier
بسهولت قابل استفاده
inoperable
غیر قابل استفاده
handy
بسهولت قابل استفاده
credit available
اعتبار قابل استفاده
available
قابل استفاده سودمند
cumber
غیر قابل استفاده
operatives
قابل استفاده موثر
operative
قابل استفاده موثر
utilizable
قابل استفاده مصرف
serviceableness
قابل استفاده بودن
fleet in being
ناوگان قابل استفاده
arrays
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
array
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
microsoft
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
waterlog
غیر قابل استفاده شدن
available payload
بازده قابل استفاده وسیله
ARQ
قابل استفاده در برخی مودم ها
unavailable water
رطوبت غیر قابل استفاده
reusable program
برنامه قابل استفاده مجدد
operational
قابل استفاده مربوط به عملیات
useable
قابل استفاده مصرف کردنی
usable
قابل استفاده مصرف کردنی
unserviceable
وسایل غیر قابل استفاده
NCR paper
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
readies
که منتظر است تا قابل استفاده شود
ready
که منتظر است تا قابل استفاده شود
readying
که منتظر است تا قابل استفاده شود
readied
که منتظر است تا قابل استفاده شود
through the green
منطقه قابل استفاده در بازی گلف
user programmable terminal
ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
acceptance credit
اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
portable
که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
unix
یک سیستم عاملی که براحتی قابل استفاده است
functions
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
usable
آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
environments
حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
function
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
environment
حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
chargeable
مین نیرو و پس از بین رفتن آن قابل استفاده است
functioned
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
commonest
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
commoners
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
single
ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
common
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ptomaine
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
sound
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
shuttles
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
share
پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
effective
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
sounded
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
soundest
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounds
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
multi strike printer ribbon
ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
critical path analysis
منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
shuttled
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shared
پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
shares
پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
shuttle
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
common
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
i/o
که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
commonest
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
commoners
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
backgrounds
سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
background
سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
whisker
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
nonerasable storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
desk accessories
وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
sectors
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sectors
جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector
جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
vlsi
مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity
حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
restoration
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
apl
زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
highs
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
highest
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
re issuable notes
اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
transudate
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
dial in modem
مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
typeball
یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
scanner
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
dye-stuff
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
appliance computer
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
worded
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
word
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
faults
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
fault
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faulted
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
depresses
پایین دادن لوله پایین اوردن
depress
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
mouses
برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse
برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
basic
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basics
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
ultra high frequency
بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.
بسامد بسیار بسیار زیاد
eds
درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
stopped
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
DLL
فایلی که حاوی کتابخانهای از توابعی است که توسط برنامه دیگری قابل استفاده است
stops
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopping
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stop
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
portability
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
augmented
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmenting
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
hand-held
وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
teletext
روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
authentication
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
cray
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
pay dirt
خاک زرگری یا خاک معدن قابل استفاده
non dedicated server
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
logical
حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
machines
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
mirrored
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrors
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
machined
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
mirror
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
down
سوی پایین بطرف پایین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com