English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
keep an eye on things. مواظب جریان باش
Other Matches
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
Look out! مواظب باش !
Be careful ! احتیاط کن ( مواظب باش )!
to watch children مواظب بچه ها بودن
Take care of yourself! مواظب خودت باش !
to guard against danger مواظب خطر بودن
Mind what you're doing! [Be careful!] احتیاط کن [مواظب باش ] !
Watch the child ! مواظب بچه باش !
Watch your health! مواظب سلامتی خودت باش!
Be carful of your health . متوجه ( مواظب ) سلامتت باش
Be carfull not to breathe a word . مواظب باش نفست درنیاید
I've got to watch what I eat. باید مواظب رژیمم باشم.
Be careful not to burn the meat . مواظب باش گوشت رانسوزانی
Be carefull not to spI'll the food . مواظب باش غذاهارانریزی زمین
Mind your head! مواظب سرت باش! [که به جایی نخورد]
Could you watch my bag [for me] until I get back? آیا می توانی مواظب کیف من باشی تا من بر گردم؟
Watch yourself up on the roof. مواظب خودت روی پشت بام باش.
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
I've got to watch what I eat. من باید مواظب به آنچه می خورم باشم. [که چاق نشوم]
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
Can you watch the dog for us this weekend? آیا شماها می توانید آخر این هفته مواظب این سگ باشید؟
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
to mind مراقب بودن [مواظب بودن] [احتیاط کردن]
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
streams جریان اب
rede جریان
process جریان
against the stream بر ضد جریان اب
affluxion جریان
afflux جریان
total current جریان کل
proceeding جریان
processes جریان
in hand در جریان
conducting جریان
conducts جریان
twayblade جریان
going جریان
runoff جریان
fluor جریان
effluvium جریان
flowline خط جریان
actions جریان
flow line خط جریان
flow limit حد جریان
gush جریان
gushed جریان
conducted جریان
rheostome جریان بر
insets جریان
tide جریان
income جریان
course جریان
coursed جریان
courses جریان
inset جریان
action جریان
flush جریان
flushes جریان
flushing جریان
in the air <idiom> جریان
conduct جریان
gushes جریان
circulations جریان
currents جریان
circulation جریان
line of flow خط جریان
afoot در جریان
stream جریان
stream جریان اب
streamed جریان
streamed جریان اب
streams جریان
flow جریان
flowed جریان
flows جریان
current جریان
secondary current جریان خروجی
ebb current جریان جزری
eddy current جریان گردابی
energy flow جریان انرژی
energizing current جریان تحریک
eddy current جریان سرگردان
screw current جریان اب پروانهای
ebb current جریان جذر
disturbing current جریان پارازیت
down current جریان رو به پایین
intermittent current جریان متناوب
down draft جریان رو به پایین
draughth جریان دار
drift current جریان سوقی
drift of a current سرعت جریان
rate of current سرعت جریان
conductor current جریان هادی
drive current جریان تحریک
effluxion جریان بخارج
equilibrium flow جریان متعادل
conduction current جریان رسانایی
stream of income جریان درامد
emission current جریان صدوری
striking current جریان اغازگر
electric current شدت جریان
electric current جریان برقی
electric current جریان الکتریسیته
electrode current جریان الکترد
subcritical flow جریان رودخانهای
combination current جریان مرکب
set of a current جهت جریان
electron current جریان الکترونی
commodity flow جریان کالا
electron current جریان الکترونها
electronic current جریان الکترونی
single phase current جریان یک فازه
conciliatory proceedings جریان مصالحه
colleotor جریان روب
eddy current جریان فوکو
self induced current جریان خودالقا
streamline flow جریان خطی
set afoot به جریان انداختن
sinuous flow جریان موجی
effective current جریان موثر
electronic current جریان الکترونها
effective value جریان موثر
electron flow جریان الکترونی
constant current جریان دائم
current passage عبور جریان
steady flow جریان دائمی
steady flow جریان ماندگار
damped current جریان میرا
steady current جریان ثابت
dark current جریان تاریک
current meter جریان سنج
current divider مقسم جریان
current distortion اعوجاج جریان
current displacement تغییر جریان
current detector اشکارساز جریان
current density غلظت جریان
electrode dark current جریان تاریک
space current جریان پیرامون
density of current چگالی جریان
current feedback رجعت جریان
current files پروندههای در جریان
current loss تلف جریان
current loss گمگشتگی جریان
current intensity شدت جریان
cutoff قطع جریان
current strength شدت جریان
strength of current شدت جریان
current supply منبع جریان
current transformation تبدیل جریان
current transformer مبدل جریان
current transformer ترانسفورماتور جریان
d.c جریان مستقیم
d.c. جریان مستقیم
d.c. جریان دائم
steady flow جریان دائم
current density تکائف جریان
current density چگالی جریان
critical flow جریان بحرانی
stream line خط هدایت جریان
discharge currect جریان دشارژ
cretical flow جریان بحرانی
peak value جریان بیشینه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com