Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
pole changing motor
موتور با قطبهای قابل تعویض
Other Matches
Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car.
به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم .
changeable
قابل تعویض قابل تبدیل
replaceable
قابل تعویض
interchangeable
قابل تعویض
refillable
قابل تعویض
substitutable
قابل تعویض
fungible
قابل تعویض
substituent
قابل تعویض توکیلی
exchangeable disk
دیسک قابل تعویض
shiftable
قابل تعویض یا انتقال
irreplaceable
غیر قابل تعویض
direct exchange items
اقلام قابل تعویض مستقیم
interchangeable bearing shells
پوسته قابل تعویض یاطاقان
post knotting
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
incommutable
تبدیل ناپذیر غیر قابل تعویض
microgroove
سه شاخه قابل تعویض میان صفحات گرامافون
Bernoulli drive
سیستم بافرفیت ذخیره سازی بالا که ازکارتریج قابل تعویض MBاستفاده میکند
armature shifting motor
موتور با ارمیچر قابل تغییر
chip
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
chips
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
cartridge starter
سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند
magnetic poles
قطبهای مغناطیسی
poles of the universe
قطبهای اسمانی
points
قطبهای پلاتین
poles of the universe
قطبهای عالم
growth poles
قطبهای رشد
celectial poles
قطبهای اسمانی
like charge
قطبهای همنام
interpoles
قطبهای کمکی
celectial poles
قطبهای عالم
geographical poles
قطبهای جغرافیایی
geomagnetic poles
قطبهای ژئومگنتیکی
like poles
قطبهای همنام
point
قطبهای باطری یاپلاتین
motoring
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
quadrantal points
نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
engine
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
نصب موتور قرارگاه موتور
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
slip ring induction motor
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
flat twin engine
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
double squirrel cage motor
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
single phase induction motor
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
interchanges
تعویض
interchanging
تعویض
shift
تعویض
replacement
تعویض
refill
تعویض
interchange
تعویض
interchanged
تعویض
rotation
تعویض
replacements
تعویض
substitution
تعویض
swapping
تعویض
refilling
تعویض
refills
تعویض
shifted
تعویض
switches
تعویض جا
resignation
تعویض
resignations
تعویض
switch
تعویض جا
switches
تعویض
switched
تعویض جا
quid pro quo
تعویض
quid pro quos
تعویض
refilled
تعویض
switched
تعویض
line feed
تعویض خط
switch
تعویض
shifts
تعویض
replace
تعویض
replaced
تعویض
switchover
تعویض
replaces
تعویض
substituent
تعویض
stage set
تعویض سن
replacing
تعویض
symmetrical exchange
تعویض قرینه
alternate
تعویض متناوب
supplanting
تعویض کردن
supplanted
تعویض کردن
shifter
تعویض کننده
substitutionary
تعویض جانشینی
turn over
برگردان تعویض
subs
تعویض بازیگر
request substitution
تقاضای تعویض
sub
تعویض بازیگر
supplant
تعویض کردن
restaging
تعویض محل
supplants
تعویض کردن
alternated
تعویض متناوب
illumination change
تعویض روشنایی
shifts
تعویض کردن
changing
تعویض مبادله
changes
تعویض مبادله
changed
تعویض مبادله
change
تعویض مبادله
replacements
تعویض یکانها
shifts
نوبت تعویض
alternates
تعویض متناوب
pole changing
تعویض قطب
shifted
نوبت تعویض
shifted
تعویض کردن
exchange point
نقطه تعویض
fungibility
قابلیت تعویض
oil change
تعویض روغن
frequency changing
تعویض فرکانس
replacer
تعویض کننده
modification
تعویض مدل
alternation
تعویض قطب
direct exchange
تعویض باداغی
changer
تعویض کننده
shift
تعویض کردن
relief in place
تعویض در محل
shift
نوبت تعویض
replacements
تعویض قطعه
lead through
تعویض سرپرست
commutating switch
کلید تعویض
foreign exchange
تعویض خارجی
rotation
تعویض یکانها
rotation
تعویض محل
substitution
تعویض جانشینی
maintenance
تعویض قط عات و...
alteration
تعویض کردن
replacement
تعویض قطعه
replacement
تعویض یکانها
change court
تعویض زمین
to shift
تعویض کردن
substitute
تعویض بازیگر
adjournment
برخاست تعویض
substituted
تعویض بازیگر
relieving
تعویض نگهبانی
relieves
تعویض نگهبانی
substituting
تعویض بازیگر
replacement cost
هزینه تعویض
relieve
تعویض نگهبانی
interchange circuit
مدار تعویض
automatic carriage
تعویض خودکار
adjournments
برخاست تعویض
line feed
تعویض سطر
line replacement
تعویض خط جبهه
interchangeability
قابلیت تعویض
recoverable item
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
renewable fuse
فیوز تعویض پذیر
exchange
مبادله کردن تعویض
exchanging
مبادله کردن تعویض
trade something in
<idiom>
تعویض وسایل کهنه
exchanged
مبادله کردن تعویض
exchanges
مبادله کردن تعویض
aircraft handover
تعویض کنترل هواپیما
anastrophe
تعویض کلمات یک عبارت
gear change box
جعبه تعویض دنده
shift colors
پرچم را تعویض کنید
shift colors
تعویض پرچم ناو
courier transfer station
ایستگاه تعویض پیک
pole changer
تعویض کننده قطب
put
تعویض کردن انداختن
replacing
چیزی را تعویض کردن
substitute
تعویض جانشین کردن
substitute
تعویض کردن جابجاکردن
substituted
تعویض جانشین کردن
substituted
تعویض کردن جابجاکردن
substituting
تعویض جانشین کردن
substituting
تعویض کردن جابجاکردن
linear amplifier
تعویض کننده خطی
line feed character
دخشه تعویض پذیر
pole changing switch
کلید تعویض قطب
change of service
تعویض سرویس والیبال
changing the goal keeper
تعویض دروازه بان
putting
تعویض کردن انداختن
puts
تعویض کردن انداختن
replaced
چیزی را تعویض کردن
beater ejector
دکمه تعویض سر همزن
substitutive
وابسته به تعویض یا جابجاسازی
board exchange warranty
ضمانت تعویض برد
relief in place
تعویض یکانها در محل
switch over
تعویض کردن برق
replaces
چیزی را تعویض کردن
noninterchanging states
حالتهای تعویض نشدنی
replace
چیزی را تعویض کردن
broadband exchange
تعویض پهن باند
new line character
دخشه تعویض سطر
state succession
تعویض دولتهابه طور متوالی
CDs
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
lf
تعویض سطر تغذیه کاغذ
rotation
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
switched
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
tiring house
محل تعویض لباس هنرپیشه
data break
تاریخ تعویض کلید رمز
tiring room
محل تعویض لباس هنرپیشه
switch
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
carriage return
تعویض سطر Return/Enter
chop
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
CD
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
switches
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
bank restriction
ممنوعیت تعویض پول با طلا
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com