Dictiornary-Farsi | موجز نویس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
aphorist	موجز نویس


Other Matches

apercu	موجز
gnomical	موجز
succinct	موجز
telegraphic	موجز
terse	موجز
terser	موجز
tersest	موجز
concise	موجز
addersser or or	نامه نویس عریضه نویس
summaries	موجز اختصاری
aphorisms	کلام موجز
summary	موجز اختصاری
tersely	بطور لب یا موجز
aphorism	کلام موجز
enthymeme	برهان موجز
laconic	کوتاه موجز
laconically	کوتاه موجز
ego loss programming	تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
compendious	موجز مختصر ومفید
version	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
phrase	کلمه بندی سخن موجز
phrased	کلمه بندی سخن موجز
aphoristic	وابسته به موجز نویسی یا پندنویسی
apothegm	کلام موجز امثال و حکم
phrases	کلمه بندی سخن موجز
aphorize	پند گفتن کوتاه و موجز نوشتن
chirographer	خط نویس
programmers	برنامه نویس
phonographer	صدا نویس
magazinist	مقاله نویس
sign writer	لوحه نویس
paragrapher	عبارت نویس
paper stainer	کتاب نویس
rewriter	دوباره نویس
pamphleteer	رساله نویس
rough or foul copy	چرک نویس
scholiast	حاشیه نویس
minute	پیش نویس
scrabbler	مسوده نویس
sign writer	تابلو نویس
songwriter	سرود نویس
pamphleteers	رساله نویس
proverbialist	مثل نویس
historian	تاریخ نویس
programmer	برنامه نویس
proforma	پیش نویس
gazetteer	روزنامه نویس
prosaist	نثر نویس
prosateur	نثر نویس
proser	نثر نویس
grandiloquent	قلنبه نویس
historians	تاریخ نویس
stenograph	تند نویس
orthographer	درست نویس
foul copy	چرک نویس
elegist	مرثیه نویس
elegiast	قصیده نویس
elegiast	مرثیه نویس
editorialist	سرمقاله نویس
dramaturge	درام نویس
gnomical	کوتاه لب نویس
dialogist	مکالمه نویس
deponent	گواهی نویس
head liner	سرصفحه نویس
idyllist	قصیده نویس
geneologist	شجره نویس
endorseer	فهر نویس
fictionist	داستان نویس
fictionist	افسانه نویس
fabulist	افسانه نویس
fabler	افسانه نویس
gazetteer	مجله نویس
epistoler	نامه نویس
epistler	رساله نویس
endorser	پشت نویس
endorser	فهر نویس
odist	قصیده نویس
cryptographer	رمز نویس
copyreader	سرمقاله نویس
annotator	تفسیر نویس
annotator	حاشیه نویس
annalist	تاریخچه نویس
anecdotist	حکایت نویس
allegorist	تمثیل نویس
affiant	گواهی نویس
emblematist	مثل نویس
acceptor	قبولی نویس
mythographer	اسطوره نویس
aphorist	پند نویس
magniloquent	قلنبه نویس
conveyancer	قباله نویس
inker	مرکب نویس
lapicide	سنگ نویس
chronicler	وقایع نویس
calligraphist	خوش نویس
calligrapher	خوش نویس
letter writer	نامه نویس
letter writer	کاغذ نویس
magazin	مجله نویس
magazinist	مجله نویس
natural historian	تاریخ نویس
write once read many	یکبار نویس
ballpens	روان نویس ها
ball pens	روان نویس ها
ballpoints	روان نویس ها
ballpoint pens	روان نویس ها
drafted	چرک نویس
drafted	پیش نویس
drafts	پیش نویس
typewritter	ماشین نویس
bookmakers	کتاب نویس
bookmaker	کتاب نویس
drafts	چرک نویس
songwriter	ترانه نویس
evangelists	انجیل نویس
evangelist	انجیل نویس
draft	چرک نویس
draft	پیش نویس
scriptwriters	نمایشنامه نویس
story teller	افسانه نویس
essayists	مقاله نویس
essayist	مقاله نویس
columnists	مقاله نویس
columnist	مقاله نویس
typists	ماشین نویس
typist	ماشین نویس
romancer	رمان نویس
novelists	رمان نویس
novelist	رمان نویس
satirists	هجو نویس
dramatist	نمایشنامه نویس
dramatists	نمایشنامه نویس
scriptwriter	نمایشنامه نویس
captions	زیر نویس
caption	زیر نویس
polygraphs	بسیار نویس
polygraph	بسیار نویس
biographer	تذکره نویس
playwrights	نمایشنامه نویس
playwrights	پیس نویس
playwright	نمایشنامه نویس
playwright	پیس نویس
tabulating machine	جدول نویس
satirist	هجو نویس
tabulator	جدول نویس
draftsmen	طرح نویس
lexicographers	لغت نویس
the psalmist	زبور نویس
lexicographer	لغت نویس
biographers	تذکره نویس
tractarian	مقاله نویس
draughtsmen	طرح نویس
draughtsman	طرح نویس
story teller	افسانه گو حکایت نویس
roughs	طرح پیش نویس
systems progarmmer	برنامه نویس سیستم ها
write white engine	موتور سفید نویس
relative coding	برنامه نویس نسبی
system programmer	برنامه نویس سیستم
sketches	پیش نویس ازمایشی
subscript	زیر نویس امضاء
write black engine	موتور سیاه نویس
serialist	داستان نویس سریال
mythologist or ger	اساطیر نویس اساطیردان
to make a minute of	پیش نویس کردن
mythopoet	شاعر افسانه نویس
subscriber of shares	پذیره نویس سهام
parts programmer	برنامه نویس اجزاء
proforma	پیام پیش نویس
systems programmer	برنامه نویس سیستم
systems programer	برنامه نویس سیستم
penny a line	ارزان نویس بی مایه
ink writer	در تلگراف مرکب نویس
programmer analyst	برنامه نویس / تحلیل گر
maintenance programmer	برنامه نویس نگهداشت
maintenance programmer	برنامه نویس پشتیبان
gossiper	دری وری نویس
drafts	پیش نویس کردن
drafted	پیش نویس طرح
drafted	پیش نویس قرارداد
sketch	پیش نویس ازمایشی
sketched	پیش نویس ازمایشی
endorsing	پشت نویس کردن
holograph	سند دست نویس
holographs	سند دست نویس
drafted	پیش نویس چرکنویس
protocol	پیش نویس معاهده
draft	پیش نویس کردن
protocols	پیش نویس سند
protocols	پیش نویس معاهده
drafted	پیش نویس کردن
endorses	پشت نویس کردن
endorsed	پشت نویس کردن
drafts	پیش نویس طرح
verbose	دراز نویس درازگو
fountain pen	قلم خود نویس
pressman	مخبرروزنامه مقاله نویس
pressmen	مخبرروزنامه مقاله نویس
biographer	شرح حال نویس

aphorist

موجز نویس