Dictiornary-Farsi | موجودات ذره بینی خاکهای زراعتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
cultivar	موجودات ذره بینی خاکهای زراعتی


Other Matches

antibiotics	مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotic	مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
karyosystematice	بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
rare earth elements	خاکهای نادر
rare earths	خاکهای کمیاب
dead soils	خاکهای مرده
sulfate bearing soils	خاکهای سولفاته
geoponic	زراعتی
agricultural	زراعتی
ageicultural	زراعتی
predial or prae	زراعتی
rural property	ملک زراعتی
vegetable soil	خاک زراعتی
sienna	انواع خاکهای قهوهای مایل به زرد
puddles	از بین بردن ساختمان دانهای در خاکهای سنگین
puddle	از بین بردن ساختمان دانهای در خاکهای سنگین
snub-nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
beings	موجودات
symbiotic	موجودات همزی
living organisms	موجودات زنده
aerobic organisms	موجودات هوازی
ontology	علم موجودات
The prehistoric creatures .	موجودات ماقبل تاریخ
benthos	موجودات دریایی ابزی
pneumatology	مبحث موجودات روحانی
lives	موجودات حبس ابد
life	موجودات حبس ابد
organology	مبحث ساختمان موجودات الی
allometry	اندازه گیری رشد موجودات
biogenic	محصول فعالیت موجودات زنده
karyotype	مجموعه خصوصیات کروموزمی موجودات
predials	بردگان وابسته به زمین بردگان زراعتی
predial slaves	بردگان وابسته بزمین بردگان زراعتی
septum	حفرههای بینی پره بینی
biogenetic	مربوط بمنشاء پیدایش موجودات زنده
deme	دستهای از موجودات زنده مرتبط با یکدیگر
biosynthesis	تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
spermatium	نطفه یایاخته نر غیر متحرک موجودات پست
autecology	مبحث شناسایی محیط زندگی انفرادی موجودات
pharmacodynamics	مبحث اثر دارو بر ساختمان موجودات زنده
plankter	موجودات ریز و شناور ازادبر سطح دریا
anthropopathism	اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
biologism	اشتغال بمطالعه حیات وتجزیه وتحلیل موجودات زنده
live box	جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
limnology	بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
ecology	علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
biosystematic	مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
oecology	علم عادات طرز زندگی موجودات الی و نسبت انهابامحیط
biocenology	رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
anthropocentric	معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
genetics	واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
guided propagation	تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer	استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
bionomics	زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
anaglyph	عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecast	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses	تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
ontogeny	رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
controlled environment	محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
predicting interval	فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
snivelling	اب بینی
graphology	خط بینی
snivelled	اب بینی
night bilndness	شب بینی
the handle of the face	بینی
sniveling	اب بینی
snivel	اب بینی
noses	بینی
snivels	اب بینی
chiromancy	کف بینی
rheum	اب بینی
palmistry	کف بینی
rhinologist	بینی
cross eye	دو بینی
sniveled	اب بینی
snot	اب بینی
snoot	بینی
hand reading	کف بینی
nose	بینی
mucus of the nose	اب بینی
nozzle	بینی
cross eye	کج بینی
nasally	از بینی
pecker	بینی
double vision	دو بینی
neb	بینی
nozzles	بینی
astronomy	طالع بینی
foresight	پیش بینی
haemoscopy	خون بینی
clairvoyance	روشن بینی
ozena	قرحه بینی
optimism	نیک بینی
otoscopy	گوش بینی
optimism	خوش بینی
pessimistically	ازروی بد بینی
outsight	برون بینی
ornithoscopy	مرغ بینی
outsight	فاهر بینی
expectations	پیش بینی
flat nosed	پهن بینی
genethlilogy	زایچه بینی
platyrrhine	پهن بینی
microscopic	ذره بینی
genethlilogy	طالع بینی
finesse	نکته بینی
polyopia	چند بینی
fortune telling	طالع بینی
introspection	باطن بینی
perspicuity	تیز بینی
perspicuity	روشن بینی
expectation	پیش بینی
perdict	پیش بینی
noses	بینی اسب
clear sightedness	روشن بینی
crystal gazing	بلور بینی
false pride	خود بینی
fastidiousness	باریک بینی
nose	بینی اسب
hook-nosed	دارای بینی کج
hook nosed	دارای بینی کج
forcasting	پیش بینی
auguries	پیش بینی
localism	کوته بینی
myopy	نزدیک بینی
abdominos'copy	شکم بینی
near sight	نزدیک بینی
biopsy	زنده بینی
near sightedness	نزدیک بینی
paranasal	نزدیک بینی
nares	مجراهای بینی
nasality	وابستگی به بینی
nasiform	بینی شکل
nasion	بیخ بینی
nasitis	اماس بینی
mucus of the nose	مخاط بینی
moon blindness	روز بینی
lenticular	ذره بینی
erythropsia	سرخ بینی
long siht	دور بینی
lookahead	پیش بینی
macropsia	درشت بینی
megalopsia	درشت بینی
megalopsis	درشت بینی
microscopy	ذره بینی
microscopy	ریز بینی
stricture	باریک بینی
strictures	باریک بینی
nasolabial	وابسته به لب و بینی
megalomania	خودبزرگ بینی
nasute	گنده بینی
predictions	پیش بینی
nearsightedness	نزدیک بینی
prediction	پیش بینی
forecasting	پیش بینی
myopia	نزدیک بینی
nasology	مبحث بینی
augury	پیش بینی
laryngoscopy	حنجره بینی
keenness of sight	تیز بینی
nasoscope	بینی بین
nassal	وابسته به بینی
nasal	مربوط به بینی
nasal	وابسته به بینی
isomorphism	هم ریخت بینی
hawk nose	بینی قوشی
conchoscope	بینی بین
night bilndness	روز بینی
snuffer	سوراخ بینی
second sight	دور بینی
second sight	روشن بینی
to read people's hands	کف بینی کردن
astrology	اختر بینی
astrology	طالع بینی
vibrissa	موی بینی
precautions	پیش بینی
precaution	پیش بینی
prognostications	پیش بینی
prognostication	پیش بینی
weltanschauung	جهان بینی
nostrils	سوراخ بینی
to blow nose	گرفتن بینی
the two nostrils	دو سوراخ بینی
the tip of the nose	نوک بینی
sniffs	بینی گرفتن
soothsayer	فال بینی
sniffing	بینی گرفتن
soothsaying	فال بینی
sniffed	بینی گرفتن
spectroscope	طیف بینی
sniff	بینی گرفتن
spectroscopy	طیف بینی
stereoscopic	برجسته بینی
strology	زایجه بینی
subtility	باریک بینی
telegnosis	غیب بینی
nostril	سوراخ بینی