Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
plankter
موجودات ریز و شناور ازادبر سطح دریا
Other Matches
phytoplankton
زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا
zooplankton
جانور ریز شناور برسطح دریا
pteropod
نرم تنان شکم پای شناور درسطح دریا
control buoy
بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
karyosystematice
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
continental shelf
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
floating base
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
neap tide
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
isovelocity
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
float
شناور شدن شناور بودن
icebergs
کوه یخ شناور توده یخ شناور
iceberg
کوه یخ شناور توده یخ شناور
floated
شناور شدن شناور بودن
floats
شناور شدن شناور بودن
gull
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
gulls
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
beings
موجودات
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
living organisms
موجودات زنده
symbiotic
موجودات همزی
ontology
علم موجودات
aerobic organisms
موجودات هوازی
lives
موجودات حبس ابد
life
موجودات حبس ابد
The prehistoric creatures .
موجودات ماقبل تاریخ
benthos
موجودات دریایی ابزی
pneumatology
مبحث موجودات روحانی
organology
مبحث ساختمان موجودات الی
allometry
اندازه گیری رشد موجودات
biogenic
محصول فعالیت موجودات زنده
karyotype
مجموعه خصوصیات کروموزمی موجودات
deme
دستهای از موجودات زنده مرتبط با یکدیگر
biogenetic
مربوط بمنشاء پیدایش موجودات زنده
cultivar
موجودات ذره بینی خاکهای زراعتی
spermatium
نطفه یایاخته نر غیر متحرک موجودات پست
anthropopathism
اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
pharmacodynamics
مبحث اثر دارو بر ساختمان موجودات زنده
biosynthesis
تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
autecology
مبحث شناسایی محیط زندگی انفرادی موجودات
biologism
اشتغال بمطالعه حیات وتجزیه وتحلیل موجودات زنده
oecology
علم عادات طرز زندگی موجودات الی و نسبت انهابامحیط
ecology
علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
live box
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
biosystematic
مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
limnology
بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
biocenology
رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
anthropocentric
معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
holding anchorage
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
genetics
واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
antibiotic
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotics
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
ontogeny
رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
controlled environment
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
floating bridge
پل شناور
pack ice
یخ شناور
floating fundation
پی شناور
afloat
شناور
vessels
شناور
vessel
شناور
floating
شناور
on the float
شناور
buoyant
شناور
drift ice
یخ شناور
free swimming
شناور
flying bridge
پل شناور
float bridge
پل شناور
ballcock
شناور
ballcocks
شناور
bouyant foundation
پی شناور
pontoons
پل شناور
nectonic
شناور
pontoon
پل شناور
floats
شناور
floated
شناور
floaty
شناور
above water
<adj.>
شناور
float
شناور
pontoons
طراده شناور
floating grid
شبکه شناور
pontoons
اسکله شناور
pontoon
طراده شناور
pontoon
اسکله شناور
antisurface
ضد ناوهای شناور
buoy
جسم شناور
swims
شناور شدن
buoy
شناور ساختن
buoyed
رهنمای شناور
floating gyro
ژایرو شناور
swim
شناور شدن
barge
تراده شناور
bays
پل رابط در پل شناور
barged
تراده شناور
submergible pump
پمپ شناور
baying
پل رابط در پل شناور
buoy
رهنمای شناور
bayed
پل رابط در پل شناور
waft
شناور ساختن
ice field
یخزار یخ شناور
wafted
شناور ساختن
immersion thermometer
دماسنج شناور
wafting
شناور ساختن
wafts
شناور ساختن
bay
پل رابط در پل شناور
barges
تراده شناور
submersible pump
پمپ شناور
floating mine
مین شناور
bouyancy pump
پمپ شناور
buoying
جسم شناور
buoys
رهنمای شناور
plunge valve
سوپاپ شناور
plunger piston
پیستون شناور
buoying
شناور ساختن
pontoon bridge
پل شناور قایقی
buoying
راهنمای شناور در اب
buoys
راهنمای شناور در اب
buoys
شناور ساختن
buoy
راهنمای شناور در اب
phytoplankton
گیاهان شناور
floating point
با ممیز شناور
floating point
ممیز شناور
vessels
یگان شناور
buoyed
جسم شناور
vessel
یگان شناور
buoyed
شناور ساختن
levitative
شناور در هوا
bouyant foundation
پایه شناور
carburetor float
شناور کاربراتور
life bouy
رهنمای شناور
buoyed
راهنمای شناور در اب
buoying
رهنمای شناور
buoys
جسم شناور
float
شناور شدن
floats
شناور بودن
floating aquatics
ابزیان شناور
floater
جسم شناور
float well
چاه شناور
float valve
دریچه شناور
float test
ازمون شناور
oil slicks
نفت شناور
oil slick
نفت شناور
float into position
شناور شدن
adrift
شناور مهارشده
floe
تخته یخ شناور
plunger
پیستون شناور
plungers
پیستون شناور
floating audress
نشانی شناور
floated
شناور شدن
iceberg
توده یخ شناور
icebergs
توده یخ شناور
floats
شناور شدن
natatores
مرغان شناور
floated
شناور بودن
floating dock
حوض شناور
floating charactep
دخشه شناور
float
شناور بودن
lifebuoy
گوی شناور
dipping enamel
لعاب شناور
float guage
اشل شناور
boom
دستگاه شناور
boomed
دستگاه شناور
dipping varnish
لاک شناور
booming
دستگاه شناور
booms
دستگاه شناور
nekton
جانور شناور
drifting mine
مین شناور
immersion heaters
اب گرم کن شناور
immersion heater
اب گرم کن شناور
dipped electrode
الکترود شناور
zooplankton
جانوران شناور
lifebuoys
گوی شناور
fluxed electrode
الکترود شناور
popping plug
طعمه ماهیگیری شناور
floating point arithmetic
حساب ممیز شناور
floating drydock
حوضچه شناور خشک
plunge battery
باتری با الکترد شناور
floating point constant
ثابت ممیز شناور
floating exchange rate
نرخ شناور ارز
power driven vessel
یگان شناور موتوری
drift fishing
ماهیگیری از قایق شناور
floating point number
عدد با ممیز شناور
bottom mine
مین شناور عمقی
poppers
طعمه شناور ماهیگیری
floats
روی اب نگهداشتن شناور
popper
طعمه شناور ماهیگیری
light buoy
راهنمای شناور چراغدار
floating point
ممیز شناور
[ریاضی]
natant
شناور یامتحرک دراب
floating point operation
عملکردبا ممیز شناور
consolidated pack ice
مجموعه یخهای شناور
snagline mine
مین با شاخک شناور
submersible
غوطه ور شناور زیرابی
float
روی اب نگهداشتن شناور
floating point rutine
روال ممیز شناور
wrecking
شناور غرق شده
short scope buoy
بویه شناور قائم
plunger
شناور کاربوراتور غوطه ور
wrecks
شناور غرق شده
plungers
شناور کاربوراتور غوطه ور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com