Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (17 milliseconds)
English
Persian
to receive attantion
مورد توجه قرار گرفتن
Search result with all words
skim
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skimmed
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skims
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
lionize
مورد توجه زیاد قرار گرفتن شیر کردن
Other Matches
posturing
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
objective point
سمت مورد توجه
To take into consideration. To consider.
مورد توجه قراردادن
object point
سمت مورد توجه
favouritism
افراد مورد توجه
unregarded
مورد توجه قرارنگرفته
polestar
هادی مورد توجه
receive attention
مورد توجه واقع شدن
steal the show
<idiom>
دراجرا مورد توجه بودن
ingratiated
طرف توجه قرار دادن
ingratiating
طرف توجه قرار دادن
ingratiates
طرف توجه قرار دادن
ingratiate
طرف توجه قرار دادن
them by his politeness
با ادب خود را طرف توجه قرار داد
area of operational interest
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
marginalising
مورد کمتوجهی قرار دادن
marginalize
مورد کمتوجهی قرار دادن
take to task
مورد مواخذه قرار دادن
marginalised
مورد کمتوجهی قرار دادن
viewless
مورد نظر قرار نگرفته
marginalizing
مورد کمتوجهی قرار دادن
marginalizes
مورد کمتوجهی قرار دادن
marginalized
مورد کمتوجهی قرار دادن
applique
مورد استفاده قرار گرفته
marginalises
مورد کمتوجهی قرار دادن
invading
مورد تجاوز قرار دادن
unquestioned
مورد بازپرسی قرار نگرفته
invade
مورد تجاوز قرار دادن
invaded
مورد تجاوز قرار دادن
invades
مورد تجاوز قرار دادن
inveigh
مورد حمله قرار دادن
inveighed
مورد حمله قرار دادن
inveighs
مورد حمله قرار دادن
utilised
مورد استفاده قرار دادن
utilises
مورد استفاده قرار دادن
utilising
مورد استفاده قرار دادن
inveighing
مورد حمله قرار دادن
utilize
مورد استفاده قرار دادن
utilizes
مورد استفاده قرار دادن
utilizing
مورد استفاده قرار دادن
to bring odium on
مورد نفرت قرار دادن
to assent
مورد موافقت قرار دادن
go for
مورد حمله قرار دادن
ingratiatory
طرف توجه قرار دهنده امیخته بخود شیرینی
nursling
بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
rethinks
دوباره مورد تفکر قرار دادن
ingratiated
مورد لطف و عنایت قرار دادن
rethinking
دوباره مورد تفکر قرار دادن
rethink
دوباره مورد تفکر قرار دادن
reappraise
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraised
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraises
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
questions
مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
rethought
دوباره مورد تفکر قرار دادن
ingratiating
مورد لطف و عنایت قرار دادن
questioned
مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
pick to pieces
سخت مورد انتقاد قرار دادن
question
مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
reappraising
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
ingratiate
مورد لطف و عنایت قرار دادن
ingratiates
مورد لطف و عنایت قرار دادن
ingratiation
مورد لطف وتوجه قرار دادن
to ingratite oneself
خودرا طرف توجه قرار دادن خود شیرینی کردن
condemns
مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
condemn
مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
condemning
مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
utilises
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizes
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizing
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
I had no opportunity to discuss the matter .
فرصت نشد که موضوع را مورد بحث قرار بدهم
tantalus
تانتالوس که مورد شکنجه شدید زاوش قرار گرفت
utilising
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilised
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
to decide
[on]
تصمیم گرفتن
[در مورد]
to decide on a motion
در مورد تقاضایی تصمیم گرفتن
storing
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
store
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
working section
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
letter de chancellerie
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
bridges
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridged
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
annotations
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
annotation
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
stymied
قرار گرفتن
stymie
قرار گرفتن
lied
قرار گرفتن
lies
قرار گرفتن
lie
قرار گرفتن
stymieing
قرار گرفتن
stymies
قرار گرفتن
stand
قرار گرفتن
pew
درنیمکت قرار گرفتن
surmounts
بالا قرار گرفتن
surmounting
بالا قرار گرفتن
pews
درنیمکت قرار گرفتن
colocate
کنار هم قرار گرفتن
grades
در پایهای قرار گرفتن
surmount
بالا قرار گرفتن
surmounted
بالا قرار گرفتن
grade
در پایهای قرار گرفتن
heel
در پاشنه قرار گرفتن
emotionalize
تحت تاثیراحساسات قرار گرفتن
bearing direction
جهت قرار گرفتن یاطاقان
overlie
قرار گرفتن خفه کردن
aligning
دریک ردیف قرار گرفتن
thermal exposure
در معرض حرارت قرار گرفتن
attitudes
حالت قرار گرفتن رفتار
poise of head
وضع قرار گرفتن سر روی تن
attitude
حالت قرار گرفتن رفتار
alignments
قرار گرفتن نامناسب در صفحه
feel the pinch
<idiom>
در تنگنای مالی قرار گرفتن
snug
بطور دنج قرار گرفتن
alignments
قرار گرفتن مناسب در صفحه
aligned
دریک ردیف قرار گرفتن
bear
درسمت قرار گرفتن در سمت
alignment
قرار گرفتن نامناسب در صفحه
align
دریک ردیف قرار گرفتن
in one's good books (graces)
<idiom>
موردعلاقه شخص قرار گرفتن
bears
درسمت قرار گرفتن در سمت
target pattern
شکل قرار گرفتن هدف
aligns
دریک ردیف قرار گرفتن
equitant
رویهم قرار گرفتن برگها
alignment
قرار گرفتن مناسب در صفحه
caught with hand in the cookie jar
<idiom>
مچ کسی را گرفتن
[بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
in situ
[قرار گرفتن در جای طبیعی خود]
trifles
بازیچه قرار دادن سرسری گرفتن
format
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
formats
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
overlap
بر روی هم قرار گرفتن فصل مشترک
venation
ترتیب قرار گرفتن دستگاه عروقی
luggage compartment
محل قرار گرفتن جامه دان
averages
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
take cover
پشت جان پناه قرار گرفتن
overlaps
بر روی هم قرار گرفتن فصل مشترک
averaged
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
trifle
بازیچه قرار دادن سرسری گرفتن
overlapped
بر روی هم قرار گرفتن فصل مشترک
haul defilade
تابرجک پشت حفاظ قرار گرفتن
averaging
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
average
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
thermate
نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
verbal note
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
straddle trench
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
trails
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
appose
موردانتقاد و ایراد قرار گرفتن رسیدگی کردن
chopped
زیر امر قرار گرفتن یا قراردادن ناو
grain orientation
طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
trail
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailed
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailing
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
pillows
بالش وار قرار گرفتن بربالش گذاردن
pillow
بالش وار قرار گرفتن بربالش گذاردن
unwarned exposed
به طور غیر منتظره در معرض تک قرار گرفتن
superimpose
روی چیزی قرار گرفتن اضافه شدن بر
superimposes
روی چیزی قرار گرفتن اضافه شدن بر
disposure
درمعرض دید قرار گرفتن فاهر شدن
superimposing
روی چیزی قرار گرفتن اضافه شدن بر
chop
زیر امر قرار گرفتن یا قراردادن ناو
succeeds
بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
succeeded
بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
succeed
بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
battery groung pattern
وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
quiver
بهدف خوردن درتیر دان قرار گرفتن لرزیدن
textures
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
finish style
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
finish crossover
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
interfere
توقف کار کردن چیزی در راه قرار گرفتن
interfered
توقف کار کردن چیزی در راه قرار گرفتن
exposure
در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
interferes
توقف کار کردن چیزی در راه قرار گرفتن
exposures
در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
texture
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
quivers
بهدف خوردن درتیر دان قرار گرفتن لرزیدن
quivered
بهدف خوردن درتیر دان قرار گرفتن لرزیدن
quivering
بهدف خوردن درتیر دان قرار گرفتن لرزیدن
carpet beetle
نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
cardinal points effect
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
carpet moth
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
Judge not , that ye be not judged.
<proverb>
قضاوت نکن ,تا مورد قضاوت قرار نگیرى.
engels law
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
Tekke motife
نگاره تکه
[این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
preorbital
واقع درجلو کاسه چشم وابسته به قبل از قرار گرفتن در مدار
tanner
[پوست اصلاح شده توسط دباغ که گاه حاشیه فرش ها و یا در پشت فرش یا چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرد.]
superinduce
تخحت فشار قرار گرفتن کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن تجدید فراش کردن
hang
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
hangs
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
extensions
کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
aligning
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
extension
کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
aligned
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligns
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
align
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
mathematical school
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
chain stitch
گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
caban
طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com