Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English
Persian
business
موسسه بازرگانی
businesses
موسسه بازرگانی
Search result with all words
firm
کارخانه موسسه بازرگانی
firmer
کارخانه موسسه بازرگانی
firmest
کارخانه موسسه بازرگانی
firms
کارخانه موسسه بازرگانی
Other Matches
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
institutionalizes
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
instituted
موسسه
corporations
موسسه
institute
موسسه
enterprise
موسسه
enterprises
موسسه
establishment
موسسه
establishments
موسسه
stablishment
موسسه
inst
موسسه
instituting
موسسه
corporation
موسسه
institution
موسسه
institutes
موسسه
enterprises
موسسه اقتصادی
closed shop
موسسه کارشناسی
bindery
موسسه صحافی
charity
موسسه خیریه
closed shops
موسسه کارشناسی
charities
موسسه خیریه
translation agency
موسسه ترجمه
pawnshop
موسسه رهنی
discount house
موسسه تنزیل
charitable institution
موسسه خیریه
civilian enterprise
موسسه غیرنظامی
installation
موسسه نظامی
installations
موسسه نظامی
correctional institution
موسسه تادیبی
entity
موسسه مستقل
entities
موسسه مستقل
economic unit
موسسه دولتی و ...
credit institution
موسسه اعتباری
finance house
موسسه مالی
installation property
مایملک موسسه
enterprise
موسسه اقتصادی
foundation
موسسه خیریه
foundress
موسسه بانیه
carriers
موسسه حمل و نقل
financial intermediary
موسسه مالی واسطه
carrier
موسسه حمل و نقل
sovkhoz
موسسه کشاورزی وروستایی
wiring
موسسه سیم سازی
institute of materials management
موسسه مدیریت مواد
enterprise
موسسه یا بنگاه اقتصادی
institute of purchasing and supply
موسسه خرید و عرضه
nonprofit firm
موسسه غیر انتفاعی
charles babbage institute
موسسه چارلز بابیج
establishments
موسسه دسته کارکنان
joint enterprise
موسسه اقتصادی مشترک
establishment
موسسه دسته کارکنان
jobholder
عضو ثابت موسسه
consolidation
ادغام دو یا چند موسسه
social service
موسسه تعاون اجتماعی
consolidation
ادغام دو یاچند موسسه
enterprises
موسسه یا بنگاه اقتصادی
shipping agent
موسسه حمل کالا
social welfare
موسسه رفاه اجتماعی
social audit
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
american national standards institute
موسسه ملی استانداردهای امریکا
actual carrier
موسسه حمل و نقل واقعی
principals
رئیس موسسه اثاثه ارثی
principal
رئیس موسسه اثاثه ارثی
firm
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
international organisation for standard
موسسه بین المللی استاندارد
firmest
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmer
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firms
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
contracting carrier
موسسه حمل و نقل موردقرارداد
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی
clearinghouse
موسسه تهاتری لندن انبار
private enterprise
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
haute couturer
موسسه طراحی لباس ومد بانوان
interoffice
مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
business combination
ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
outsider
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
corporation
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
corporations
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
outsiders
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
icot
موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
commerce
بازرگانی
commercial
<adj.>
بازرگانی
corporate
[commercial]
<adj.>
بازرگانی
for-profit
<adj.>
بازرگانی
merchantry
بازرگانی
relating to business
<adj.>
بازرگانی
mercantile agent
بازرگانی
mercantile
بازرگانی
trade
بازرگانی
business
<adj.>
بازرگانی
commercial
بازرگانی
traded
بازرگانی
trading
بازرگانی
emporetic
بازرگانی
institute for
professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
entrepreneur
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneurs
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
net net worth
ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
discount house
موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
internal trade
بازرگانی داخلی
trade secret
اسرار بازرگانی
trade deficit
کسری بازرگانی
trade mark
علامت بازرگانی
volume of trade
حجم بازرگانی
trade secrets
اسرار بازرگانی
business enterprise
بنگاه بازرگانی
mart
مرکز بازرگانی
mercantilism
سیاست بازرگانی
union
<adj.>
اتحادیه بازرگانی
merchant marine
ناوگان بازرگانی
merchantman
کشتی بازرگانی
quasi commercial
شبه بازرگانی
quasi commercial
نیمه بازرگانی
sea borne commerce
بازرگانی دردریا
maritime commerce
بازرگانی دریایی
idiograph
نشان بازرگانی
commercial bank
بانگ بازرگانی
commercial policy
سیاست بازرگانی
commercial representative
نمایندگی بازرگانی
business cycle
دور بازرگانی
commercial revolution
انقلاب بازرگانی
jobbing
واسطه بازرگانی
trade fairs
نمایشگاه بازرگانی
trade fair
نمایشگاه بازرگانی
merchant banks
بانک بازرگانی
commercial attache
وابسته بازرگانی
business fluctuations
نوسانات بازرگانی
chamber of commerce
اتاق بازرگانی
emporiums
مرکز بازرگانی
chamber of commerce
اطاق بازرگانی
emporium
مرکز بازرگانی
business union
اتحادیه بازرگانی
emporia
مرکز بازرگانی
merchant bank
بانک بازرگانی
chamber of trade
اتاق بازرگانی
commercial banks
بانکهای بازرگانی
business activity
فعالیت بازرگانی
commercial tax
مالیات بازرگانی
trade unions
اتحادیه بازرگانی
trade union
اتحادیه بازرگانی
trades unions
اتحادیه بازرگانی
commercially
از راه بازرگانی
balance of trade
تراز بازرگانی
foreign trade
بازرگانی خارجی
bill exchange
برات بازرگانی
board of trade
وزارت بازرگانی
domestic trade
بازرگانی داخلی
board of trade
هیئت بازرگانی
bilateral trade
بازرگانی دو طرفه
house organ
مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
confirming house
موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
admin
تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
ideograph
سمبل و علامت بازرگانی
trade journal
روزنامه یا مجله بازرگانی
maritime
وابسته به بازرگانی دریایی
mentoring
مرشدی
[تجارت و بازرگانی]
business cycle
دور فعالیت بازرگانی
business economics
علم اقتصاد بازرگانی
business transaction
داد و ستد بازرگانی
brokering
واسطه معاملات بازرگانی
master mariner
ناخدای کشتی بازرگانی
brokered
واسطه معاملات بازرگانی
commercial intercourse
معامله یا مراوده بازرگانی
broker
واسطه معاملات بازرگانی
businesses
کسب و کار بازرگانی
business
کسب و کار بازرگانی
hanse
اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
brokers
واسطه معاملات بازرگانی
colony
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
ieee
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
mall
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail park
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
mentoring
مربی بودن
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
micro-economics
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
microeconomics
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
dealing
مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
emporiums
جای بازرگانی مرکز فروش
staple
اساسی مرکز بازرگانی عمده
stapled
اساسی مرکز بازرگانی عمده
stapling
اساسی مرکز بازرگانی عمده
emporia
جای بازرگانی مرکز فروش
emporium
جای بازرگانی مرکز فروش
indiaman
کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
shopping centre
[British]
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
chamber of commerce
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
overseas trade fair
نمایشگاه بین المللی بازرگانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com