Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
social welfare
موسسه رفاه اجتماعی
Other Matches
social welfare
رفاه اجتماعی
social welfare function
تابع رفاه اجتماعی
social welfare program
برنامه رفاه اجتماعی
welfare state
کشوردارای تشکیلات رفاه اجتماعی دستگیری از بینوایان
social service
موسسه تعاون اجتماعی
social audit
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
pareto optimality
حد مطلوب پاراتو وضعیتی که در ان نتوان رفاه یک فرد را افزایش داد مگر به قیمت کاهش دادن رفاه دیگری
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
institutionalize
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
well-being
رفاه
on easy street
<idiom>
در رفاه
improvement
رفاه
prosperous
در رفاه
leisure
در رفاه
comfort
رفاه
quiet
رفاه
welfare
رفاه
prosperity
رفاه
quietest
رفاه
general welfare
رفاه عمومی
public welfare
رفاه عمومی
recreation
روحیه و رفاه
affluent society
جامعه رفاه
respublica
رفاه عمومی
welfare criteria
معیارهای رفاه
welfare economics
اقتصاد رفاه
economic welfare
رفاه اقتصادی
recreations
روحیه و رفاه
hedonism
مکتب رفاه طلبی
golden age
دوران رونق و رفاه
common wealth
رفاه عمومی جمهوری
golden ages
دوران رونق و رفاه
well being
در رفاه بسر بردن
euthenics
علم سعادت و رفاه زندگی بشر
euthenics
مبجث رفاه و زندگی برای فعالیت صحیح
establishment
موسسه
enterprises
موسسه
enterprise
موسسه
inst
موسسه
stablishment
موسسه
institution
موسسه
instituting
موسسه
institutes
موسسه
instituted
موسسه
institute
موسسه
establishments
موسسه
corporations
موسسه
corporation
موسسه
normative economics
اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
bindery
موسسه صحافی
foundress
موسسه بانیه
charities
موسسه خیریه
business
موسسه بازرگانی
charitable institution
موسسه خیریه
businesses
موسسه بازرگانی
civilian enterprise
موسسه غیرنظامی
foundation
موسسه خیریه
pawnshop
موسسه رهنی
charity
موسسه خیریه
closed shops
موسسه کارشناسی
correctional institution
موسسه تادیبی
economic unit
موسسه دولتی و ...
translation agency
موسسه ترجمه
discount house
موسسه تنزیل
installation property
مایملک موسسه
installations
موسسه نظامی
installation
موسسه نظامی
credit institution
موسسه اعتباری
finance house
موسسه مالی
enterprise
موسسه اقتصادی
closed shop
موسسه کارشناسی
enterprises
موسسه اقتصادی
entity
موسسه مستقل
entities
موسسه مستقل
sovkhoz
موسسه کشاورزی وروستایی
firmest
کارخانه موسسه بازرگانی
firms
کارخانه موسسه بازرگانی
financial intermediary
موسسه مالی واسطه
charles babbage institute
موسسه چارلز بابیج
consolidation
ادغام دو یاچند موسسه
institute of purchasing and supply
موسسه خرید و عرضه
enterprises
موسسه یا بنگاه اقتصادی
firm
کارخانه موسسه بازرگانی
enterprise
موسسه یا بنگاه اقتصادی
jobholder
عضو ثابت موسسه
nonprofit firm
موسسه غیر انتفاعی
carriers
موسسه حمل و نقل
carrier
موسسه حمل و نقل
wiring
موسسه سیم سازی
institute of materials management
موسسه مدیریت مواد
consolidation
ادغام دو یا چند موسسه
firmer
کارخانه موسسه بازرگانی
shipping agent
موسسه حمل کالا
joint enterprise
موسسه اقتصادی مشترک
establishment
موسسه دسته کارکنان
establishments
موسسه دسته کارکنان
private enterprise
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
clearinghouse
موسسه تهاتری لندن انبار
firmer
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
american national standards institute
موسسه ملی استانداردهای امریکا
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی
actual carrier
موسسه حمل و نقل واقعی
contracting carrier
موسسه حمل و نقل موردقرارداد
firm
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmest
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firms
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
international organisation for standard
موسسه بین المللی استاندارد
principals
رئیس موسسه اثاثه ارثی
principal
رئیس موسسه اثاثه ارثی
business combination
ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
interoffice
مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
haute couturer
موسسه طراحی لباس ومد بانوان
outsider
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
icot
موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
outsiders
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
corporations
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
corporation
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
institute for
professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
discount house
موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
net net worth
ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
entrepreneurs
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneur
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
confirming house
موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
admin
تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
house organ
مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
ieee
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
colony
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
combination
توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
iee /s 00
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
processionary
اجتماعی
Republicans
اجتماعی
socio economic
اجتماعی
socio political
اجتماعی
ecclesiastic
اجتماعی
ecclesiastics
اجتماعی
communal
اجتماعی
communally
اجتماعی
Republican
اجتماعی
anti social
ضد اجتماعی
the herd instinct
حس اجتماعی
anti-social
ضد اجتماعی
societal
اجتماعی
public
اجتماعی
social
اجتماعی
social milieu
محیط اجتماعی
social medicine
پزشکی اجتماعی
social maturity
بلوغ اجتماعی
social maladjustment
ناسازگاری اجتماعی
gregarious
اجتماعی دستهای
social learning
یادگیری اجتماعی
social self-concept
خودپنداری اجتماعی
social need
نیاز اجتماعی
social motive
انگیزه اجتماعی
social mobility
تحرک اجتماعی
social organization
سازمان اجتماعی
social outlays
مخارج اجتماعی
social peace
ارامش اجتماعی
social norm
هنجار اجتماعی
social lag
پس افتادگی اجتماعی
social cost
هزینه اجتماعی
social good
کالاهای اجتماعی
social fission
شکافت اجتماعی
social facilitation
تسهیل اجتماعی
social exchange
تبادل اجتماعی
social evolution
تکامل اجتماعی
social elimination
طرد اجتماعی
social effects
سودهای اجتماعی
social drive
سائق اجتماعی
social distance
فاصله اجتماعی
social disparity
نابرابری اجتماعی
social disintegration
فروپاشی اجتماعی
social habit
عادت اجتماعی
social health
بهداشت اجتماعی
social intelligence
هوش اجتماعی
social integration
یکپارچگی اجتماعی
social insurance
بیمه اجتماعی
social institution
نهاد اجتماعی
social instinct
غریزه اجتماعی
social inhibition
بازداری اجتماعی
social influence
نفوذ اجتماعی
social immobility
بی تحرکی اجتماعی
social hygiene
بهداشت اجتماعی
social development
توسعه اجتماعی
social wealth
ثروت اجتماعی
social status
موقعیت اجتماعی
socializer
اجتماعی کننده
social status
پایگاه اجتماعی
sociocultural
اجتماعی- فرهنگی
social situation
موقعیت اجتماعی
socioeconomic
اجتماعی واقتصادی
social service
خدمات اجتماعی
social self
خود اجتماعی
socioeconomic
اجتماعی- اقتصادی
sociogenesis
پدیدایی اجتماعی
social selection
انتخاب اجتماعی
social strcture
ساخت اجتماعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com