Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
He is a mediocre musician .
موسیقی دان پرمایه یی نیست
Other Matches
to tone up
پرمایه ترکردن
fat lime
اهک پرمایه
Rich poetry .
شعر پرمایه
caustic lime
اهک پرمایه
A good stiff ( strong ) alchoholic drink .
مشروب پرمایه
enrichment
پرمایه کردن پرمایگی
enrich
پرمایه کردن توانگرکردن
enriches
پرمایه کردن توانگرکردن
enriching
پرمایه کردن توانگرکردن
play by ear
<idiom>
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melody
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something
از روی ورقه
[نت موسیقی]
آلت موسیقی بازی کردن
MIDI Mapper
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
All is not gold that glitters.
<proverb>
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
it is inexpedient to reply
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
ear for music
موسیقی
music
موسیقی
treble staff
موسیقی
treble clef
موسیقی
ragtime
در موسیقی
prick
نقطه نت موسیقی
pricked
نقطه نت موسیقی
musicians
موسیقی دان
musician
موسیقی دان
pricking
نقطه نت موسیقی
concertos
قطعه موسیقی
concerto
قطعه موسیقی
devotion to music
دلبستگی به موسیقی
quire
گروه کر
[موسیقی]
computer music
موسیقی کامپیوتری
ambient music
موسیقی متن
opuses
قطعه موسیقی
music halls
سالن موسیقی
music hall
سالن موسیقی
play music
موسیقی ساختن
background music
موسیقی متن
background sound
موسیقی متن
ambient music
موسیقی پس زمینه
noting
نت موسیقی نوشتن
notes
نت موسیقی نوشتن
note
نت موسیقی نوشتن
make music
موسیقی ساختن
carillon
زنگهای موسیقی
background sound
موسیقی پس زمینه
ragtime
موسیقی ضربی
background music
موسیقی پس زمینه
forte
موسیقی بلند
fortes
موسیقی بلند
musical instruments
الت موسیقی
musical instrument
الت موسیقی
beat
ضربت موسیقی
beats
ضربت موسیقی
carillons
زنگهای موسیقی
boogie
موسیقی راک
boogie
موسیقی بوگی
boogied
موسیقی بوگی
boogieing
موسیقی راک
boogieing
موسیقی بوگی
boogies
موسیقی راک
boogies
موسیقی بوگی
chamber music
موسیقی مجلسی
disco
موسیقی دیسکو
discos
موسیقی دیسکو
musicologist
موسیقی شناس
instrumentally
با الت موسیقی
instructor of music
مشاق موسیقی
boleros
موسیقی بولرو
unvocal
بدون موسیقی
noteless
غیر موسیقی
philharmonic
عاشق موسیقی
subdominant
نت چهارم موسیقی
musicology
موسیقی شناسی
musicalness
ذوق موسیقی
musicalness
برابری با موسیقی
musicality
ذوق موسیقی
musicality
برابری با موسیقی
musical language
زبان موسیقی
musical ability
توانش موسیقی
music therapy
موسیقی درمانی
music synthesizer
ایجادکننده موسیقی
boogied
موسیقی راک
fa
چهارمین نت موسیقی
euterpe
الهه موسیقی
pricks
نقطه نت موسیقی
opus
قطعه موسیقی
electronic music
موسیقی الکترونیکی
jazz
موسیقی جاز
chimes
ترتیب زنگهای موسیقی
chiming
ترتیب زنگهای موسیقی
bandsman
عضو دستهء موسیقی
dulcet
نوعی الت موسیقی
tablature
نوعی علائم موسیقی
notes
اهنگ صدا نت موسیقی
castanet
یک نوع الت موسیقی
chimed
ترتیب زنگهای موسیقی
chime
ترتیب زنگهای موسیقی
reed
الت موسیقی بادی
percussion instrument
الات موسیقی ضربی
musically
مطابق اصول موسیقی
timpano
دهل
[ساز موسیقی]
duet
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duets
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
postlude
قطعه موسیقی پایان
soundtrack
موسیقی ضبط شده
talent for musics
استعداد یا ذوق موسیقی
bandsmen
عضو دستهء موسیقی
soul music
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
anvil
سندان
[آلت موسیقی]
duo
اواز یا موسیقی دونفری
stroke
[guitar]
زدن
[گیتار]
[موسیقی]
Beautiful music ( weather ) .
موسیقی ( هوای ) قشنگ
gavote
موسیقی این رقص
gavotte
موسیقی این رقص
intermezzo
قطعه موسیقی کوتاه
lyrical
غزلی موسیقی یا شعربزمی
euphonium
یکجورالت موسیقی بادی
symphonies
قطعه طولانی موسیقی
banstand
محل دستهء موسیقی
tin pan alley
جماعت موسیقی دانان
etude
قطعهء موسیقی کوتاه
note
اهنگ صدا نت موسیقی
immusical
خارج ازقواعد موسیقی
duos
اواز یا موسیقی دونفری
noting
اهنگ صدا نت موسیقی
glockenspiel
نوعی الت موسیقی
plainsong
سرودمناجاتی و بدون موسیقی
soundtracks
موسیقی ضبط شده
symphony
قطعه طولانی موسیقی
medley
قطعه موسیقی مختلط
march
موسیقی نظامی یا مارش
marched
موسیقی نظامی یا مارش
marches
موسیقی نظامی یا مارش
marching
موسیقی نظامی یا مارش
medleys
قطعه موسیقی مختلط
octaves
نتهای هشتگانه موسیقی
octave
نتهای هشتگانه موسیقی
melody
صدای موسیقی نوا
melodies
صدای موسیقی نوا
bands
دستهء موسیقی اتحاد
serenade
قطعه موسیقی عاشقانه
played
الت موسیقی نواختن
playing
الت موسیقی نواختن
wind instruments
الات موسیقی بادی
plays
الت موسیقی نواختن
timpani
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
kettledrums
دهل ها
[ساز موسیقی]
timpani
دهل ها
[ساز موسیقی]
kettledrums
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
wind instrument
الات موسیقی بادی
serenading
قطعه موسیقی عاشقانه
serenades
قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded
قطعه موسیقی عاشقانه
play
الت موسیقی نواختن
timpano
کوس
[ساز موسیقی]
kettledrums
کوسها
[ساز موسیقی]
timpani
کوسها
[ساز موسیقی]
band
دستهء موسیقی اتحاد
to harp
چنگ زدن
[موسیقی]
to play
[the]
harp
چنگ زدن
[موسیقی]
go-go
وابسته به رقصگر موسیقی راک
masque
نمایش توام با موسیقی ورقص
midi
میانجی رقمی الات موسیقی
phrasing
ترتیب بندی قطعات موسیقی
reed organ
یکنوع الت موسیقی بادی
fugue
نوعی الت بادی موسیقی
fugues
نوعی الت بادی موسیقی
nocturne
قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
accent mark
یکی از علائم تکیه در موسیقی
nocturnes
قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
sext
یک ششم نوعی الت موسیقی
musical instrument digital interface
میانجی رقمی الات موسیقی
cithara
یکنوع الت موسیقی قدیمی
range of music
حدود یا میدان علم موسیقی
combo
دسته کوچک موسیقی جاز
combos
دسته کوچک موسیقی جاز
glee
ساز و نواز اسباب موسیقی
saxophones
نوعی الت موسیقی بادی
saxophone
نوعی الت موسیقی بادی
preattunement
کوک از قبل
[آلت موسیقی]
harmonica
الت موسیقی شبیه سنتور
go-go
وابسته به رقص با موسیقی راک
rhapsodies
قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
rhapsody
قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
offbeat
قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
orpheus
ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
harmonicas
الت موسیقی شبیه سنتور
schmaltz
موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
schmaltzy
موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
apollo
خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
composer
آهنگ ساز
[بیشتر موسیقی کلاسیک]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com