Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (18 milliseconds)
English
Persian
cheat
موضعگیری برای دفاع
cheated
موضعگیری برای دفاع
cheats
موضعگیری برای دفاع
Other Matches
in self defence
برای دفاع
back checker
بازگشته برای دفاع
positioned
موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
position
موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
in defence of somebody
[something]
برای دفاع از کسی
[چیزی]
to stand in the gap
برای دفاع اماده بودن
on guard
اماده برای دفاع باشید
dan
درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
pattern offense
موضعگیری در برابر حریف
box defence
تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
box out
موضعگیری بین حریف و سبد
forces
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
force
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
convoys
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
zone ride
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
third base
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
samisch variation
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
nsfnet
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
one on one
دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense
دفاع وزارت دفاع
self defense
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
pleading
دفاع
answered
دفاع
defence
دفاع
defending
دفاع
answer
دفاع
parried
دفاع
parries
دفاع
tae
دفاع با پا
parry
دفاع
defend
دفاع
defends
دفاع
defended
دفاع
czech defence
دفاع چک
parrying
دفاع
answering
دفاع
defenses
دفاع
apologia
دفاع
advocacy
دفاع
advocation
دفاع
defense
دفاع
vindication
دفاع
apologias
دفاع
block
دفاع
blocked
دفاع
munition
دفاع
uncovered
بی دفاع
answers
دفاع
blocks
دفاع
fencing
دفاع
one man block
تک دفاع
robatsch defence
دفاع روباتش
anti menchanized defense
دفاع ضدمکانیزه
scandinavian defence
دفاع اسکاندیناویایی
offensive block
دفاع تهاجمی
morote uke
دفاع با دست
morote uke
دفاع دوتایی
opens
بی دفاع واریز نش
say a good word for
دفاع کردن
polish defence
دفاع لهستانی
pillsbury defence
دفاع پیلزبری
internal defense
دفاع داخلی
soto uke
دفاع از خارج
d. armour
اسلحه دفاع
to stick up for
دفاع کردن از
opened
خط بازبی دفاع
opened
بی دفاع واریز نش
pierce the block
شکافتن دفاع
simple parry
دفاع ساده
damiano's defence
دفاع دامیانو
opens
خط بازبی دفاع
open
بی دفاع واریز نش
fend
دفاع کردن
open
خط بازبی دفاع
fullback
دفاع پوششی
achi komi
دفاع فشاری
self-defence
دفاع از خود
kake uke
دفاع قلابی
legitimate defence
دفاع مشروع
defensible
دفاع کردنی
age ake
دفاع بالارونده
defensible
دفاع پذیر
defensible
قابل دفاع
deraign
دفاع کردن
to defend
[from]
دفاع کردن
[از]
buckler
دفاع کردن
catenaccio
دفاع بتونی
national defence
دفاع ملی
active defense
دفاع عامل
nagashi uke
دفاع پرسی
national defense
دفاع ملی
coverage
دفاع پوششی
philidor's defence
دفاع فیلیدور
stand
دفاع مداوم
kwon
دفاع با دست
three man block
دفاع سه نفره
dutch attack
دفاع برد
dory defence
دفاع دوری
asserts
دفاع کردن از
asserting
دفاع کردن از
asserted
دفاع کردن از
assert
دفاع کردن از
mikazuki uke ushiro geri
دفاع هلالی
defensive
منطقه دفاع
deliberate defense
دفاع بافرصت
replication
رونوشت دفاع
untenable
غیرقابل دفاع
propugn
دفاع کردن از
perceptual defense
دفاع ادراکی
tenability
دفاع پذیری
juji uke
دفاع ضربدری
department of defense
وزارت دفاع
alekhine's defence
دفاع الخین
double guard
دفاع با دو دست
janisch defence
دفاع شلیمان
janisch defence
دفاع یانیش
to make a d.
دفاع کردن
russian defence
دفاع روسی
indefensible
غیرقابل دفاع
makki
دفاع کردن
defends
دفاع کردن از
defends
دفاع کردن
position defense
دفاع موضعی
answers
دفاع کردن
advocate
دفاع کردن
answered
دفاع کردن
advocated
دفاع کردن
answer
دفاع کردن
secretary of defence
وزیر دفاع
extended defense
دفاع گسترده
sham plea
دفاع ناموجه
sham plea
دفاع پوچ
special plea
دفاع خاص
vindicative
دفاع کننده
defended
دفاع کردن
ball hawking
دفاع خوب
answering
دفاع کردن
defending
دفاع کردن از
defending
دفاع کردن
closed variation
دفاع تاراش
right of self defence
حق دفاع مشروع
advocates
دفاع کردن
advocating
دفاع کردن
semi circular parry
دفاع نیمدایره
benoni defence
دفاع بنونی
self protection
دفاع از نفس
opening
شکافتن دفاع
openings
شکافتن دفاع
dogs
دفاع بسته
plead
دفاع کردن
dogging
دفاع بسته
dog
دفاع بسته
composite defense
دفاع مرکب
pleaded
دفاع کردن
pleads
دفاع کردن
defense in place
دفاع در محل
secretary of state for defence
وزیر دفاع
defense in depth
دفاع در عمق
secretary of defense
وزیر دفاع
ward off
دفاع کردن
war department
وزارت دفاع
position defense
دفاع یا پدافندثابت
fencible
قابل دفاع
parry of debate
دفاع درمنافره
meran defence
دفاع مران
plea of accused
دفاع متهم
self defence
دفاع مشروع
the right of self-defence
حق دفاع از خود
backfield
دفاع نفوذی
pirc defence
دفاع پیرک
yogoslav defence
دفاع پیرک
penetrated
نفوذ در دفاع
penetrates
نفوذ در دفاع
daylight
نفوذ در دفاع
defend
دفاع کردن از
two knights' defence
دفاع دو اسب
right of self preservation
حق دفاع از خود
ego defence
دفاع خود
zone
دفاع منطقهای
yogoslav defence
دفاع یوگوسلاو
summetrical defence
دفاع متقارن
defendants
دفاع کننده
defendant
دفاع کننده
two man block
دفاع دونفره
implead
دفاع کردن
zones
دفاع منطقهای
penetrate
نفوذ در دفاع
uchi uke
دفاع از داخل
indefensibility
دفاع ناپذیری
defend
دفاع کردن
hasty defense
دفاع تعجیلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com