Dictiornary-Farsi | موضوع بسته به | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
it is a question of money	موضوع بسته به


Other Matches

queued	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access	فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queue	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread	این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herrings	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition	موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
packets	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
reversed	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
packaging	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
circular	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
child window	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
themes	موضوع
subjected	موضوع
head	موضوع
matter	موضوع
theme	موضوع
texts	موضوع
text	موضوع
subject	موضوع
mattered	موضوع
point	موضوع
questioned	موضوع
questions	موضوع
topic	موضوع
subject [topic]	موضوع
themes	موضوع ها
subjects	موضوع ها
question	موضوع
propositioned	موضوع
afair	موضوع
mattering	موضوع
matters	موضوع
proposition	موضوع
propositioning	موضوع
propositions	موضوع
topics	موضوع ها
issue	موضوع
objected	موضوع
objecting	موضوع
objects	موضوع
issues	موضوع
issued	موضوع
topic	موضوع
topics	موضوع
direct objects	موضوع
indirect objects	موضوع
object	موضوع
criteria	موضوع
motifs	موضوع
subjecting	موضوع
plotless	بی موضوع
subjects	موضوع
motif	موضوع
in question	موضوع بحث
issued	موضوع شماره
subject of debate	موضوع دعوی
universe of discourse	موضوع بحث
decade	ده موضوع یا رویداد
decades	ده موضوع یا رویداد
issue	موضوع شماره
in contestation	موضوع بحث
subject matter	موضوع اصلی
privity	موضوع محرمانه
cases	موضوع حالت
case	موضوع حالت
issue	موضوع دعوی
affaire d'honneur	موضوع شرافتی
fair game <idiom>	موضوع تهاجم
res ipsa loquitur	موضوع گویاست
irrelevant	خارج از موضوع
problems	معما موضوع
issues	موضوع شماره
matter on hand	موضوع بحث
monomaniac	دیوانه یک موضوع
out of question	خارج از موضوع
What is it all about ?	موضوع چیست ؟
not to the point	خارج از موضوع
issues	موضوع دعوی
side show	موضوع فرعی
sides of the question	اطراف موضوع
subject matter	مطلب موضوع
objective complement	مکمل موضوع
neither here nor there <idiom>	بیربط به موضوع
problem	معما موضوع
subject and predicate	موضوع و محمول
not to point	بیرون از موضوع
business	موضوع تجارت
businesses	موضوع تجارت
lemma	مقدمه موضوع
issued	موضوع دعوی
subduce	موضوع کردن
off the track	از موضوع پرت
sign position	موضوع علامت
side issues	موضوع فرعی
What's behind all this?	موضوع چه است؟
subjecting	رعایا موضوع
What's up?	موضوع چه است؟
What's on?	موضوع چه است؟
subjects	شیی موضوع
grievance	موضوع شکایت
What is happening?	موضوع چه است؟
What gives?	موضوع چه است؟
subjects	رعایا موضوع
What's wrong?	موضوع چه است؟
What is the matter?	موضوع چه است؟
subject	شیی موضوع
subject	رعایا موضوع
subjected	شیی موضوع
What's the matter?	موضوع چیه؟
side issue	موضوع فرعی
subjected	رعایا موضوع
subjecting	شیی موضوع
What's cooking?	موضوع چه است؟
objects	موضوع منظره
objected	موضوع منظره
postulates	اصل موضوع
postulating	اصل موضوع
What's going on?	موضوع چه است؟
indirect objects	موضوع منظره
direct objects	موضوع منظره
recitations	تعریف موضوع
postulated	اصل موضوع
objecting	موضوع منظره
beside the question	خارج از موضوع
at issue	موضوع بحث
object	موضوع منظره
recitation	تعریف موضوع
a horse of another colour [different colour]	موضوع علیحده
postulate	اصل موضوع
subject	مبحث موضوع مطالعه
plots	موضوع اصلی توط ئه
the tax in question	مالیات موضوع بحث
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) .	ربطی به موضوع ندارد
thematic apperception test	ازمون اندریافت موضوع
reagent	موضوع ازمایش روانی
topicality	موضوع موردبحث روز
question in dispute	موضوع متنازع فیه
plotted	موضوع اصلی توط ئه
plot	موضوع اصلی توط ئه
subjected	مبحث موضوع مطالعه
permit goods coveredby	کالای موضوع پروانه
subjects	مبحث موضوع مطالعه
that is not the question	موضوع این نیست
that is a matter of habit	موضوع عادت است
subjecting	مبحث موضوع مطالعه
stick to the point	از موضوع خارج نشوید
remind me ofit	ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
the matter in hand	موضوع مورد بحث
monographs	رساله درباره یک موضوع
monograph	رساله درباره یک موضوع
the matter is perplexed	موضوع درهم است
It deals with ...	موضوع در باره ... است.
causing	موضوع منازع فیه
it is a question of money	موضوع پول است
name of the game <idiom>	قسمت اصلی یک موضوع
red herring <idiom>	از موضوع اصلی دورکردن
lowdown <idiom>	لپ مطلب ،حقیقت موضوع
matter in hand	موضوع مورد بحث
at stake	نامعلوم موضوع بحث
causes	موضوع منازع فیه
cause	موضوع منازع فیه
contenting	موضوع یک برنامه یا متن
deviate from the main subject	از موضوع خارج شدن
donnee	موضوع داستان یا درام
embroglio	گیر موضوع غامض
i a with you on that matter	من در ان موضوع با شماموافق هستم
content	موضوع یک برنامه یا متن
there	دراین موضوع انجا
dawn on <idiom>	روشن شدن (موضوع)
vexata questio	موضوع متنازع فیه
object of worship	موضوع پرستش یاستایش
contested area	منطقه موضوع اختلاف
obiter dictum	خارج از موضوع دعوی
gambits	بذله موضوع بحث
gambit	بذله موضوع بحث
bet	موضوع شرط بندی
The contrary was proved.	عکس موضوع ثابت شد
bets	موضوع شرط بندی
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument).	موضوع بحث وصحبت ما
It dawned on me.	بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
distinguishes	بیان اختلاف بین دو موضوع
searches	جستجو برای یک موضوع داده
distinguish	بیان اختلاف بین دو موضوع
sideshow	موضوع فرعی انحراف اتفاقی
textbooks	کتاب اصلی دریک موضوع
textbook	کتاب اصلی دریک موضوع
searched	جستجو برای یک موضوع داده
specialising	مط العه و خبره بودن در یک موضوع
extrajudicial	بدون ارتباط به موضوع دعوی