English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (31 milliseconds)
English Persian
question موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
questioned موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
questions موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
Other Matches
wring با شکنجه گرفتن
wringing با شکنجه گرفتن
wrings با شکنجه گرفتن
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
subordinate coajunction حرف عطفی که قضیه تاریخ را به قضیه اصلی می پیوندد
compound complex دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
excruciate شکنجه کردن
to put to the torture شکنجه کردن
rack شکنجه کردن
racked شکنجه کردن
racked with pain شکنجه کردن
put to the torture شکنجه کردن
wracks شکنجه کردن
racks شکنجه کردن
wracked شکنجه کردن
excruciate شکنجه کردن برصلیب اویختن
queue فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
red herring شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reversing روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
subduce موضوع کردن
to expatiate on a subject راجع یک موضوع زیادگویی کردن
circulars فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
to harp on one string پیوسته روی یک موضوع بحث کردن
wracks شکنجه
racked شکنجه
tormented شکنجه
wracked شکنجه
torment شکنجه
torments شکنجه
excruciation شکنجه
persecution شکنجه
racks شکنجه
rack شکنجه
tortures شکنجه
tortured شکنجه
afflictions شکنجه
torturing شکنجه
torture شکنجه
tormenting شکنجه
affliction شکنجه
collated به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
collate به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
collating به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
collates به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
use torture شکنجه دادن
torture شکنجه دادن
self torment خود شکنجه
tumbrel الت شکنجه
torment شکنجه دادن
cruciate شکنجه کشیدن
torturing شکنجه دادن
torturers شکنجه دهنده
tortures شکنجه دادن
torturer شکنجه دهنده
tortured شکنجه دادن
tumbril الت شکنجه گیوتین
hold court <idiom> همانند شاه وملکه دربین موضوع مورد بحث عمل کردن
inquisitorial procedure دادرسی با شکنجه و سخت گیری
dragoon بزور شکنجه بکاری واداشتن
dragoons بزور شکنجه بکاری واداشتن
He confessed under torture. زیر فشار شکنجه اعتراف کرد
tantalus تانتالوس که مورد شکنجه شدید زاوش قرار گرفت
sadomasochism لذت جنسی بوسیله شکنجه نفس خود یا دیگری
axiom قضیه
theorems قضیه
axioms قضیه
case قضیه
cage قضیه
clauses قضیه
clause قضیه
cases قضیه
theorem قضیه
thesis قضیه
propositioning قضیه
cages قضیه
propositions قضیه
theses قضیه
proposition قضیه
propositioned قضیه
premiss قضیه
married under a contract unlimited perio زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
euler's theorem قضیه اویلر
h theorem of boltzmann قضیه H بولتزمن
bayes'theorem قضیه بیس
pythagorean proposition قضیه عروس
central limit theorem قضیه حد مرکزی
principal clause قضیه اصلی
virial theorem قضیه ویریال
bernoulli theorem قضیه برنولی
expansion theorem قضیه بسطی
poniard asinorum قضیه حماریه
poniard asinorum قضیه خرفهم
syllogism قضیه منطقی
point of honour قضیه شرف
variation theorem قضیه تغییر
euler theorem قضیه اولر
rearrangement theorem قضیه نوارایی
boltzmann h threrem قضیه H بولتزمن
clauses جزء قضیه
test case قضیه در ازمایش
test cases قضیه در ازمایش
binomial theorem قضیه دو جملهای
mattering امر قضیه
opposite عکس قضیه
opposites عکس قضیه
matters امر قضیه
orthogonality theorem قضیه تعامد
obverse قضیه تالی
clause جزء قضیه
matter امر قضیه
slutsky theorem قضیه اسلاتسکی
mattered امر قضیه
duality theorem قضیه دوگانگی
asses bridge قضیه حماریه
racks نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
wracks نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
wracked نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
racked نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
rack نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
prima facie evidence مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید
inflame اتش گرفتن عصبانی و ناراحت کردن متراکم کردن
inflaming اتش گرفتن عصبانی و ناراحت کردن متراکم کردن
inflames اتش گرفتن عصبانی و ناراحت کردن متراکم کردن
superaltern قضیه کلی مورداستدلال
How did it turn out? [قضیه] چطور تمام شد؟
theses رساله دکتری قضیه
res judicata قضیه محکوم بها
f.clause قضیه که با in order thatاغازگرد د
hypothesis قضیه فرضی نهشته
thesis رساله دکتری قضیه
worst case scenario بدترین شکل قضیه
worst-case scenario بدترین شکل قضیه
balanced budget theorem قضیه بودجه متوازن
non restrictive clause قضیه غیر تحدیدی
In this matter در این بابت [قضیه]
adjudicated case قضیه محکوم بها
Pythagorean theorem قضیه فیثاغورس [ریاضی]
Pythagoras' theorem قضیه فیثاغورس [ریاضی]
jahn teller theorem قضیه یان- تلر
majorpremise کبرای قضیه منطقی
addition theorem قضیه جمع پذیری
clausius virial theorem قضیه ویریال کلازیوس
hypotheses قضیه فرضی نهشته
well-ordering theorem قضیه خوش ترتیبی [ریاضی]
issues مسئله قضیه تحویل جنس
issued مسئله قضیه تحویل جنس
axioms قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
to have no say [in that matter] پاسخگو نبودن [در این قضیه]
prime number theorem قضیه اعداد اول [ریاضی]
I saw it for myself . I was an eye –witness خودم شاهد قضیه بودم
autre fois acquit قضیه محکوم بها در امورجزاییfacsimile
premisses قضیه ثابت یا اثبات شده
axiom قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
i had no voice in that matter من دران قضیه رایی نداشتم
premise قضیه ثابت یا اثبات شده
issue مسئله قضیه تحویل جنس
premised قضیه ثابت یا اثبات شده
decollate جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
It is quite a hypothetical case . این یک قضیه کاملا" فرضی است
adoption مربوط به قضیه پسر خواندگی عیسی
That's another story. این داستان [قضیه] دیگری است.
seizes ضبط کردن گرفتن تصرف کردن
seized ضبط کردن گرفتن تصرف کردن
seize ضبط کردن گرفتن تصرف کردن
prosyllogism قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
Now that you're here, it's a whole new ball game. حالا که اینجایی قضیه خیلی فرق می کند.
pillories نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
surrendered پس گرفتن و تبدیل کردن
surrender پس گرفتن و تبدیل کردن
surrenders پس گرفتن و تبدیل کردن
fogs تیره کردن مه گرفتن
fog تیره کردن مه گرفتن
obtains فراهم کردن گرفتن
holds جا گرفتن تصرف کردن
to smell out گرفتن وپیدا کردن
obtained گرفتن یا دریافت کردن
obtain فراهم کردن گرفتن
obtains گرفتن یا دریافت کردن
obtain گرفتن یا دریافت کردن
educe گرفتن استخراج کردن
abalienate منتقل کردن پس گرفتن
hold جا گرفتن تصرف کردن
to fill up گرفتن تکمیل کردن
obtained فراهم کردن گرفتن
bevel پخ کردن لبه گرفتن
circled گرفتن احاطه کردن
engages گرفتن استخدام کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com