Dictiornary-Farsi | موقعیت احتراق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
firing position	موقعیت احتراق


Other Matches

crossfiring	اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition	احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
critical grid current	جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
cartesian coordinates	سیستم موقعیت که از دو بردار در جهت زاویه راست برای نمایش نقط های که با دو عدد امکان دهی شده است و موقعیت آن را میدهد تشکیل شده است
relative plot	موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
air position	موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
lighting	احتراق
deflagration	احتراق
arson	احتراق
oxidization	احتراق
burning	احتراق
firing	احتراق
ignition	احتراق
explosion	احتراق
explosions	احتراق
combustion	احتراق
inflammation	احتراق
seeting on fire	احتراق
flash point	نقطه احتراق
flame out	قطع احتراق
heat of combustion	گرمای احتراق
heat value	گرمای احتراق
igniting agent	عامل احتراق
heating value	گرمای احتراق
ignitible	قابل احتراق
igniting point	نقطه احتراق
igniting spark	جرقه احتراق
ignitibility	قابلیت احتراق
igniter switch	کلید احتراق
igniter switch	سوئیچ احتراق
ignitable	قابل احتراق
hot bulb ignition	احتراق سرسرخ
ignitability	قابلیت احتراق
firing order	ترتیب احتراق
combustibility	قابلت احتراق
burning brand	نوع احتراق
base ignition	احتراق تحتانی
combustiblity	قابلیت احتراق
combustible	قابل احتراق
misfiring	احتراق ناقص
combustible	احتراق پذیر
combustion area	محفظه احتراق
combustion chamber	محفظه احتراق
timing	زمان احتراق
external combustion	احتراق خارجی
duplex ignition	احتراق دوگانه
dual ignition	احتراق دو برقی
advanced ignition	اوانس احتراق
combustor	محفظه احتراق
combustion efficiency	بازده احتراق
combustion efficiency	راندمان احتراق
combustion	اشتعال احتراق
ignition pulse	ضربه احتراق
ignition pulse	ایمپولز احتراق
ignition spark	جرقه احتراق
ignition switch	کلید احتراق
magneto ignition	احتراق با مگنت
ignition voltage	ولتاژ احتراق
inexplosive	غیرقابل احتراق
internal combustion	احتراق داخلی
pre ignition	زود احتراق
premature ignition	احتراق زودرس
single ignition	احتراق تک برقی
sulfur	اصل احتراق
surface burning	احتراق سطحی
triple ignition	احتراق سه برقی
two spark ignition	احتراق دو جرقهای
firing accessories	لوازم احتراق
ignition pulse	پالس احتراق
ignition control	کنترل احتراق
ignition condition	حالت احتراق
ignition cable	کابل احتراق
ignition charge	خرج احتراق
ignition choke	پیچک احتراق
ignition	اشتعال احتراق
ignition by contact	احتراق تماسی
ignition current	جریان احتراق
ignition lag	تاخیر احتراق
ignition device	وسیله احتراق
sulphur	اصل احتراق
ignition by incandescence	احتراق التهابی
ignition circuit	مدار احتراق
maximum gate trigger current	جریان احتراق حداکثر
make and break ignition	احتراق با قطع و وصل
maximum gate trigger voltage	ولتاژ احتراق حداکثر
ignition by contact breaking	احتراق با قطع کنتاکت
molar enthalpy of combusion	انتالپی مولی احتراق
molar heat of combusion	گرمای مولی احتراق
order of fire	ترتیب احتراق موتور
internal combustion engines	موتور احتراق داخلی
internal combustion engine	موتور احتراق داخلی
preignition	احتراق قبل از وقت
combustible	جسم قابل احتراق
burning brand	علامت احتراق نیمسوزی
ignition temperature	درجه حرارت احتراق
ignition voltage	فشار الکتریکی احتراق
ignition system	سیستم احتراق موتور
incombustibility	عدم امکان احتراق
incombustible	غیر قابل احتراق
compression ingition	احتراق توسط فشار
combustor	سیستم احتراق توربین
jump spark ignition	احتراق با جرقه جهنده
dual ignition system	سیستم احتراق دوتایی
constant pressure combustion	احتراق در فشار ثابت
delay zction firing	عمل احتراق با تاخیر
explosively	بطور قابل احتراق
ignition analyzer	اسیلوگراف کنترل احتراق
capacitor discharge ignition	سیستم احتراق با انرژی زیاد
firedamp	گاز قابل احتراق معدن
vaporizing combustor	سیستم احتراق توربین گاز
afterburning	عملیات بعد از احتراق سوخت
timing	تنظیم زمان احتراق موتور
burner cans	محفظه احتراق موتورهای توربینی
can annular	محفظه احتراق حلقوی شکل
cannular	محفظه احتراق حلقوی شکل
canning	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
ignition	احتراق اتش زدن مشتعل کردن
cans	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
precombustion chamber engine	موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
can	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
explosive	قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
lodgment	موقعیت
lodgment or lodge	موقعیت
situs	موقعیت
line of position	خط موقعیت
positioned	موقعیت
situations	موقعیت
position	موقعیت
occasions	موقعیت
locations	موقعیت
occasioning	موقعیت
situation	موقعیت
occasioned	موقعیت
occasion	موقعیت
berths	موقعیت جا
berthing	موقعیت جا
berthed	موقعیت جا
berth	موقعیت جا
condition	موقعیت
site	موقعیت
sited	موقعیت
location	موقعیت
sites	موقعیت
orientation	موقعیت
backfires	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfire	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
plug nozzle	نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfiring	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
print position	موقعیت چاپ
lies	موقعیت چگونگی
radar location	موقعیت رادار
d. of a situation	موقعیت باریک
exoposition	موقعیت اگزو
endo position	موقعیت اندو
lied	موقعیت چگونگی
lie	موقعیت چگونگی
plot	نقطه موقعیت
plotted	نقطه موقعیت
status	اهمیت یا موقعیت
position finding	موقعیت یابی
position buoy	بویه موقعیت
case	وضعیت موقعیت
cases	وضعیت موقعیت
situations	موقعیت حالت
footing	موقعیت وضع
monopoly position	موقعیت انحصاری
ground position	موقعیت زمینی
configurations	وضعیت یا موقعیت
configuration	وضعیت یا موقعیت
page orientation	موقعیت صفحه
pertinence	موقعیت شایستگی
pertinence or nency	دخل موقعیت
pertinency	موقعیت شایستگی
situation	موقعیت حالت
point guard	موقعیت گارد
positioning	تثبیت موقعیت
bit position	موقعیت ذره
forward position	موقعیت رو به جلو
benzylic position	موقعیت بنزیلی
advantage ground	موقعیت خوب
circumstantial	مربوط به موقعیت
point	محل یا موقعیت
plots	نقطه موقعیت
positioned	شکل موقعیت
position	شکل موقعیت
orientation	تشخیص موقعیت
orientation	تعیین موقعیت
situation of a building	موقعیت ساختمان
rest position	موقعیت سکون
social situation	موقعیت اجتماعی
razor edge	موقعیت بحرانی
social status	موقعیت اجتماعی
storage location	موقعیت انباره
sign position	موقعیت علامت
stimulus situation	موقعیت محرک
burner compartment	قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
igniter	ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
hot test	تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
whiteout	عدم تشخیص موقعیت