Dictiornary-Farsi | موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
blade station	موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه


Other Matches

diffuser area ratio	نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
geometrical percentage	درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
cartesian coordinates	سیستم موقعیت که از دو بردار در جهت زاویه راست برای نمایش نقط های که با دو عدد امکان دهی شده است و موقعیت آن را میدهد تشکیل شده است
radial	شعاعی
radiant	شعاعی
stellular	شعاعی
radials	شعاعی
actinoid	شعاعی
shift	تغییرمحل شعاعی
radial velocity	تندی شعاعی
radial stress	تنش شعاعی
radial road	راه شعاعی
triradiate	سه شاخه سه شعاعی
radial potential	پتانسیل شعاعی
radial velocity	سرعت شعاعی
radium block	بلوک شعاعی
radius block	بلوک شعاعی
radius milling	فرزکاری شعاعی
shifts	تغییرمحل شعاعی
shifted	جابجایی شعاعی
radius vector	بردار شعاعی
shift	جابجایی شعاعی
radial play	بازی شعاعی
radial motor	موتور شعاعی
radial section	برش شعاعی
actinomorphic	بشکل شعاعی
shifts	جابجایی شعاعی
radial cut	برش شعاعی
radial ball bearing	بلبرینگ شعاعی
radial bearing	یاطاقان شعاعی
shifted	تغییرمحل شعاعی
radial flow	جریان شعاعی
actinomorphous	بشکل شعاعی
cartwheel antenna	انتن شعاعی
actinomorphous	دارای تقارن شعاعی
actinomorphic	دارای تقارن شعاعی
one port radial pump	تلمبه شعاعی یک پرهای
bench type radial	میز نوع شعاعی
radial flow turbine	توربین با جریان شعاعی
radial deformation	تغییر شکل شعاعی
radial probability distribution	توزیع احتمال شعاعی
radial probability density	چگالی شعاعی احتمالی
radial flow pump	تلمبه با جریان شعاعی
radial quantum number	عدد کوانتومی شعاعی
hypotrophy	رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
relative plot	موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
air position	موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
radial	شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radials	شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
segments	مقطع
section	مقطع
cutting	مقطع
profile	مقطع
sections	مقطع
profiles	مقطع
profiling	مقطع
cross section	مقطع
segment	مقطع
profiled	مقطع
tablature	مقطع
conic section	مقطع مخروطی
lobule	مقطع کوچک
profiling	مقطع عرضی
cross section area	سطح مقطع
airfoil	مقطع ایرودینامیکی
half section	نیم مقطع
profiles	مقطع عرضی
aerofoil	مقطع ایرودینامیکی
profile	مقطع عرضی
necking	تنگی مقطع
profiled	مقطع عرضی
absorption cross section	مقطع جذب
oblique section	مقطع مایل
oblique section	مقطع اریب
rectangular section	مقطع مستطیلی
circular cross section	مقطع گرد
coil section	مقطع بوبین
compact section	مقطع فشرده
cross section	سطح مقطع
root section	مقطع ریشه
sectional area	سطح مقطع
cross reaction	سطح مقطع
cross section	مقطع عرضی
soil profile	مقطع خاک
structural section	مقطع سازهای
transition section	مقطع تبدیل
trough section	مقطع ناودانی
areas	سطح مقطع
area	سطح مقطع
transverse section	مقطع عرضی
box section	مقطع قوسی سکل
work surfaces	سطح مقطع اصلی
intermediate frequency section	مقطع فرکانس میانی
cross section	سطح مقطع عرضی
interrupted quick flashing light	چشمک زن تند مقطع
cross sectional data	داده ها در یک مقطع زمانی
inelastic cross section	مقطع برخورد ناکشسان
work surface	سطح مقطع اصلی
horseshoe shaped section	مقطع نعل اسبی
cross section	سطح مقطع موثر
cross sectional area	سطح مقطع عرضی
egg shaped section	مقطع تخم مرغی
transection	برش یا مقطع عرضی
total effective collision cross section	سطح مقطع موثر کل
vintage model	الگوی مقطع زمانی
box spar	تیرکهای با مقطع مربع
uncurtailed bars	ارماتور بدون تقلیل مقطع
effective collision cross section	سطح مقطع برخورد موثر
form grind	سنگ زدن در مقطع طولی
cross section	نیمرخ پهنا مقطع موثر
podite	مقطع با بند پای بندپایان
syllabify	تقسیم به هجای مقطع کردن
rhombus wing	بالی با سطح مقطع متقارن
con di nozzle	نازل موتورجت با مقطع همگرا
flumming	تنگ کردن مقطع جریان اب
winding crodd section	سطح مقطع سیم پیچی
standard egg section	مقطع تخم مرغی شکل معمولی
syllabary	جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
economic section	انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
three square	سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
poiseuille flow	جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
hachures	خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
parallel aerofoil	ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
commutator	سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
rolleron	کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
situation	موقعیت
location	موقعیت
condition	موقعیت
positioned	موقعیت
position	موقعیت
situs	موقعیت
orientation	موقعیت
sites	موقعیت
sited	موقعیت
site	موقعیت
situations	موقعیت
lodgment	موقعیت
berth	موقعیت جا
occasions	موقعیت
berthed	موقعیت جا
berthing	موقعیت جا
lodgment or lodge	موقعیت
occasioning	موقعیت
line of position	خط موقعیت
occasioned	موقعیت
locations	موقعیت
berths	موقعیت جا
occasion	موقعیت
social situation	موقعیت اجتماعی
ground position	موقعیت زمینی
rest position	موقعیت سکون
storage location	موقعیت انباره
situation of a building	موقعیت ساختمان
razor edge	موقعیت بحرانی
stimulus situation	موقعیت محرک
sign position	موقعیت علامت
social status	موقعیت اجتماعی
position buoy	بویه موقعیت
exoposition	موقعیت اگزو
pertinence	موقعیت شایستگی
pertinence or nency	دخل موقعیت
monopoly position	موقعیت انحصاری
point guard	موقعیت گارد
pertinency	موقعیت شایستگی
endo position	موقعیت اندو
page orientation	موقعیت صفحه
position finding	موقعیت یابی
print position	موقعیت چاپ
radar location	موقعیت رادار
d. of a situation	موقعیت باریک
firing position	موقعیت احتراق
configuration	وضعیت یا موقعیت
position	شکل موقعیت
orientation	تشخیص موقعیت
positioned	شکل موقعیت
orientation	تعیین موقعیت
status	اهمیت یا موقعیت
positioning	تثبیت موقعیت
situations	موقعیت حالت
point	محل یا موقعیت
situation	موقعیت حالت
lie	موقعیت چگونگی
lied	موقعیت چگونگی
footing	موقعیت وضع
configurations	وضعیت یا موقعیت
lies	موقعیت چگونگی
plotted	نقطه موقعیت
plots	نقطه موقعیت
plot	نقطه موقعیت
forward position	موقعیت رو به جلو
cases	وضعیت موقعیت
case	وضعیت موقعیت
bit position	موقعیت ذره
circumstantial	مربوط به موقعیت
benzylic position	موقعیت بنزیلی
advantage ground	موقعیت خوب
mandrel	جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
blows	هدر دادن موقعیت
downward	به طرف یک موقعیت پایین تر
space orientation	موقعیت یابی فضایی