English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
separately excited مولد با راه انداز جداگانه
Other Matches
exciter مولد راه انداز
average propensity to save میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
saving institutions موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
deflection board طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
mortar report گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
gas electric generating set مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
mid wicket توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
emergency generator set دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
aside جداگانه
asides جداگانه
separately جداگانه
in proper جداگانه
separated جداگانه
separate جداگانه
severally جداگانه
several جداگانه
separates جداگانه
send on جداگانه فرستادن
internal و نه یک برنامه جداگانه
separate opinion رای جداگانه
antiseptics جداگانه پادگند
several covenants تعهدات جداگانه
antiseptic جداگانه پادگند
substantively با داشتن هستی جداگانه
to act independently of others مستقلانه یا جداگانه کارکردن
allopatric جداگانه اتفاق افتاده
idiopathy علاقه خاص ناخوشی جداگانه
We'd like to pay separately. ما میخواهیم جداگانه پرداخت کنیم.
discrete که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
spreader rig میلهای که نخها جداگانه به ان وصل میشود
double barreled shotgun تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
diphthongize تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
link دستور ترکیب یک لیست از فایلهای جداگانه با هم
interleaved دو باک حافظه جداگانه که به ترتیب و با هم استفاده می شوند
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
polygeny پیدایش نوع بشراز چند ازدواج جداگانه
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
begetter مولد
generators مولد
birthplace مولد
producers مولد
producer مولد
productive مولد
regenerator مولد
reproductive مولد
birthplaces مولد
generatrix مولد
generator مولد
line generator مولد خط
adhocism [طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
gathered نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
gather نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
induction generator مولد القایی
sweep generator مولد روبنده
report generator مولد گزارش
synchronous generator مولد همزمان
unborn غیر مولد
system generator مولد سیستم
relaxation generator مولد رلاکسیون
three phase generator مولد سه فازه
three phase generator مولد سه فاز
gas generator مولد گاز
productive مولد پر حاصل
character generator مولد کاراکتر
generator set مولد برق
macro generator مولد ماکرو
teaser ضامن مولد
teasers ضامن مولد
electrostatic generator مولد الکتروستاتیکی
screen generator مولد صفحه
impluse generator مولد ضربهای
impluse generator مولد فشارضربهای
legitimacy of birth طهارت مولد
series generator مولد زنجیری
electric generator مولد الکتریسیته
frequency generator مولد فرکانس
shunt generator مولد شنتی
shunt generator مولد شنت
signal generator سیگنال مولد
single phase generating مولد یک فازه
homopolar generator مولد همقطب
double current generator مولد دوکاره
impluse sender مولد ضربهای
arc light generator مولد قوس
active متعدی مولد
field magnet اهنربای مولد
two phase alternator مولد دو فازه
producer's goods کالاهای مولد
compound wound generator مولد مرکب
interference generator مولد پارازیت
program generator مولد برنامه
melliferous مولد عسل
function generator مولد تابع
generating tone صوت مولد
generator cradle پایه مولد
generator efficiency بازده مولد
generator loss اتلاف مولد
generator output قدرت مولد
neutron generator مولد نوترون
nonproductive غیر مولد
generators مولد برق
generator مولد برق
differential generator مولد تفاضلی
compiler generator مولد همگردان
boiler مولد بخار
boilers مولد بخار
induction generator مولد القائی
generator program برنامه مولد
pulse generator مولد تپش
inductor generator مولد با القاگر
video generator مولد تصویر
measuring generator مولد سنجش
welding generator مولد جوش
welding generator مولد جوشکاری
productive consumption مصرف مولد
gen مولد برق
generating function تابع مولد
wobbulator مولد روبنده
wind generator مولد بادی
linkages ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
linkage ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
floppies مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
dual دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
nestorianism عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
floppy مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
floppy disk مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
floppy disks مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
floppy discs مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
edited ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
edit ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
pattern generator مولد تعمیر کار
dynamos مولد جریان دائم
dynamos دستگاه مولد برق
generators دستگاه مولد برق
nonproductive labor کار غیر مولد
generator دستگاه مولد برق
producer تولید کننده مولد
light pluse generator مولد پالس نور
dynamo مولد جریان دائم
dynamo دستگاه مولد برق
producers تولید کننده مولد
commutating pole generator مولد با قطب جابجاگر
clock generator مولد زمان سنجی
progamete سلول مولد تخمچه
constant current generator مولد با امپر ثابت
constant potential generator مولد با ولت ثابت
electron beam generator مولد اشعه الکترونی
alternator مولد جریان متناوب
alternators مولد جریان متناوب
low frequency generator مولد فرکانس پایین
dot generator مولد خال گذار
gas generator flue تنوره مولد گاز
direct current generator مولد جریان مستقیم
generating set دستگاه مولد برق
motoring of generator موتور کردن مولد
multiphase generator مولد چند فازه
generator busbar شین اصلی مولد
power plant دستگاه مولد نیرو
power plants دستگاه مولد نیرو
flat compound generator مولد مرکب تخت
variable speed motor مولد با دور متغیر
hypnotic مولد خواب مصنوعی
reversed series generator مولد با میدانهای مخالف
random number generator مولد عدد تصادفی
random number generator مولد اعداد تصادفی
self energizing مولد نیرو در خود
impluse voltage generator مولد فشار ضربهای
high tension generator مولد فشار قوی
high power pulse generator مولد پالس پرقدرت
unproductive consumption مصرف غیر مولد
generator set دستگاه مولد برق
sawthoot generator مولد دندانه ارهای
alternating current generator مولد جریان متناوب
high frequency alternator مولد فرکانس بالا
impluse current generator مولد جریان ضربهای
static generator مولد برق ساکن
variable speed generator مولد با دور متغیر
building up of generator پیش تحریک مولد
racing of generator دور برداشتن مولد
productive فراور مولد ثروت
screen generator مولد صفحه نمایش
interleaved بخشی از دو برنامه که جداگانه اجرا می شوند به طوری که به نظر همزمان می آید
file به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
externals فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
filed به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
external فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
generators مولد برق دینام اتومبیل
synchronous alternator مولد جریان متناوب سنکرون
d.c. arc welding generator مولد جوشکاری جریان دائم
welding altrnator مولد جوش جریان متناوب
generator مولد برق دینام اتومبیل
high frequency palsmagenerator مولد پلاسمای فرکانس بالا
impluse high tension generator مولد فشار قوی ضربهای
hydropower قوه محرکه مولد برق
interleaving تقسیم فضای ذخیره سازی به قسمتهایی به طوری که هر یک جداگانه قابل دستیابی اند
bracket علامت چاپ که نشان میدهد یک دستوالعمل یا عمل باید جداگانه پردازش شود
serials ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
serial ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
carcinogen ماده مولد یا مشدد سرطان سرطانزا
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com