English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
English Persian
component مولفه
components مولفه
constituent مولفه
constituents مولفه
Other Matches
d.c. component مولفه دی سی
tangential component مولفه مماسی
zero sequence component مولفه همقطب
homopolar component مولفه همقطب
discrete component مولفه گسسته
components مولفه بردار
component forces نیروهای مولفه
active element مولفه موثر
active component مولفه موثر
component مولفه بردار
component of a symmetrical system مولفه دستگاه متوازن
wind component مولفه مربوط به باد
imaginary part مولفه موهومی [ریاضی]
out of phase component مولفه بیرون از فاز
effective wind مولفه باد موثر
populated board یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
rat's nest یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
rubber banding قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
mttf متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com