English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
Other Matches
My hair is growing. موهایم دارد بلند می شود
hydraulic ram تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
You have cut my hair very short . سرم را ( موهایم را ) خیلی کوتاه کردید
I'd like a haircut, please. لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
atrium ان قسمت ازدهلیز قلب که خون سیاهرگی به ان می ریزد
land crab n خرچنگی که در زمین زندگی میکند ولی در دریا تخم می ریزد
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
bartenders کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartender کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
chain دارد.
he is ill with fever تب دارد
has دارد
he has worms دارد
heavy fighting is in progress دارد
chains دارد.
are there any remarks? دارد
he has a rage for money دارد
hast او دارد
there is a time for everything دارد
what hurt is there in that چه زیانی دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
Windows GDI بیتی دارد
the probability is احتمال دارد
there is a rumour that شهرت دارد که
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
he is fifty تمام دارد
it is usual with him عادت دارد
what the odds چه اهمیت دارد
He has a day off. او مرخصی دارد.
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
he speaks to the purpose قصدی دارد
walls have ears گوش دارد
the reason is manifold چنددلیل دارد
he is 0 years old او ده سال دارد
it has sides سه پهلو دارد
the reason is two fold دودلیل دارد
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
what matter? چه اهمیت دارد
it depends [on] بستگی دارد [به]
he has an axe to grind غرض دارد
our library is well stocked خوبی دارد
god is خداوجود دارد
he has a maggot in his head وسواس دارد
viruses وجود دارد
virus وجود دارد
multungulate که بیش از دو سم دارد
not a patch on چه دخلی دارد
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
figure on <idiom> بستگی دارد به
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
he has an a. to grind مقصود دارد
significance معنای مخصوص دارد
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
he is f. of money پول فراوان دارد
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
bigamists زنی که دوشوهر دارد
bigamist زنی که دوشوهر دارد
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
tea is preferable to water چایی بر اب ترجیح دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
he must needs go بیخوداصرار دارد برفتن
biased آنچه اریب دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
length خط با طول جر حرف دارد
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
basses کسی که صدای بم دارد
bass کسی که صدای بم دارد
it is very important بسیار اهمیت دارد
in all like احتمال کلی دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
likelihood احتمال کلی دارد
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
rubrician کتاب نماز دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
it askes for attention توجه لازم دارد
battery که یک باتری پشتیبان دارد
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
It is much sought after خیلی طالب دارد.
it is of frequent خیلی مورد دارد
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
he is in the know اطلاع ویژه دارد
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
She has a soft voice صدای نرمی دارد
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
he has a loose tongue دهان لقی دارد
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
to bring grist to the mill نان دراب دارد
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
he insists on going اصرار دارد برفتن
what is that to you به شما جه دخلی دارد
delectus برای ترجمه دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
well and good باشد چه ضرر دارد
the switch is on برق جریان دارد
he has much merit خیلی قابلیت دارد
he has much merit بسیار شایستگی دارد
what is wrong with that? مگراین چه عیبی دارد
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
he is in a hurry to go عجله دارد برفتن
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
photorealistic که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
ox frame قابی که گوشههای چلیپایی دارد
She is too damned fussy خیلی ادا واطوار دارد
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
pavonazzo مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
requested چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requests چیزی که کسی تقاضایش را دارد
What a lovely tall figure she has . چه قد وبا لای قشنگه دارد
kleptamaniac کسی که جنون دزدی دارد
he has a spite against me بامن کینه یاعداوت دارد
chaplains کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplain کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
toggle یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
gigs درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gig درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
faults فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faulted فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
fault فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
dichord سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
The bus to ... stops here. اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
He's of another opinion. نظر او [مرد] فرق دارد.
double breasted کتی که در دو طرف دکمه دارد
ex-directory شخصی که چنین شمارهای را دارد
toggles یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
It is going from bad to worse . وضع دارد بد ترهم می شود
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
he has a fine p in the town اوخانه خوبی در شهر دارد
She has a warm heart. قلب گرم ومهربانی دارد
A cube has six faces. یک مکعب ۶ تا وجح دارد. [ریاضی]
Blood circulates in the body. خون در بدن جریان دارد
administrator تنظیم و نگهداری شبکه دارد
mistress of cooking زنی که در اشپزی دست دارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
He has a glib(persuasive)tongue. زبان چرب ونرمی دارد
There is a mountain of difficulties . کوهی از مشکلات وجود دارد
He is distantly related to me . بامن نسبت دوری دارد
administrators تنظیم و نگهداری شبکه دارد
Has he gone nust ? Is he out of his mind ? مگر مغزش عیب دارد؟
He has a good permanent job. شغل ثابت خوبی دارد
multifunction آنچه تابعهای متعددی دارد
NVRAM ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
Our food supply is getting low. ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
He takes ( heels) much interest in politics. به سیاست خیلی علاقه دارد
One could be taken up on ones offer. تعارف آمد نیامد دارد
he has a small p in shimran او ملک کوچکی درشمیران دارد
landaulet n گردونه کوچکی که پوششی دارد
The price includes flights and accommodation. بها پرواز و مسکن را در بر دارد.
lunchroom رستورانی که غذاهای مختصرواماده دارد
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
[the house] is haunted [این خانه] روح دارد
letter head کاغذیکه نشان چاپی دارد
It all depends on how things develop. بستگی دارد چه پیش بیاید
consuetude est alterra lex عادت قدرت قانونی دارد
A big head has a big ache. <proverb> سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
distant آنچه در محلی قرار دارد
She is beginning to lose her looks . قیافه اش را دارد از دست می دهد
ambiguous آنچه دو معنای ممکن دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com