Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (5 milliseconds)
English
Persian
genetic endowment
موهبت ارثی
Other Matches
blessing
موهبت
endowments
موهبت
gift
موهبت
endowment
موهبت
blessings
موهبت
gifts
موهبت
natural endowments
موهبت طبیعی
natural endowment
موهبت طبیعی
grace of god
موهبت الهی
dotation
موهبت نعمت خداداده
endowing
وقف کردن موهبت بخشیدن به
endow
وقف کردن موهبت بخشیدن به
endows
وقف کردن موهبت بخشیدن به
genetic
ارثی
hereditary
ارثی
patrimonial
ارثی
coparcenery
هم ارثی
successive
ارثی
heritable
ارثی
inherited
ارثی
congenital
ارثی
genotype
سنخ ارثی
genomotives
انگیزههای ارثی
geneticist
ارثی نگر
geneticism
ارثی نگری
hereditarianism
ارثی نگری
be in one's blood
<idiom>
ارثی بودن
geneticists
ارثی نگر
bequest
ارثی که بنابوصیت رسیده
diathesis
بیماری پذیری ارثی
genetic endowment
ساز و برگ ارثی
prerogatives
امتیاز مخصوص حق ارثی
prerogative
امتیاز مخصوص حق ارثی
bequests
ارثی که بنابوصیت رسیده
legitimism
هواخواه سلطنت ارثی ومشروع
sex linked
واقع در کروموزم جنسی ارثی
principal
رئیس موسسه اثاثه ارثی
principals
رئیس موسسه اثاثه ارثی
amphiploid
دارای حداقل کرموسوم ارثی
Generosity runs in the family.
سخاوت دراین خانواده ارثی است
dysgenic
مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
legitimist
هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
recapitulated
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulates
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulating
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
inviable
عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
recapitulate
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recombinant
موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
genes
عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
gene
عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
incross
اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com