Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
market mechanism
مکانیسم بازار
Search result with all words
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
Other Matches
walras law
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
chemical horn
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
dumping
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
market research
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fairer
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
market failure
شکست بازار نارسائی بازار
mechanisms
مکانیسم
mechanism
مکانیسم
market value
در بازار قیمت بازار
breech mechanism
مکانیسم کولاس
antisubmarine action
مکانیسم ضد زیردریایی
firing mechanism
مکانیسم اتش
associative mechanism
مکانیسم تجمعی
print engine
مکانیسم چاپ
delay arming
مکانیسم تاخیری
adjustment mechanism
مکانیسم سازگاری
defense mechanism
مکانیسم دفاعی
cintrol mechanism
مکانیسم کنترل
feedback mechanism
مکانیسم بازخوری
antifriction device
مکانیسم ضد اصطکاک
counter mechanism
مکانیسم شمارشگر
dissociative mechanism
مکانیسم تفکیکی
servomechanism
مکانیسم فرمان یار
releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی
recoil mechanism
مکانیسم عقب نشینی
sour grapes mechanism
مکانیسم ناچیز انگاری
tractor feed mechanism
مکانیسم تغذیه تراکتوری
electron transfer mechanism
مکانیسم انتقال الکترون
combination influence
مکانیسم عامل مرکب
firing stop mechanism
مکانیسم ضامن اتش
firing mechanism
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
innate releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی فطری
direct action
مکانیسم عمل مستقیم درماسوره ها
servomechanism
مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
genetics
واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
market economies
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
sense probe
مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
actuator
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
marketed
بازار
agora
بازار
markets
بازار
market
بازار
bazaar
بازار
market place
بازار
market places
بازار
shopping center
بازار
mart
بازار
cloth-hall
بازار
trone
بازار
bazaars
بازار
the mareet was weak
بازار
gold market
بازار طلا
falling market
بازار رو به زوال
imperfect market
بازار ناقص
home market
بازار داخلی
foreign exchange market
بازار ارز
wage market
بازار دستمزد
widening of market
گسترش بازار
EEC
بازار مشترک
historical cost
قیمت بازار
foreign market
بازار خارج
carpet market
بازار فرش
fair market
بازار مکاره
county fair
بازار مکاره
county fair
بازار روز
credit market
بازار اعتباری
dead market
بازار کساد
dead market
بازار کم فروش
aggregate market demand
تقاضای کل بازار
domestic market
بازار داخلی
download
بازار کارافتاده
exchange market
بازار اسعار
fair market
هفته بازار
financial market
بازار مالی
market share
سهم بازار
market survey
بررسی بازار
market review
بررسی بازار
market prices
قیمتهای بازار
narrow market
بازار محدود
oil market
بازار نفت
perfect market
بازار کامل
sales area
بازار فروش
seller's market
بازار فروشنده
marketplace
بازار گاه
market value
قیمت بازار
market segmentation
تجزیه بازار
market structure
ساخت بازار
market structure
بنیان بازار
market system
نظام بازار
market trends
روندهای بازار
market segmentation
تقسیم بازار
market risk
خطر بازار
market trust
بازار انحصاری
market price
قیمت بازار
market penetration
نفوذ به بازار
market overt
بازار اشکار
market failure
ناتوانی بازار
market equilibrium
تعادل بازار
market demand
تقاضای بازار
spot market
بازار نقدی
mart
بازار مالی
the market is dull
بازار کساداست
market appraisal
سنجش بازار
loan market
بازار وام
market forces
نیروهای بازار
market oriented
در جهت بازار
market opportunity
فرصت بازار
sharing the market
تقسیم بازار
market leader
پیشرو بازار
market leader
پیشقدم در بازار
market imperfection
نقص بازار
market functions
وفائف بازار
market freedom
ازادی بازار
labor market
بازار کار
commodity market
بازار کالا
supermarket
ابر بازار
emporiums
بازار بزرگ
black market
بازار سیاه
free markets
بازار ازاد
free market
بازار ازاد
open market
بازار باز
black markets
بازار سیاه
aggregate market supply
عرضه کل بازار
Common Market
بازار مشترک
supermarkets
ابر بازار
money market
بازار پول
glut
پر کردن بازار
market research
بررسی بازار
market economy
اقتصاد بازار
market economies
اقتصاد بازار
sale
بازار فروش
marketing
بازار یابی
outlets
بازار فروش
outlet
بازار فروش
emporia
بازار بزرگ
emporium
بازار بزرگ
open market
بازار ازاد
competition
بازار ازاد
bullion market
بازار شمش
bullish market
بازار احتکاری
bullish market
بازار رو به رونق
buyer's market
بازار خرید
capital market
بازار سرمایه
money markets
بازار پول
buyers market
بازار خرید
gluts
پر کردن بازار
competitions
بازار ازاد
slumped
کسادی بازار
bearish market
بازار رو به افول
slumping
کسادی بازار
brand leader
پیشرو در بازار
bourse
بازار سهام
slumps
کسادی بازار
tenor
بازار سلف
tenors
بازار سلف
slump
کسادی بازار
market
در بازار دادوستد کردن
marketed
در بازار دادوستد کردن
marketed
به بازار عرضه کردن
launches
جا انداختن کالا در بازار
market
به بازار عرضه کردن
organize
بازار سازمان یافته
organising
بازار سازمان یافته
organises
بازار سازمان یافته
markets
به بازار عرضه کردن
launch
جا انداختن کالا در بازار
market rate of interest
نرخ بهره بازار
markets
در بازار دادوستد کردن
launched
جا انداختن کالا در بازار
to place on the market
به بازار عرضه کردن
marketability
قابلیت عرضه در بازار
soft market
بازار با تقاضای خوب
security market
بازار اوراق بهادار
securities market
بازار اوراق بهادار
market
بازار فروش
[اقتصاد]
spot market
بازار معاملات نقدی
product launch
جا انداختن محصول در بازار
the market is dull
بازار راکد است
organized market
بازار سازمان یافته
launching
جا انداختن کالا در بازار
open market rate
نرخ بازار ازاد
open market price
قیمت بازار ازاد
open market operations
عملیات بازار ازاد
open purchase
خرید از بازار ازاد
to put on the market
به بازار عرضه کردن
To depress the market .
بازار را کساد کردن
organizes
بازار سازمان یافته
demand and supply market
بازار عرضه و تقاضا
market clearing price
قیمت تعادل در بازار
bull the market
بازار را گرم کردن
commodity market
بازار مواد اولیه
break into the market
در بازار رسوخ کردن
black market operations
عملیات بازار سیاه
exchange intervention
دخالت در بازار ارز
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...