Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (11 milliseconds)
English
Persian
releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی
Search result with all words
innate releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی فطری
servomechanism
مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
Other Matches
chemical horn
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
mechanisms
مکانیسم
mechanism
مکانیسم
print engine
مکانیسم چاپ
dissociative mechanism
مکانیسم تفکیکی
firing mechanism
مکانیسم اتش
market mechanism
مکانیسم بازار
cintrol mechanism
مکانیسم کنترل
feedback mechanism
مکانیسم بازخوری
delay arming
مکانیسم تاخیری
defense mechanism
مکانیسم دفاعی
adjustment mechanism
مکانیسم سازگاری
antifriction device
مکانیسم ضد اصطکاک
counter mechanism
مکانیسم شمارشگر
antisubmarine action
مکانیسم ضد زیردریایی
breech mechanism
مکانیسم کولاس
associative mechanism
مکانیسم تجمعی
firing stop mechanism
مکانیسم ضامن اتش
tractor feed mechanism
مکانیسم تغذیه تراکتوری
recoil mechanism
مکانیسم عقب نشینی
combination influence
مکانیسم عامل مرکب
servomechanism
مکانیسم فرمان یار
electron transfer mechanism
مکانیسم انتقال الکترون
sour grapes mechanism
مکانیسم ناچیز انگاری
direct action
مکانیسم عمل مستقیم درماسوره ها
firing mechanism
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
genetics
واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
sense probe
مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
filling
اب اندازی
exspuition
تف اندازی
arm wrestling
مچ اندازی
wrist wrestling
مچ اندازی
expectoration
تف اندازی
diving
اب اندازی
fillings
اب اندازی
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
chrematistics
علم پس اندازی
cannonry
توپ اندازی
cannonade
توپ اندازی
bootstrap
خودراه اندازی
supersedure
تعویق اندازی
start up
راه اندازی
glaziery
جام اندازی
inbreak
دست اندازی
lead work
جام اندازی
launghing
براه اندازی
lead work
شیشه اندازی
extrajection
برون اندازی
leg pull
دست اندازی
molt
پوست اندازی
basket dam
بندسله اندازی
snash
دست اندازی
ejection
بیرون اندازی
ecdysis
پوست اندازی
sortition
قرعه اندازی
sortition
پشک اندازی
dockage
حق بار اندازی
encroachment
دست اندازی
sputtering
بیرون اندازی
gunfire
تیر اندازی
moulting
شاخ اندازی
moulting
پوست اندازی
abortions
بچه اندازی
trigger
راه اندازی
abortion
بچه اندازی
triggered
راه اندازی
triggers
راه اندازی
gunshots
تیر اندازی
encroachments
دست اندازی
postponements
تاخیر اندازی
postponement
تاخیر اندازی
trap
در تله اندازی
shading
سایه اندازی
trapping
در تله اندازی
triggering
راه اندازی
trapping
بدام اندازی
gunshot
تیر اندازی
firing
توپ اندازی
contortions
ازشکل اندازی
boot
راه اندازی
actuation
بکار اندازی
contortion
ازشکل اندازی
starting
راه اندازی
igniter switch
کلید راه اندازی
encroaches
دست اندازی کردن
starting current
جریان راه اندازی
to set intrigues on foot
پشت سر هم اندازی کردن
start up disk
دیسک راه اندازی
encroached
دست اندازی کردن
to load off
بار اندازی کردن
reboot
راه اندازی مجدد
operating handle
دستگیره راه اندازی
skish
مسابقه قلاب اندازی
tournament casting
مسابقه قلاب اندازی
boot
خود راه اندازی
to lay a wager
دست اندازی کردن
soft start
راه اندازی نرم
upcast
بالا اندازی تاه کش
self assertion
خودرا جلو اندازی
shadow ball
تمرین گوی اندازی
gabion
سله اندازی گابیون
starting power
قدرت راه اندازی
cockfights
جنگ اندازی خروس ها
start button
تکمه راه اندازی
starting procese
فرایند راه اندازی
cold boot
راه اندازی سرد
casting
روش قلاب اندازی
starting time
زمان راه اندازی
starting torque
کشتاور راه اندازی
cockfight
جنگ اندازی خروس ها
drainage
خشک اندازی فاضلاب
boot record
رکورد راه اندازی
attemptable
قابل دست اندازی
starting power
توانایی راه اندازی
drivers
برنامه راه اندازی
encroach
دست اندازی کردن
reset
راه اندازی مجدد
encroach
دست اندازی کردن
impinge
دست اندازی کردن
resets
راه اندازی مجدد
starting lever
اهرم راه اندازی
starting motor
موتور راه اندازی
ectuating switch
سوئیچ راه اندازی
starting position
وضعیت راه اندازی
driver
برنامه راه اندازی
system reset
راه اندازی مجدد سیستم
starting winding
سیم پیچی راه اندازی
sagittary
سهمی وابسته به تیر اندازی
surf cast
قلاب اندازی از ساحل در موج
offhand position
حالت ایستاده در تیر اندازی
drayage
هزینه بارگیری وبار اندازی
device driver
برنامه راه اندازی دستگاه
cranking capacity of battery
فرفیت راه اندازی باتری
cold starting
راه اندازی در حالت سرد
glazing
شیشه بری جام اندازی
master boot record
رکورد راه اندازی اصلی
actuator
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
to bring a bout by intrigue
بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
centrifugal starting switch
سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
outfox
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxed
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
pie alley
مسیر اسان برای گوی اندازی
grid current starting point
نقطه راه اندازی جریان شبکه
hardware reset
باز راه اندازی سخت افزاری
instant start lamp
لامپ با راه اندازی در حالت سرد
navy yard
محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
outfoxing
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxes
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
skipped
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
dartboard
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
surfcasting rod
چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
dartboards
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
offense
توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
skips
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skip
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
gun-loop
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
to take a pot shot
[pot shots]
at somebody
[something]
به کسی
[چیزی]
مثل دیوانه ها تیر اندازی کردن
poker work
نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
pyrography
نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
sysop
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
combined influence mine
مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
air man
کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود
practice plug
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
compressor bleed air
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
warm boot
فرایند فریب دادن کامپیوتر بااین تفکر که برق ان با وجودروشن بودن خاموش شده است راه اندازی گرم
reset
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
resets
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
seamer
توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
seam bowler
توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
swing bowler
توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
To quibble and equivocate.
پشت هم اندازی کردن ( طفره رفتن ،دوپهلو صحبت کردن )
boot
اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
machines
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machined
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
icos
System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است
kilim
[glim]
گلیم
[زیر اندازی ساده از پشم گوسفند یا بز که پرز نداشته و پود نما است و رنگ آمیزی و نقشه آن با استفاده از پودهای رنگی تعیین می شود.]
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
spin bowler
توپ اندازی که به توپ چرخش میدهد
startup disk
فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
extrusion
بیرون اندازی بیرون امدگی
darts
پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
clean
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com