English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
English Persian
schrodinger wave mechanics مکانیک موجی شرودینگر
Other Matches
wave mecanics مکانیک موجی
schrodinger equation معادله شرودینگر
mechanic مکانیک مکانیک ماشین الات
machanist مکانیک
mechanic مکانیک
mechanician مکانیک
mechanics مکانیک
flexural موجی
sinuous موجی
wavelike موجی
flexuose موجی
flexuous موجی
flecky موجی
undulatory موجی
sinuate موجی
body mechanics مکانیک بدن
biomechanics زیست مکانیک
statistical mechanics مکانیک اماری
automotive engineer مهندس مکانیک
aeromechanics فن مکانیک هواپیمایی
aeromechanic مکانیک هواپیما
soil mechanism مکانیک خاک
hydromechanics مکانیک سیالات
newtonian mechanics مکانیک نیوتونی
mechanical engineering مهندسی مکانیک
fluid mechanics مکانیک سیالات
matrix mechnics مکانیک ماتریسی
mechanical engineer مهندس مکانیک
soil mechanics مکانیک خاک
mechanical engineer مکانیک دان
celestial machine مکانیک سماوی
quantum mechanics مکانیک کوانتومی
celestial machine مکانیک اسمانی
mechanics علم مکانیک
hydraulics مکانیک سیالات
electrician مکانیک برق
electricians مکانیک برق
fitter کمک مکانیک
fitters کمک مکانیک
newtonian machanics مکانیک نیوتنی
dynamics مکانیک حرکت
cyma گچ بری موجی
cyma recta موجی افتاده
cyma reversa موجی جمع
impedance level مقاومت موجی
undulatory current جریان موجی
wave function تابع موجی
sinuous flow جریان موجی
threads موجی کردن
sinuosity حرکت موجی
thread موجی کردن
cyma گچ بری موجی
cima گچ بری موجی
doucine گچ بری موجی
gorge [گچ بری موجی]
radiant energy نیروی موجی
waviness حالت موجی
wave motion حرکت موجی
corrugate موجی شدن
mechanics علم جراثقال مکانیک
classical mechanics مکانیک کلاسیک [فیزیک]
mechanician مکانیک ماشین الات
quantum theory مکانیک کوانتومی [فیزیک]
aviation structural mechanic مکانیک بدنه هواپیما
gasman مکانیک وسایل گازسوز
aeromechanic مربوط به مکانیک هواپیمایی
gasmen مکانیک وسایل گازسوز
hydraulics هیدرولیک مکانیک مایعات
quantum physics مکانیک کوانتومی [فیزیک]
ripple sort مرتب کردن موجی
steady state wave motion حرکت موجی پایا
sinuous دارای شیارهای موجی
sinuate دارای حاشیه موجی
shell-shocked موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
plungers موجی که ناگهان می شکند
crisfate دارای حاشیه موجی
repand دارای حاشیه موجی
cymatium گچ بری موجی شکل
vermiculate دارای خطوط موجی
undulation حرکت موجی زیروبم
plunger موجی که ناگهان می شکند
half wave rectifier یکسوکننده نیم موجی
full wave rectifier یکسوکننده تمام موجی
freewheel [overrunning clutch ] چرخ آزاد [فناوری مکانیک]
fitters کمک مکانیک مونتاژکار لوله کش
common tool set دست ابزار جنرال مکانیک
fitter کمک مکانیک مونتاژکار لوله کش
mechanics علم مکانیک ماشین شناسی
shouldered سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulders سمت موجی که هنوز نشکسته
corrugated iron اهن موجی یاچین دار
wave موجی بودن موج زدن
shouldering سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulder سمت موجی که هنوز نشکسته
ripples بطور موجی حرکت کردن
spiller موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
waved موجی بودن موج زدن
ripple بطور موجی حرکت کردن
waves موجی بودن موج زدن
waving موجی بودن موج زدن
undulaory موجی نوسانی موج نما
rippled بطور موجی حرکت کردن
rippling بطور موجی حرکت کردن
automotive engineering تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
A wave of anger swept over the entire world . موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
radiant flux درجه نشر و تراوش نیروی موجی
cosmic microwave radiation background زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
creese یکجور خنجر که تیغه ان موجی است
Can you send a mechanic, please? آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
surge برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surges برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surged برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
kymograph دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
energetics رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
pitch دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
pitches دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
strigil برس یاماهوت پاکن مخصوص بدن یکرشته تزئینات موجی ساختمان
actinoelectric اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
bow wave موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
stream takeoff حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
damped wave موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
flight engineer مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
huygen's principle قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
sinuous weft نخ پود زیر [این نخ چون معمولا نازکتر است در موقع پودگذاری بین تارها، حالت موجی یا سینوسی به خود می گیرد لذا به این اسم نیز نامیده می شود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com