Dictiornary-Farsi | مکان شمار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
location counter	مکان شمار


Other Matches

speedometer odometer	تاکومتر با کیلومتر شمار سرعت سنج با کیلومتر شمار
barnstormed	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
left shift	تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
cross hairs	دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
peeks	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
displacement	اختلاف مکان تغییر مکان
move	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
cycled	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
angular travel	تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
count	شمار
uncounted	بی شمار
countless <adj.>	بی شمار
myriad <adj.>	بی شمار
uncountable <adj.>	بی شمار
sumless <adj.>	بی شمار
innumerable	بی شمار
innumerable <adj.>	بی شمار
numberless <adj.>	بی شمار
incomputable	بی شمار
unnumbered	بی شمار
measureless	بی شمار
counts	شمار
counting	شمار
innumerous	بی شمار
counted	شمار
numeration	شمار
migration	نقل مکان نقل مکان کردن
unit	یگان شمار
stopwatch	گام شمار
units	یگان شمار
to be valid	به شمار آمدن
pedometer	گام شمار
speedometers	کیلومتر شمار
speedometer	کیلومتر شمار
timepieces	گاه شمار
timepiece	گاه شمار
milestones	فرسنگ شمار
second-hand	ثانیه شمار
stopwatch	قدم شمار
stopwatches	گام شمار
chronoscope	لحظه شمار
workforce	شمار کارگران
sprinkling	شمار اندک
chronoscope	گاه شمار
calender	گاه شمار
an infinity of reasons	دلایل بی شمار
turns counter	دور شمار
address counter	نشانی شمار
step counter	گام شمار
sequence counter	ترتیب شمار
milestones	میل شمار
stopwatches	قدم شمار
pulse counter	پالس شمار
pulse counter	ضربه شمار
record count	شمار مدارک
revolution conter	دور شمار
milestone	فرسخ شمار
milestone	فرسنگ شمار
milestone	میل شمار
milestones	فرسخ شمار
submultiple	برخه شمار
pedimeter	گام شمار
mileage recorder	کیلومتر شمار
hour meter	زمان شمار
miles and miles	فرسخهای بی شمار
minimizer	کوچک شمار
frequency count	شمار بسامد
metronome	میزانه شمار
metronomes	میزانه شمار
to count [as]	به شمار رفتن
numerator	برخه شمار
timeline	گاه شمار
cash registers	صندوق پول شمار
cash register	صندوق پول شمار
hour land	عقربه ساعت شمار
teller	رای شمار تحویلدار
tellers	رای شمار تحویلدار
milepost	کیلومتر شمار جاده
chronometer	گاه شمار کرونومتر
log	کیلومتر شمار ناو
logs	کیلومتر شمار ناو
chronometer	ساعت شمار دقیق
metronomic	مطابق میزانه شمار
hour hands	عقربه ساعت شمار
hour hand	عقربه ساعت شمار
sweep hand	عقربه ثانیه شمار
minute hand	عقربه دقیقه شمار ساعت
miliary	عرق گزی کوچک وبی شمار
planetesimal	اجرام کوچک وبی شمار اسمانی
milestone	بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
milestones	بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
numerator	برخه شمار [شماران] [صورت کسر] [ریاضی]
there is no time like the present <idiom>	سعدیا دی رفت و فردا همچنان معلوم نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را
spots	مکان
purlieus	مکان جا
stabilizer	مکان
stabilisers	مکان
there	ان مکان
places	مکان
stead	مکان
spot	مکان
locus	مکان
part	مکان
placing	مکان
location	مکان
locations	مکان
places	جا مکان
illocal	بی مکان
spaces	مکان
sited	مکان
placing	جا مکان
sites	مکان
place	جا مکان
place	مکان
site	مکان
space	مکان
displaciment	تغییر مکان
storage location	مکان ذخیره
topography	مکان نگاری
displaciment	تفاوت مکان
storage location	مکان انباره
locative	دال بر مکان
displeacement of water	تغییر مکان اب
adverb of place	فرف مکان
left shift	تغییر مکان به چپ
place of honor	مکان پر افتخار
screen position	مکان صفحه
print position	مکان چاپ
response position	مکان جواب
nowheres	در هیچ مکان
change of place	تغییر مکان
public place	مکان عمومی
memory location	مکان حافظه
otherwhere	در مکان دیگر
sign position	مکان علامت
place learning	مکان اموزی
clearing	مکان مسطح
shifts	تغییر مکان
place	مکان موقع
places	مکان موقع
placing	مکان موقع
cursor	مکان نما
cursors	مکان نما
shifted	تغییر مکان
localities	موضع مکان
shift	تغییر مکان
clearings	مکان مسطح
location	مکان یابی
locations	مکان یابی
move	نقل مکان
moved	نقل مکان
moves	نقل مکان
locality	موضع مکان
locus	مکان هندسی
loci	مکان هندسی
unit position	مکان واحد
facility	مکان ساختمان
displacement	تغییر مکان
ubiety	کیفیت مکان
nowhere	در هیچ مکان
topographer	مکان نگار
topology	مکان شناسی
topologist	مکان شناس
piston displacement	تغییر مکان پیستون
logical shift	تغییر مکان منطقی
transmigrator	نقل مکان کننده
mental topography	مکان نگاری ذهن
topological psychology	روانشناسی مکان نگر
location vector	بردار مکان [ریاضی]
sides way	تغییر مکان جانبی
shift register	ثبات تغییر مکان
radius vector	بردار مکان [ریاضی]
position vector	بردار مکان [ریاضی]
position	بردار مکان [ریاضی]
protected location	مکان حفافت شده
ring shift	تغییر مکان حلقهای
permanent change of station	تغییر مکان دایمی
toponymic	وابسته به مکان نامی
whereabout	حدود تقریبی مکان
shift out	تغییر مکان به بیرون
red shift	تغییر مکان سرخ
logic shift	تغییر مکان منطقی
flitting	نقل مکان کردن
components of displacement	مولفههای تغییر مکان
elevators	مکان افقی متحرک
elevator	مکان افقی متحرک
crusor arrows	پیکانهای مکان نما
current location counter	شمارنده مکان فعلی
cursor control	کنترل مکان نما
universe	کون و مکان دهر